astonished

/əˈstɑːnɪʃt//əˈstɒnɪʃt/

معنی: مبهوت، مات، متعجب، متحیر
معانی دیگر: درشگفت، حیران

جمله های نمونه

1. david's memory astonished everyone
حافظه ی داوود همه را شگفت زده کرد.

2. We were astonished to find the temple still in its original condition.
[ترجمه گوگل]ما شگفت زده شدیم که معبد را هنوز در وضعیت اولیه خود یافتیم
[ترجمه ترگمان]ما تعجب کردیم که معبد هنوز در وضعیت اصلی اش هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I was astonished when I heard the hospital had burnt down.
[ترجمه نوید همتی] وقتی شنیدم بیمارستان در آتش سوخته است، شگفت زده شدم
|
[ترجمه ایلین] هنگامی شنیدم بیمارستان سوخته است، شگفت زده شدم
|
[ترجمه گوگل]وقتی شنیدم بیمارستان سوخته تعجب کردم
[ترجمه ترگمان]وقتی شنیدم بیمارستان از بین رفته، تعجب کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We were astonished at the news of Joan's sudden death.
[ترجمه ارسطواسكندري] ما از شنیدن خبر مرگ ناگهانی جان حیرت زده شدیم
|
[ترجمه نوید همتی] ما از شنیدن خبر مرگ ناگهانی خوآن حیرت زده شدیم
|
[ترجمه گوگل]ما از خبر مرگ ناگهانی جوآن شگفت زده شدیم
[ترجمه ترگمان]ما از شنیدن خبر مرگ ناگهانی جون شگفت زده شدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I was astonished that he was not an Englishman.
[ترجمه گوگل]تعجب کردم که او یک انگلیسی نیست
[ترجمه ترگمان]تعجب کردم که مرد انگلیسی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Saunders said his guest was astonished to find pleasant public parks, nice streets and well-kept houses.
[ترجمه گوگل]ساندرز گفت که میهمانش از پیدا کردن پارک‌های عمومی دلپذیر، خیابان‌های زیبا و خانه‌های مرتب شگفت‌زده شد
[ترجمه ترگمان]ساندرز گفت که مهمان او از یافتن پارک های عمومی دلپذیر، خیابان های خوب و خانه های خوب شگفت زده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It astonished her that he was able to survive.
[ترجمه گوگل]او را شگفت زده کرد که او توانست زنده بماند
[ترجمه ترگمان]او را متعجب کرد که می تواند جان سالم به در ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She was astonished at his vehemence.
[ترجمه گوگل]او از تندخویی او شگفت زده شد
[ترجمه ترگمان]از شدت هیجان او متعجب شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She was quite astonished at his rudeness.
[ترجمه گوگل]او از بی ادبی او کاملا متحیر شده بود
[ترجمه ترگمان]از بی ادبی او یکه خورده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. "I'll be astonished if I win on Sunday," laughed Lyle.
[ترجمه گوگل]لایل خندید: "اگر یکشنبه برنده شوم شگفت زده خواهم شد "
[ترجمه ترگمان]لیل خندید و گفت: اگر من در روز یکشنبه برنده شوم، تعجب می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. My parents looked astonished at my news.
[ترجمه گوگل]پدر و مادرم از اخبار من شگفت زده نگاه کردند
[ترجمه ترگمان]پدر و مادرم از شنیدن خبر من تعجب کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She looked astonished when she heard the news.
[ترجمه گوگل]با شنیدن این خبر متحیر به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]وقتی خبر را شنید، مات و مبهوت به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We were quite astonished at her quick reaction.
[ترجمه گوگل]ما از واکنش سریع او بسیار شگفت زده شدیم
[ترجمه ترگمان]ما از عکس العمل سریع او متحیر شده بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. She astonished us by saying she was leaving.
[ترجمه گوگل]او با گفتن اینکه در حال رفتن است ما را شگفت زده کرد
[ترجمه ترگمان]او ما را متحیر کرد و گفت که دارد می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مبهوت (صفت)
confounded, aghast, staggered, rocked, astonished, surprised, flabbergasted, dumb-struck

مات (صفت)
confounded, aghast, astonished, opaque, checkmated, quizzical, dumb-struck

متعجب (صفت)
astonished, surprised, amazed, wide-eyed

متحیر (صفت)
astonished, surprised, amazed, flabbergasted

انگلیسی به انگلیسی

• amazed, astounded, stunned
if you are astonished, you are very surprised about something.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : astonish
اسم ( noun ) : astonishment
صفت ( adjective ) : astonishing / astonished
قید ( adverb ) : astonishingly
حیرت زده
و
Astonishing هم یعنی عجیب
موفق باشید🌌🐾
Very surprising
wondered
متحیر
حیران
شگفت زده شدن
حیرت زده

بپرس