پیشنهادهای شقایق (١,٠٧١)
نقره استرلینگ ( Sterling Silver ) یک آلیاژ رایج نقره است که از ۹۲. ۵ درصد نقره خالص و ۷. ۵ درصد فلزات دیگر ( معمولاً مس ) تشکیل شده است و با علامت "۹ ...
سبک اجتماعی Ex. Don't copy everything that people do, but try some of their techniques. It will help you develop your own social style. هر کاری که ...
از پسش بر میای! از عهده اش بر میای!
بیرون زدن Ex. Life is like a blanket too short. You pull it up and your toes rebel, you yank it down and shivers meander about your shoulder. ( Howa ...
پایین کشیدن Ex. Life is like a blanket too short. You pull it up and your toes rebel, you yank it down and shivers meander about your shoulder. ( Ho ...
کمک ویراستار
کاربرد شکل منفی👇 ☆ Not bring oneself to do something دلش رضا نمی داد یا راضی نمی شد دست و دلش نمی رفت
ساعات متمادی
یه روزایی My parents think I'm fine. My friends think I'm fine. Some days even I think I'm fine. But I'm not. I'm not fine at all. And I don't k ...
خوشبختی ساختنیه، نه یافتنی خودت باید خوشبختی رو بسازی
بسیار آشفته و درهم
آدم ها Ex. Life is like a blanket too short. You pull it up and your toes rebel, you yank it down and shivers meander about your shoulder; but cheer ...
دم مرگ بودن
دم مرگ بودن
☆ I hope you're doing fine امیدوارم حالت خوب باشه
حالا مشخص شد!
جریان عبوری از . . . Ex. Amount of blood flowing through the kidneys مقدار جریان خون عبوری از کلیه ها
فنون تبلیغات
از . . . به . . . کاهش یافتن از . . . به . . . کاهش پیدا کردن Ex. The average amount of blood pumped by the heart drops from about 6. 9 liters per m ...
سالهای آینده
☆ Throw something at. . . به طرف ِ. . . چیزی پرتاب کردن چیزی را به طرف ِ . . . پرت کردن Ex. People sometimes threw stones at carriages. گاهی اوقات ...
نگهبان جاده ی عوارضی
کالسکه بخار
با قطار سفر کردن Ex. If you are catching a train, it is always better to be comfortably early than even a fraction of a minute too late. اگر قرار ا ...
پشت سر خود بر جای گذاشتن Ex. Each time a meteor crosses the atmosphere, it leaves behind a short trail of ionized particles. هر بار که شهاب از جو ر ...
هر بار که Ex. Each time a meteor crosses the atmosphere, it leaves behind a short trail of ionized particles. هر بار که شهاب از جو رد می شود، دنبال ...
جدا از هم / بدون هم Ex. Divided We Fall جدا از هم شکست می خوریم بدون هم می بازیم
غذاهای سالم ( برخلاف junk food: هله هوله )
☆ در هنگام ترجمه ی شکل منفی، می توان از حرف اضافه ی " تا " برای روان شدن ترجمه استفاده کرد. برای مثال 👇 "وقت ندارم تا فلان کار را انجام بدم" Ex. ...
وارد شدن Ex. Many people joined the game, but a few chose not to practice. افراد زیادی وارد بازی شدند، ولی چند نفر تصمیم گرفتند شرکت نکنند.
یونیزه شده Ex. Each time a meteor crosses the atmosphere, it leaves behind a short trail of ionized particles. هر بار که شهاب از جو رد می شود، دنبا ...
مثال👇 Ex. Languages are taught by the direct method, that is to say, without using students own language. زبان ها به روش مستقیم آموزش داده می شوند ...
این ور و اون ور Ex. The children ran round and round the playground until they were exhausted. بچه ها توی زمین بازی آنقدر این ور و اون ور دویدن تا ...
☆ Begin to be unkind to someone بنای نامهربانی با کسی گذاشتن Ex. After a time she began to be unkind to me. بعد از مدتی او بنای نامهربانی را با من ...
بعد از مدتی Ex. After a time she began to be unkind to me. بعد از مدتی او بنای نامهربانی را با من گذاشت.
بنای ناسازگاری/نامهربانی با کسی گذاشتن Ex. After a time she began to be unkind to me. بعد از مدتی او بنای نامهربانی را با من گذاشت.
در برگرفتن Ex. An Islamic current is sweeping the Middle East. موج گرایش به اسلام خاورمیانه را در برگرفته است.
برکنار شدن Ex. Mr. Jackson was dismissed as head of the trade union. آقای جکسون از مقام ریاست اتحادیه صنفی برکنار شد.
☆ A long way راه زیادی Ex. There is a long way to go before an agreement can be reached. تا دستیابی به یک توافق راه زیادی مانده است.
Ex. He is a great writer and has been making headline in recent years. او یک نویسنده بزرگ است و در سالهای اخیر نامش در صدر اخبار بوده است.
در نبرد پیروز شدن پیروزی در نبرد
☆ It is vital for . . . برای . . . اهمیت حیاتی دارد Ex. It is vital for Iran to win the war against drug trafficking. برای ایران پیروزی در جنگ علی ...
☆ Be at the center of something علت اصلی چیزی بودن Ex. His role in the discovery has been at the center of considerable controversy. نقش او در کشف ...
Ex. The Police ordered an investigation into the robbery. پلیس دستور داد در مورد این سرقت تحقیق به عمل آید.
به اجرا در آمدن Ex. Higher prices go into effect tomorrow . برنامه افزایش قیمتها فردا به اجرا در می آید.
Ex. My father, who lived to be ninety, died last year. پدرم که نود سال عمر کرد سال گذشته فوت نمود. Ex. The number of people living to be more than ...
مستقل Ex. The sikh extremists in India want their own state within the country. سیکهای افراطی هند خواستار ایالتی مستقل در داخل کشور هستند.
دسترسی به Ex. The equipment will give fire fighters easier access to top floors. این دستگاه دسترسی به طبقات بالای ساختمانها را برای ماموران آتش نش ...
☆ Top floors طبقات بالای ساختمانها Ex. The equipment will give fire fighters easier access to top floors. این دستگاه دسترسی به طبقات بالای ساختمانه ...