تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یونیزه شده Ex. Each time a meteor crosses the atmosphere, it leaves behind a short trail of ionized particles. هر بار که شهاب از جو رد می شود، دنبا ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مثال👇 Ex. Languages are taught by the direct method, that is to say, without using students own language. زبان ها به روش مستقیم آموزش داده می شوند ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

این ور و اون ور Ex. The children ran round and round the playground until they were exhausted. بچه ها توی زمین بازی آنقدر این ور و اون ور دویدن تا ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

☆ Begin to be unkind to someone بنای نامهربانی با کسی گذاشتن Ex. After a time she began to be unkind to me. بعد از مدتی او بنای نامهربانی را با من ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بعد از مدتی Ex. After a time she began to be unkind to me. بعد از مدتی او بنای نامهربانی را با من گذاشت.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بنای ناسازگاری/نامهربانی با کسی گذاشتن Ex. After a time she began to be unkind to me. بعد از مدتی او بنای نامهربانی را با من گذاشت.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در برگرفتن Ex. An Islamic current is sweeping the Middle East. موج گرایش به اسلام خاورمیانه را در برگرفته است.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برکنار شدن Ex. Mr. Jackson was dismissed as head of the trade union. آقای جکسون از مقام ریاست اتحادیه صنفی برکنار شد.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

☆ A long way راه زیادی Ex. There is a long way to go before an agreement can be reached. تا دستیابی به یک توافق راه زیادی مانده است.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Ex. He is a great writer and has been making headline in recent years. او یک نویسنده بزرگ است و در سالهای اخیر نامش در صدر اخبار بوده است.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در نبرد پیروز شدن پیروزی در نبرد

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

☆ It is vital for . . . برای . . . اهمیت حیاتی دارد Ex. It is vital for Iran to win the war against drug trafficking. برای ایران پیروزی در جنگ علی ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

☆ Be at the center of something علت اصلی چیزی بودن Ex. His role in the discovery has been at the center of considerable controversy. نقش او در کشف ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Ex. The Police ordered an investigation into the robbery. پلیس دستور داد در مورد این سرقت تحقیق به عمل آید.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به اجرا در آمدن Ex. Higher prices go into effect tomorrow . برنامه افزایش قیمتها فردا به اجرا در می آید.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Ex. My father, who lived to be ninety, died last year. پدرم که نود سال عمر کرد سال گذشته فوت نمود. Ex. The number of people living to be more than ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

مستقل Ex. The sikh extremists in India want their own state within the country. سیکهای افراطی هند خواستار ایالتی مستقل در داخل کشور هستند.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دسترسی به Ex. The equipment will give fire fighters easier access to top floors. این دستگاه دسترسی به طبقات بالای ساختمانها را برای ماموران آتش نش ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

☆ Top floors طبقات بالای ساختمانها Ex. The equipment will give fire fighters easier access to top floors. این دستگاه دسترسی به طبقات بالای ساختمانه ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

انتشار یافتن چیزی پس از . . . انتشار چیزی پس از . . . صورت گرفتن Ex. The announcement came after ceasefire. انتشار این اعلامیه پس از آتش بس صورت گ ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٣

در پی انجام کاری بودن Ex. More than a century ago, the nobility of England, in their colourful finery, were on a fox hunt. بیش از یک قرن پیش، طبقه ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Ex. A ragged youngster نوجوانی با لباسهای مندرس

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حق با زور است

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

انگار که تقدیر چنین می خواست

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از ترس کنترل خود را از دست دادن Ex. Freaked out, he shone his light around frantically, looking for the source of the voice. مرد در حالیکه از ترس ک ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دل و روده Ex. He took the engine's bowels out but still doesn't know what the trouble is. دل و روده ی موتور را درآورد ولی هنوز نمی داند عیب از کجاس ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دل و روده Ex. He took the engine's bowels out but still doesn't know what the trouble is. دل و روده ی موتور را درآورد ولی هنوز نمی داند عیب از کجاس ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عیب Ex. He took the engine's bowels out but still doesn't know what the trouble is. دل و روده ی موتور را درآورد ولی هنوز نمی داند عیب از کجاست.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

☆ Get someone in trouble کسی را گرفتار کردن Ex. The boy's big mouth could get them all in trouble. دهان لق آن پسر ممکن بود همه شان را گرفتار کند.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Ex. Only by self_respect will you compel others to respect you. فقط با احترام به خودت دیگران رو مجبور میکنی که بهت احترام بذارن.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

☆ برای روان شدن ترجمه گاه می توان به صورت صفت عالی ترجمه کرد: مهم ترین Ex. If you want to be respected by others, the great thing is to respect your ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ترجمه در ساختار مجهول "to be respected by" مورد احترام بودن Ex. If you want to be respected by others, the great thing is to respect yourself. اگه ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اگه می خوای Ex. If you want to be respected by others, the great thing is to respect yourself. اگه می خوای مورد احترام دیگران باشی، مهمترین چیز این ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

*مثال* ترجمه اصطلاحی👇 Ex. More often than not, he just kept quiet. اکثر مواقع توی خودش بود.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

من پشتتم!

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

Ex. More often than not, he just kept quiet. اکثر مواقع توی خودش بود.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یه جایی این دورو بر یه جایی همین ورا Ex. The kids are somewhere about. بچه ها یه جایی این دوروبر هستند.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اگه اشتباه نکنم

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هرس سیناپسی فرآیندی که طی آن سلول های مغزی که فعالیتی ندارند، تمایل به از بین رفتن و تباهی دارند.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیگر هیچ / دیگه هیچ * با توجه به لحن جمله بعضی اوقات می توان "هیچ" را اضافه نکرد. ( سومین ترجمه ) Ex. When he heard nothing more after a bit, he sl ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

☆ برای ترجمه ی روان می توان به صورت جمع ترجمه کرد: صبح ها Ex. If you love me, say it in the morning! اگه منو دوست داری، اینو صبح ها هم بهم بگو! Ex ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

☆ the mystery را می توان به صورت جمع ترجمه کرد: پیچدگی ها / ابهامات Ex. The mystery surrounding the illness forced doctors to call Dr. Howard Kelly. ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

☆ گاه برای ترجمه باید "surrounding" را معادل "of" در نظر بگیرید و به صورت "کسره ی اضافه" ترجمه کنید. The mystery surrounding the illness پیچیدگی و ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

☆ Hang around somewhere در اطراف جایی پرسه زدن Ex. The little boy was hanging around the garden feeling very lonely. پسربچه در حالی که خیلی احساس ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تاثیر عمیق Ex. This incident left a profound effect on boy's psyche. این رخداد تاثیر عمیقی روی روان پسر بجا گذاشت.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سر و صدا Ex. I can't stand loud noise in the morning. من نمی توانم صبح ها سروصدا را تحمل کنم.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

☆ Rush one's way با عجله و اشتیاق رفتن Ex. Howard instantly remember the entire incident and rushed his way to see his friend. هاوارد به یکباره تما ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به یکباره Ex. Howard instantly remember the entire incident. هاوارد به یکباره تمام اتفاق را به یاد آورد.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در گوشه ی . . . Ex. After carefully examining, Martin scribbled something on the edge of the paper. مارتین بعد از بررسی دقیق، چیزهایی را در گوشه ی ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

پرداخت هزینه ی . . . Ex. Pay for the treatment پرداخت هزینه ی درمان