تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نقره استرلینگ ( Sterling Silver ) یک آلیاژ رایج نقره است که از ۹۲. ۵ درصد نقره خالص و ۷. ۵ درصد فلزات دیگر ( معمولاً مس ) تشکیل شده است و با علامت "۹ ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سبک اجتماعی Ex. Don't copy everything that people do, but try some of their techniques. It will help you develop your own social style. هر کاری که ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از پسش بر میای! از عهده اش بر میای!

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بیرون زدن Ex. Life is like a blanket too short. You pull it up and your toes rebel, you yank it down and shivers meander about your shoulder. ( Howa ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پایین کشیدن Ex. Life is like a blanket too short. You pull it up and your toes rebel, you yank it down and shivers meander about your shoulder. ( Ho ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کمک ویراستار

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کاربرد شکل منفی👇 ☆ Not bring oneself to do something دلش رضا نمی داد یا راضی نمی شد دست و دلش نمی رفت

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ساعات متمادی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یه روزایی My parents think I'm fine. My friends think I'm fine. Some days even I think I'm fine. But I'm not. I'm not fine at all. And I don't k ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خوشبختی ساختنیه، نه یافتنی خودت باید خوشبختی رو بسازی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بسیار آشفته و درهم

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آدم ها Ex. Life is like a blanket too short. You pull it up and your toes rebel, you yank it down and shivers meander about your shoulder; but cheer ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دم مرگ بودن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دم مرگ بودن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

☆ I hope you're doing fine امیدوارم حالت خوب باشه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حالا مشخص شد!

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جریان عبوری از . . . Ex. Amount of blood flowing through the kidneys مقدار جریان خون عبوری از کلیه ها

پیشنهاد
٠

فنون تبلیغات

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از . . . به . . . کاهش یافتن از . . . به . . . کاهش پیدا کردن Ex. The average amount of blood pumped by the heart drops from about 6. 9 liters per m ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سالهای آینده

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

☆ Throw something at. . . به طرف ِ. . . چیزی پرتاب کردن چیزی را به طرف ِ . . . پرت کردن Ex. People sometimes threw stones at carriages. گاهی اوقات ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نگهبان جاده ی عوارضی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کالسکه بخار

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با قطار سفر کردن Ex. If you are catching a train, it is always better to be comfortably early than even a fraction of a minute too late. اگر قرار ا ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

پشت سر خود بر جای گذاشتن Ex. Each time a meteor crosses the atmosphere, it leaves behind a short trail of ionized particles. هر بار که شهاب از جو ر ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هر بار که Ex. Each time a meteor crosses the atmosphere, it leaves behind a short trail of ionized particles. هر بار که شهاب از جو رد می شود، دنبال ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جدا از هم / بدون هم Ex. Divided We Fall جدا از هم شکست می خوریم بدون هم می بازیم

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غذاهای سالم ( برخلاف junk food: هله هوله )

پیشنهاد
٠

☆ در هنگام ترجمه ی شکل منفی، می توان از حرف اضافه ی " تا " برای روان شدن ترجمه استفاده کرد. برای مثال 👇 "وقت ندارم تا فلان کار را انجام بدم" Ex. ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وارد شدن Ex. Many people joined the game, but a few chose not to practice. افراد زیادی وارد بازی شدند، ولی چند نفر تصمیم گرفتند شرکت نکنند.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یونیزه شده Ex. Each time a meteor crosses the atmosphere, it leaves behind a short trail of ionized particles. هر بار که شهاب از جو رد می شود، دنبا ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مثال👇 Ex. Languages are taught by the direct method, that is to say, without using students own language. زبان ها به روش مستقیم آموزش داده می شوند ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این ور و اون ور Ex. The children ran round and round the playground until they were exhausted. بچه ها توی زمین بازی آنقدر این ور و اون ور دویدن تا ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

☆ Begin to be unkind to someone بنای نامهربانی با کسی گذاشتن Ex. After a time she began to be unkind to me. بعد از مدتی او بنای نامهربانی را با من ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بعد از مدتی Ex. After a time she began to be unkind to me. بعد از مدتی او بنای نامهربانی را با من گذاشت.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بنای ناسازگاری/نامهربانی با کسی گذاشتن Ex. After a time she began to be unkind to me. بعد از مدتی او بنای نامهربانی را با من گذاشت.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در برگرفتن Ex. An Islamic current is sweeping the Middle East. موج گرایش به اسلام خاورمیانه را در برگرفته است.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برکنار شدن Ex. Mr. Jackson was dismissed as head of the trade union. آقای جکسون از مقام ریاست اتحادیه صنفی برکنار شد.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

☆ A long way راه زیادی Ex. There is a long way to go before an agreement can be reached. تا دستیابی به یک توافق راه زیادی مانده است.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Ex. He is a great writer and has been making headline in recent years. او یک نویسنده بزرگ است و در سالهای اخیر نامش در صدر اخبار بوده است.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در نبرد پیروز شدن پیروزی در نبرد

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

☆ It is vital for . . . برای . . . اهمیت حیاتی دارد Ex. It is vital for Iran to win the war against drug trafficking. برای ایران پیروزی در جنگ علی ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

☆ Be at the center of something علت اصلی چیزی بودن Ex. His role in the discovery has been at the center of considerable controversy. نقش او در کشف ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Ex. The Police ordered an investigation into the robbery. پلیس دستور داد در مورد این سرقت تحقیق به عمل آید.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به اجرا در آمدن Ex. Higher prices go into effect tomorrow . برنامه افزایش قیمتها فردا به اجرا در می آید.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Ex. My father, who lived to be ninety, died last year. پدرم که نود سال عمر کرد سال گذشته فوت نمود. Ex. The number of people living to be more than ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

مستقل Ex. The sikh extremists in India want their own state within the country. سیکهای افراطی هند خواستار ایالتی مستقل در داخل کشور هستند.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دسترسی به Ex. The equipment will give fire fighters easier access to top floors. این دستگاه دسترسی به طبقات بالای ساختمانها را برای ماموران آتش نش ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

☆ Top floors طبقات بالای ساختمانها Ex. The equipment will give fire fighters easier access to top floors. این دستگاه دسترسی به طبقات بالای ساختمانه ...