پیشنهادهای شقایق (١,٠٧٣)
در هر ساعت Ex. Some geysers erupt several times in an hour. بعضی از آبفشان ها در هر ساعت چندین بار فوران می کنند.
در طول تاریخ
کمبود آب
بستر Ocean basins بستر اقیانوس ها
بستر اقیانوس ها
کشورهای بسیار توسعه یافته کشورهای پیشرفته [ یک level بالاتر از کشورهای در حال توسعه developing ) countries ) ]
تحصیلات ابتدایی Ex. In almost every nation, elementary education is compulsory and free. تقریبا در تمام کشورها تحصیلات ابتدایی اجباری و رایگان است.
آموزش کودکان
مراسم ازدواج مدنی و غیر مذهبی
☆ A member of clergy یک مقام مذهبی
زن و شوهر شدن پیمان زناشویی بستن
مراسم ازدواج
شهرهای بزرگ
خسارت به بار آوردن
پوسته زمین Earthquake is a shaking, rolling, or sudden shock of the earth's surface. زمین لرزه یک تکان لرزشی، چرخشی یا ناگهانیِ پوسته زمین است.
صفت برای کاسه: کاسه کم عمق ( در مقابل کاسه عمق دار ) - - - > shallow bowl صفت برای بشقاب: بشقاب تخت ( در مقابل بشقاب ته گود ) - - - > shallow pl ...
مهم ترین تعطیلی [طولانی ترین و اصلی ترین تعطیلی های یک کشور مثل تعطیلی عید نوروز یا کریسمس]
باشگاه ورزش
حقیقت دارد "You have heard the crime?" Asked the judge? "Yes, sir. And I confess it is true. " قاضی پرسید: "اتهام خود را شنیدید؟" "بله جناب قاضی و ا ...
انتظارات کسی را برآورده کردن انتظارات طرف مقابل خود را برآورده کردن
مشکلات ازدواج مشکلات زندگی زناشویی
طی سالها
زبان جهانی
Cultural ties روابط فرهنگی Economic ties روابط اقتصادی
زبان جهانی به عنوان مثال زبان اسپرانتو یکی از موفق ترین زبان های جهانی است.
⚠️ این فعل اغلب در بافت عامیانه بکار می رود. [برای ترجمه ی عامیانه از صرف مناسب استفاده کنید] مثلا برم بگردم/ بریم بگردیم و . . . Ex. Then why do ...
برای تفریح و سرگرمی تفننی Ex. Reading for interest مطالعه برای سرگرمی خواندن تفنی
☆ One's eyes meet another one's با کسی چشم تو چشم شدن He turned, and his eyes met Huckleberry's. رویش را برگرداند و با هاکلبری چشم تو چشم شد.
آبشار یوسیمیتی [ پس از آبشار آنجل، دومین آبشار بلند جهان است ]
☆ Enjoying something لذت بردن از . . . Ex. Enjoying the arts لذت بردن از هنر
⚠️ دقت شود که در نقش قیدی، الزاما به صورت عالی ترجمه نمی شود و می تواند معادل های دیگری هم داشته باشد. در مثال زیر best در نقش قید است و مترجم معادل ...
معادل "خیلی دیر" یا عامیانه تر "خیلی دیره" یکی از ترجمه های صحیح هستند👇 Ex. I started for school very late that morning. آن روز صبح، خیلی دیر به س ...
احتمال داشت Ex. Had he travelled? It was probable, for no one knew the world better than he. آیا سفر کرده بود؟ احتمال داشت چون هیچکس دنیا را بهتر ا ...
☆ Be probable احتمال داشتن Ex. Had he travelled? It was probable, for no one knew the world better than he. آیا سفر کرده بود؟ احتمال داشت چون هیچک ...
موانع
در روزگار ِ . . .
روش مکالمه طبیعی یا راحت [ روشی که بر برقراری مکالمه به صورت راحت و بدون نگرانی از اشتباهات تمرکز دارد ]
شخص پول دوست آدم پول پرست Ex. Lover of silver will never be satisfied with silver. شخص پول دوست هرگز از پول سیر نمی شود.
شاید اونوقت Ex. Perhaps then you would have been satisfied with me! شاید اونوقت از دستم راضی می شدی!
☆ Be satisfied with sth/sb از چیزی/کسی راضی بودن Ex. I'm satisfied with my work. من از شغلم راضی هستم. . . * برای انسان می توانید به اینصورت هم ...
پی بردن که . . . Ex. We learn language from childhood and discover that we have to apply certain rules of grammar if we are to be understood. ما ا ...
از کودکی Ex. We learn language from childhood and discover that we have to apply certain rules of grammar if we are to be understood. ما از کودکی ز ...
" تا چه مدت " می تواند معادل صحیحی باشد👇 Ex. Nobody knows how long it is possible for a human being to live. هیچکس نمی داند انسان تا چه مدت می توا ...
همچنانکه Ex. No one knows all the reasons why languages change, but they continue to do so as long as people speak them. هیچکس تمام دلایل تغییر و ...
☆ Languages change تغییر و تحول زبان ها Ex. No one knows all the reasons why languages change. هیچکس تمام دلایل تغییر و تحول زبان ها را نمی داند.
پرواز Ex. Men began to go up never sure where or when they would land. انسانها پرواز را آغاز کردند در حالیکه اصلا مطمئن نبودند که کی و کجا فرود خوا ...
در مورد پرواز و امور هواپیمایی/فضایی 👇 برخاستن از زمین ⚠️در این حالت فعل leave را " ترک کردن " ترجمه نکنید. Ex. In 1783 after centuries of talk ...
بحث در مورد . . . بحث درباره . . . Ex. In 1783 after centuries of talk about flying, man finally found a way to leave the ground. در سال ۱۷۸۳ پس ...
در زمان های دور Ex. Once, long age, the air belonged to the birds and insects. روزگاری، در زمان های دور، آسمان تنها متعلق به پرندگان و حشرات بود.
بلند تلفظ کردن