پیشنهادهای شقایق (٥٩٧)
ضربه چاقو
☆ گاه به همراه chemistry بکار می رود و اصطلاح زیر را می سازد: Their chemistry clicked آنها مجذوب یکدیگر شدند
از کنار هم گذشتن Ex. The two passed in midair این دو در میان آسمان و زمین از کنار هم گذشتند.
در مفهوم " دور بودن" ممکن است به این صورت ترجمه شود: آن طرف تر Ex. A few yards away چند متر آن طرف تر
از سر ناامیدی Ex. In despair, he flung himself of the Golden Gate Bridge مرد از سر نا امیدی خود را از بالای پل گلدن گیت به پایین پرت کرد.
می تواند به عنوان فعل عبارتی تفکیک پذیر در ساختار زیر به کار برود: Fling sth off place چیزی را از بالای مکانی به پایین پرت کردن Ex. In despair, he ...
گاه می تواند به معنی" ترک کردن کسی" باشد. Ex. His love had gone عشق مرد ترکش کرده بود.
وقتی بعد از "look " صفت قرار گرفته باشد، ممکن است به این صورت ترجمه شود: قیافه/ چهره ای . . . . . پیدا کردن Ex. You're gonna look unforgettable قیاف ...
گشتن توی چیزی مثلا گشتن توی کیف و . . .
شاه دزد
صدای رادیو و. . . را بلندتر کردن
در مورد گفته ها، ناله ها، صداها و . . . بهتر است" نشنیده گرفتن" ترجمه شود. Ex. He ignored her screams for help مرد فریادهای زن را که کمک می خواست نش ...
زندان Ex. His sentence? Behind the irons محکومیت او؟ زندان
در سختی در رنج و عذاب
سخت هیجان زده Ex. Chip was teed off چیپ سخت هیجان زده بود.
فریاد زدن
شدت گرفتن Ex. Pandemonium erupted سروصدا شدت گرفت
بدون ِ هیچ . . . Ex. Incredible! No witnesses! No clues! Who did it?� فوق العاده است. بدون هیچ شاهدی! بدون هیچ سرنخی! چه کسی این کار را کرده؟
به نشانه ی تأکید
مغلوب Ex. It's just that I believe you're finally stumped فقط فکر می کنم عاقبت مغلوب شده ای.
☆ دقت شود که بعد از این ساختار، فعل دوم به صورت مصدر با to می آید. You don't have the guts to pull the trigger جرأت نداری ماشه را بکشی
در این ساختارهم ممکن است به کار برود: You needn't look so smug لازم نیست اینقدر خودت را بگیری
وقتی از فعل "گذراندن" برای ترجمه ی حالت فعلی این کلمه استفاده می کنید - - - > ماه عسل گذراندن می توانید برای روان تر شدن ترجمه از ضمایر پیوسته استفاد ...
اگر در بافت عامیانه و در زمان گذشته "dropped dead" به کار رفته باشد، به این صورت ترجمه می شود: یهو افتاد و مرد یه دفعه افتاد و مرد
بازیگر کارآموز
تأسف بار Ex. Tragic accidents حوادث تأسف بار
به دیدن کسی رفتن Ex. Pay me a visit به دیدنم بیا
بی وقفه Ex. Bell still rang importunately زنگ هنوز بی وقفه می زد.
زاییدن
در متون مذهبی به هلاکت رسیدن
سخنان Maxims of Ali سخنان علی ( ع )
به خصوص از این جهت که . . .
مصرف ِ . . . Ex. Optimal use of water مصرف بهینه ی آب
بنا به خواست شما
مایل مربع
حیات مالی * توانایی کسب درآمد و ایجاد پتانسیل های درآمدی * قابلیت سرپا ماندن ( یک شرکت ) از لحاظ مالی Ex. A newspaper is usually expected to serve i ...
باغ وحش پرث ( یک پارک جانور شناسی در پرث استرالیا ) Ex. The �laughing dove is a resident breeder in �Africa, the� Middle East, � South Asia, and� W ...
در اصطلاح زیر کاربرد دارد: Keep someone at arm's length با کسی خودمانی نشدن Ex. Keep David at arm's length زیاد با دیوید خودمانی نشو
تا لحظه ی . . . Ex. Up to the moment of death تا لحظه ی مرگ
Ex. My parents don't approve of my friends والدینم، دوستان مرا تأیید نمی کنند [والدینم، دوستان مرا پسند نمی کنند].
زنگهای کلیسا ناقوس های کلیسا
گرد پاک کن
دنگ دنگ کردن Ex. The church bell started clanging ناقوس کلیسا شروع کرد به دنگ دنگ کردن.
یکی از معادل های این صفت می تواند " پَرپَر/ پژمرده" باشد: Ex. Broken blossoms شکوفه های پرپر / شکوفه های پژمرده
Swinging در ترکیب زیر می تواند معنی خاصی داشته باشد: The swinging of the pendulum همانطور که مشخص است در ترجمه ی تحت اللفظی به معنی " نوسان یا رفت و ...
نشان می دهد که . . .
ماندگار بودن
در جامعه
درستی یا نادرستی یک چیز صحت و سقم یک چیز
پایه و اساس صحیح