پیشنهادهای شقایق (١,٢٤٠)
تا جایی که توان داری
زمین باغ Ex. I'm just getting too old to be digging up a garden plot. من دیگه برای کندن و شخم زدن زمین باغ خیلی پیر شدم.
به ناحق متهم شده
طاقت آوردن Ex. Finally, on the fourth day, the parrot could not hold back. آخر سر در روز چهارم، طوطی نتوانست طاقت بیاورد.
☆ I'm seeing this through till the end تا آخرش پایه ام تا آخرش هستم
بیماری های مزمن
از عهده اش بر می آیم
☆ If it's no trouble! اگه زحمتی نیست!
اگه زحمتی نیست!
رئیس شکارچیان [در گذشته به شکارچی اعظم یا میرشکار موسوم بوده است]
با بهینه سازی مصرف انرژی ( گرما/سرما ) Ex. Double _ pane energy efficient windows پنجره های دو جداره با بهینه سازی مصرف انرژی
راه خود را گرفتن و رفتن Ex. The riders of the hunt silently rode on. سواران شکار بی سروصدا راهشان را گرفتند و رفتند.
طبقه اعیان Ex. The nobility of England طبقه اعیان انگلیس
Ex. This was some kind of joke! یه جورایی مسخره بود!
☆ Breez through the questions سوالها را به سرعت و به راحتی جواب دادن
☆ Misundertand someone حرف کسی را اشتباه متوجه شدن صحبت های کسی را درست متوجه نشدن Ex. The boy had misunderstood the doctor. پسر حرف دکتر را اشتبا ...
رنگ از رخ /رخسار کسی پریدن
☆ Combat the illness مقابله با بیماری
☆ Wipe down the table میز را تمیز کردن
در روزگاری که. . .
از سویِ . . . عرضه شدن Ex. The purpose of most advertisements is to persuade a particular audience to buy the products or service offered by the adv ...
امید به زندگی
در هنگام تولد
☆ Blowing soap bubbles درست کردن حباب های صابون
درست کردن [ حباب ] Ex. By blowing soap bubbles از طریق درست کردن حباب های صابون
حباب های صابون
زیاد دیگری هم Ex. Newton made many other discoveries. نیوتن اکتشافات زیاد دیگری هم انجام داد.
موضوع یا کار مورد علاقه
بسیار زیاد Ex. There are a great many books available. کتاب های بسیار زیادی در دسترس است.
بسیار زیاد Ex. There are a great many books available. کتاب های بسیار زیادی در دسترس است.
آینده Ex. Books in the future کتاب های آینده
رابط الکتریکی
بافت های نرم مثل پوست و رگ های خونی
که در حال مرگ است/بود Ex. The doctors can't help the dying child. پزشکان قادر نیستند به کودکی که در حال مرگ است کمک کنند. Ex. She felt pity for t ...
پر از کشمکش Ex. A young white man stopped to help an older African_American woman, generally unheard of in those conflict_filled 1960s. مرد جوان س ...
Ex. A young white man stopped to help an older African_American woman, generally unheard of in those conflict_filled 1960s. مرد جوان سفید پوستی توق ...
تلویزیون رنگی کنسولی یا کنسول دار [ البته در ایران به تلویزیون رنگی مبله موسوم است. ]
☆ Deliver sth to someone's home/house چیزی را درب منزل به کسی تحویل دادن Ex. To his surprise, a giant color TV was delivered to his home. در کمال ن ...
☆ A knock came on someone's door درب خانه کسی کوبیده شدن Ex. Seven days went by and a knock came on the man's door. بعد از گذشت هفت روز، درب خانه م ...
☆ Take someone to safety کسی را به جای امن بردن کسی را به منطقه ای امن منتقل کردن Ex. The man took her to safety. مرد او را به جای امنی برد .
☆ Unselfishly serving others بدون چشم داشت به دیگران کمک کردن
☆ Be in a big hurry خیلی عجله داشتن Ex. She seemed to be in a big hurry, but wrote down his address and thanked him. به نظر می رسید خانم خیلی عجله ...
کاملا خیس شده Ex. Soaking wet, she decided to flag down the next car. زن در حالیکه کاملا خیس شده بود، تصمیم گرفت با دست به ماشین بعدی علامت بدهد.
Ex. Soaking wet, she decided to flag down the next car. زن در حالیکه کاملا خیس شده بود، تصمیم گرفت با دست به ماشین بعدی علامت بدهد.
با نا امیدی Ex. Her car had broken down and she desperately needed a ride. ماشینش خراب شده بود و با نا امیدی منتظر یک وسیله نقلیه بود.
☆ Endure something در مقابل یا جلوی چیزی طاقت آوردن Ex. She was trying to endure a lashing rain storm. زن سعی می کرد تا در مقابل شلاق های بی امان ...
( فقط ) با یک دست به وسیله ی یک دست یک دستی Ex. Blood blister happens when you undo a mic stand one handed. Always use two hands. وقتی پایه ی میکر ...
مخفف: mic stand
تاول خونی در اثر کشیده شدن پوست و پاره شدن عروق زیر پوست و تجمع خون به وجود می آید.
می تواند اشاره داشته باشد به italian retro calendar که مردم ایتالیا آن را IRC می نامند. البته به این نوع تقویم خاص که به طرز جالبی به کمک سه حلقه ر ...