پیشنهادهای شقایق (١,٢٤٢)
شرح مختصر
ارواح خبیث
به کاربرد این عبارت در اصطلاح زیر توجه کنید: It is a steal for you "برای تو خیلی زیاد است" یا به طور عامیانه تر "از سرت هم خیلی زیاده"
به چیزی تلنگر زدن Ex. He tipped flask o'drink. مرد به فلاسک نوشیدنی اش تلنگری زد.
دعای مریم مقدس
و بقیه ی قضایا
سوراخ سوراخ از سوزن به خاطر تزریقات سوراخ سوراخ شده Ex. Three hours ago, we buried my cousin, 23, needle _ tracked arms. سه ساعت پیش عموزاده ام را ...
دیگه لازم نیست نگران باشی!
وقتی به صورت یک فعل مرتبط با نامه و نامه نگاری به کار رفته است، می توان آن را مترادف write در نظر گرفت و به این صورت ترجمه کرد: Ex. Hundreds of enve ...
Definition: If you say it serves someone right when something unpleasant happens to them, you mean that �it is their own fault and you have no sympat ...
کارِ درستی است!
در فقدان کلمات
با قدم هایی لرزان وارد شدن Ex. The old man shuffled in the park. پیرمرد با قدیم هایی لرزان وارد پارک شد.
در را باز نگه داشتن
واقعا نازنین Ex. He's only 64 and a doll! او شصت و چهار سال دارد و واقعا نازنین است.
to visit somewhere = به جایی سفر کردن Ex. Mom, 76 and alone, suddenly decided to visit Europe. مادرم هفتاد و شش ساله و تنها بود، ناگهان تصمیم گرفت ...
در بافت مربوط به مراسم ازدواج به این صورت ترجمه می شود: دست عروس را به دست داماد دادن عروس را به داماد سپردن Ex. Eyes glistening, he kissed her chee ...
Ex. He kissed her cheek softly. مرد با ملایمت گونه ی دختر را بوسید.
روزگاری Ex. At one time he had been her idol. روزگاری او محبوب دختر بود.
خیلی کوچک Ex. He'd known her since she was very young. مرد او را از زمانی که دختر خیلی کوچکی بود می شناخت.
مهمانی دهنده
که به زودی قرار است/ بود . . . Soon to be fumigated house خانه ای که قرار بود به زودی سمپاشی شود. ☆ انتخاب فعل " است" یا "بود" بستگی به زمان کلی ...
Other names: structural fumigation whole house fumigation Definition: A toxic gas called sulfuryl fluoride is used to control bed bugs, termites, a ...
Other names: tenting whole house fumigation Definition: A toxic gas called sulfuryl fluoride is used to control bed bugs, termites, and other struct ...
Ex. Don't stare at people like that, it's rude! این طوری به مردم زل نزن، بی ادبانه است!
بی ادبانه است! Ex. Don't stare at people like that, it's rude! این طوری به مردم زل نزن، بی ادبانه است!
من فقط یک نفرم ☆ زمانی گفته می شود که فرد به تنهایی مجبور است مسئولیت های مختلفی را قبول کند، اما در عین حال از او می خواهند که کارهای دیگری هم انجام ...
☆ در جواب حرفی به کار می رود که بسیار بدیهی است، بنابراین لحن کلام به نوعی همراه با عصبانیت است که می توان این تاکید و عصبانیت را با آوردن ضمیر نشان ...
قرارمونم همین بود!
☆ مثلا در بازی وقتی هم تیمی حرکتی می کند که به نفع کل تیم باشه، ممکنه بهش بگن that's it یعنی خوبه! کارِت حرف نداشت! عالی بود!
رانندگی کردن به سمت خانه Ex. Well, I was driving home, and I kept on going. خب، من در حال رانندگی به سمت خانه بودم و به راهم ادامه دادم.
نمی خواستم این طور بشود!
نسیم ملایم
به کاربرد این عبارت در اصطلاح زیر توجه کنید. ( برای بیان نتیجه ای غیر منتظره ) Look at me now ببین حالا من به کجا رسیده ام
اما چه فرقی می کند؟
Ex. They just gave us our grades and sent us on our way. آنها فقط به ما مدرک دادند و فرستادند دنبال کارمان.
آلوده
بی فایده بودن Ex. College was a breeze. دانشگاه بی فایده بود.
مثال برای ترجمه "چنین" Ex. Don't carry in stuff like this! لطفا چنین چیزهایی را همراه خود نیاورید!
چیزی را با خود آوردن چیزی را همراه خود آوردن چیزی را با خود حمل کردن Ex. Don't carry in stuff like this! لطفا چنین چیزهایی را همراه خود نیاورید!
داشتم می گفتم
دستور از بالا آمده
یک رشته مروارید
برای اجناس گاه به معنی" قاچاقی" است.
خدای بزرگ خدای مهربان
باد شبانه
این درست نیست!
زمین پوشیده از چمن یا به اختصار " زمین چمن"
مسابقه دو دادن Ex. Our first - grade class raced during recess. شاگردان کلاس اول مدرسه ی ما زنگ های تفریح مسابقه دو می دادند.
تا آخر دنیا تا ابد Ex. Looking into the boy's eyes, the girl said, " I wish we could be lovers until the end of the world. " دختر به چشم های پسر جوا ...