تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بی اختیار پرسیدن Ex. Why were your other relationships so short?She wondered aloud as they walked همانطور که قدم می زدند زن بی اختیار پرسید: چرا هم ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

مجذوب Ex. He was gorgeous. She was thrilled, but puzzled مرد جذاب بود. زن مجذوب اما سردرگم

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

Ex. When she leapt to rescue me, and remembered she couldn't swim, I got out وقتی برای نجات من خود را به آب انداخت و به یاد آورد بلد نیست شنا کند، از ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در حالت فعلی می تواند به معنی غرق شدن هم باشد Ex. She saw me, floating face down, like a giant fly marooned in Jell_O زن مرا دید، شناور با چهره ای د ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با گام های متزلزل حرکت کردن Ex. She stumbled out زن با گام های متزلزل بیرون دوید

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

متورم Ex. You'll find my bloated body in the pool سرانجام جسد متورم مرا در استخر پیدا می کنی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

از پارچه پوشیده شده

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوندگان Ex. His world is joggers, changing seasons, passing cars, Rita's ghost دنیای او از دوندگان، تغییر فصل ها، عبور اتومبیل ها و روح ریتا ساخته شد ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

صورتحساب ها را پرداختن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

خواستن Ex. He doesn't care to leave the room نمی خواهد از اتاق بیرون برود

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آماده کردن Ex. He doesn't care to leave the room, or know who furnishes meals نمی خواهد از اتاق بیرون برود، یا بداند چه کسی غذا را آماده می کند.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فجیع Ex. Brutal murder قتل فجیع

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

کنارِ . . . Ex. Since Rita's brutal murder, Carter sits at the window کارتر از زمان قتل فجیع ریتا کنار پنجره می نشیند.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سبز _ آبی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به حالت اول برگشتن Ex. Muscles rippled under the blue_ green scales as the dragon stretched, then relaxed وقتی بدن اژدها کش می آمد، عضلات در زیر فل ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لبخند بر لب Ex. She turned to the groom with a smile and repeated the words, I do زن لبخند بر لب رو به داماد کرد و این کلمات را تکرار کنان گفت: قبول ...

پیشنهاد
٠

به ذهن کسی راه پیدا کردن Ex. Wild thoughts of flight flashed through her mind درباره ی فرار، افکار دیوانه واری به ذهنش راه پیدا کردند.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قدرت تسلط Ex. Control of her own destiny قدرت تسلط بر سرنوشتش

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

" از دست رفتن" یا " از دست دادن" Ex. Her freedom would be gone forever, control of her own destiny gone آزادی اش تا ابد از دست می رفت و قدرت تسلط بر ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

صدای بسته شدن Ex. She could almost hear the prison door clanging shut زن حتی صدای بسته شدن درهای زندان را هم می توانست بشنود.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از میانِ . . . Ex. Five years ago she plucked a dandelion and bindweed blossom from the grass زن، پنج سال پیش، از میان سبزه ها گل های شکفته ی قاصدک ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"گل باز شده" یا به صورت ادبی تر " گل شکفته" Ex. Five years ago she plucked a dandelion and bindweed blossom from the grass زن، پنج سال پیش، از میان ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

محوطه ی خانه ی متحرک

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به گذشته برگشتن ( Ex You can never go back. ( Jay Bonestell هرگز نمی توانید به گذشته برگردید ( جی بونستل )

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ضربه چاقو

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٣

☆ گاه به همراه chemistry بکار می رود و اصطلاح زیر را می سازد: Their chemistry clicked آنها مجذوب یکدیگر شدند

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از کنار هم گذشتن Ex. The two passed in midair این دو در میان آسمان و زمین از کنار هم گذشتند.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در مفهوم " دور بودن" ممکن است به این صورت ترجمه شود: آن طرف تر Ex. A few yards away چند متر آن طرف تر

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از سر ناامیدی Ex. In despair, he flung himself of the Golden Gate Bridge مرد از سر نا امیدی خود را از بالای پل گلدن گیت به پایین پرت کرد.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

می تواند به عنوان فعل عبارتی تفکیک پذیر در ساختار زیر به کار برود: Fling sth off place چیزی را از بالای مکانی به پایین پرت کردن Ex. In despair, he ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گاه می تواند به معنی" ترک کردن کسی" باشد. Ex. His love had gone عشق مرد ترکش کرده بود.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

وقتی بعد از "look " صفت قرار گرفته باشد، ممکن است به این صورت ترجمه شود: قیافه/ چهره ای . . . . . پیدا کردن Ex. You're gonna look unforgettable قیاف ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گشتن توی چیزی مثلا گشتن توی کیف و . . .

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شاه دزد

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

صدای رادیو و. . . را بلندتر کردن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در مورد گفته ها، ناله ها، صداها و . . . بهتر است" نشنیده گرفتن" ترجمه شود. Ex. He ignored her screams for help مرد فریادهای زن را که کمک می خواست نش ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زندان Ex. His sentence? Behind the irons محکومیت او؟ زندان

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در سختی در رنج و عذاب

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سخت هیجان زده Ex. Chip was teed off چیپ سخت هیجان زده بود.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

فریاد زدن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

شدت گرفتن Ex. Pandemonium erupted سروصدا شدت گرفت

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بدون ِ هیچ . . . Ex. Incredible! No witnesses! No clues! Who did it?� فوق العاده است. بدون هیچ شاهدی! بدون هیچ سرنخی! چه کسی این کار را کرده؟

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به نشانه ی تأکید

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مغلوب Ex. It's just that I believe you're finally stumped فقط فکر می کنم عاقبت مغلوب شده ای.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

☆ دقت شود که بعد از این ساختار، فعل دوم به صورت مصدر با to می آید. You don't have the guts to pull the trigger جرأت نداری ماشه را بکشی

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در این ساختارهم ممکن است به کار برود: You needn't look so smug لازم نیست اینقدر خودت را بگیری

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وقتی از فعل "گذراندن" برای ترجمه ی حالت فعلی این کلمه استفاده می کنید - - - > ماه عسل گذراندن می توانید برای روان تر شدن ترجمه از ضمایر پیوسته استفاد ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

اگر در بافت عامیانه و در زمان گذشته "dropped dead" به کار رفته باشد، به این صورت ترجمه می شود: یهو افتاد و مرد یه دفعه افتاد و مرد

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بازیگر کارآموز

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تأسف بار Ex. Tragic accidents حوادث تأسف بار