پیشنهادهای شقایق (١,٠٧١)
بی اختیار پرسیدن Ex. Why were your other relationships so short?She wondered aloud as they walked همانطور که قدم می زدند زن بی اختیار پرسید: چرا هم ...
مجذوب Ex. He was gorgeous. She was thrilled, but puzzled مرد جذاب بود. زن مجذوب اما سردرگم
Ex. When she leapt to rescue me, and remembered she couldn't swim, I got out وقتی برای نجات من خود را به آب انداخت و به یاد آورد بلد نیست شنا کند، از ...
در حالت فعلی می تواند به معنی غرق شدن هم باشد Ex. She saw me, floating face down, like a giant fly marooned in Jell_O زن مرا دید، شناور با چهره ای د ...
با گام های متزلزل حرکت کردن Ex. She stumbled out زن با گام های متزلزل بیرون دوید
متورم Ex. You'll find my bloated body in the pool سرانجام جسد متورم مرا در استخر پیدا می کنی
از پارچه پوشیده شده
دوندگان Ex. His world is joggers, changing seasons, passing cars, Rita's ghost دنیای او از دوندگان، تغییر فصل ها، عبور اتومبیل ها و روح ریتا ساخته شد ...
صورتحساب ها را پرداختن
خواستن Ex. He doesn't care to leave the room نمی خواهد از اتاق بیرون برود
آماده کردن Ex. He doesn't care to leave the room, or know who furnishes meals نمی خواهد از اتاق بیرون برود، یا بداند چه کسی غذا را آماده می کند.
فجیع Ex. Brutal murder قتل فجیع
کنارِ . . . Ex. Since Rita's brutal murder, Carter sits at the window کارتر از زمان قتل فجیع ریتا کنار پنجره می نشیند.
سبز _ آبی
به حالت اول برگشتن Ex. Muscles rippled under the blue_ green scales as the dragon stretched, then relaxed وقتی بدن اژدها کش می آمد، عضلات در زیر فل ...
لبخند بر لب Ex. She turned to the groom with a smile and repeated the words, I do زن لبخند بر لب رو به داماد کرد و این کلمات را تکرار کنان گفت: قبول ...
به ذهن کسی راه پیدا کردن Ex. Wild thoughts of flight flashed through her mind درباره ی فرار، افکار دیوانه واری به ذهنش راه پیدا کردند.
قدرت تسلط Ex. Control of her own destiny قدرت تسلط بر سرنوشتش
" از دست رفتن" یا " از دست دادن" Ex. Her freedom would be gone forever, control of her own destiny gone آزادی اش تا ابد از دست می رفت و قدرت تسلط بر ...
صدای بسته شدن Ex. She could almost hear the prison door clanging shut زن حتی صدای بسته شدن درهای زندان را هم می توانست بشنود.
از میانِ . . . Ex. Five years ago she plucked a dandelion and bindweed blossom from the grass زن، پنج سال پیش، از میان سبزه ها گل های شکفته ی قاصدک ...
"گل باز شده" یا به صورت ادبی تر " گل شکفته" Ex. Five years ago she plucked a dandelion and bindweed blossom from the grass زن، پنج سال پیش، از میان ...
محوطه ی خانه ی متحرک
به گذشته برگشتن ( Ex You can never go back. ( Jay Bonestell هرگز نمی توانید به گذشته برگردید ( جی بونستل )
ضربه چاقو
☆ گاه به همراه chemistry بکار می رود و اصطلاح زیر را می سازد: Their chemistry clicked آنها مجذوب یکدیگر شدند
از کنار هم گذشتن Ex. The two passed in midair این دو در میان آسمان و زمین از کنار هم گذشتند.
در مفهوم " دور بودن" ممکن است به این صورت ترجمه شود: آن طرف تر Ex. A few yards away چند متر آن طرف تر
از سر ناامیدی Ex. In despair, he flung himself of the Golden Gate Bridge مرد از سر نا امیدی خود را از بالای پل گلدن گیت به پایین پرت کرد.
می تواند به عنوان فعل عبارتی تفکیک پذیر در ساختار زیر به کار برود: Fling sth off place چیزی را از بالای مکانی به پایین پرت کردن Ex. In despair, he ...
گاه می تواند به معنی" ترک کردن کسی" باشد. Ex. His love had gone عشق مرد ترکش کرده بود.
وقتی بعد از "look " صفت قرار گرفته باشد، ممکن است به این صورت ترجمه شود: قیافه/ چهره ای . . . . . پیدا کردن Ex. You're gonna look unforgettable قیاف ...
گشتن توی چیزی مثلا گشتن توی کیف و . . .
شاه دزد
صدای رادیو و. . . را بلندتر کردن
در مورد گفته ها، ناله ها، صداها و . . . بهتر است" نشنیده گرفتن" ترجمه شود. Ex. He ignored her screams for help مرد فریادهای زن را که کمک می خواست نش ...
زندان Ex. His sentence? Behind the irons محکومیت او؟ زندان
در سختی در رنج و عذاب
سخت هیجان زده Ex. Chip was teed off چیپ سخت هیجان زده بود.
فریاد زدن
شدت گرفتن Ex. Pandemonium erupted سروصدا شدت گرفت
بدون ِ هیچ . . . Ex. Incredible! No witnesses! No clues! Who did it?� فوق العاده است. بدون هیچ شاهدی! بدون هیچ سرنخی! چه کسی این کار را کرده؟
به نشانه ی تأکید
مغلوب Ex. It's just that I believe you're finally stumped فقط فکر می کنم عاقبت مغلوب شده ای.
☆ دقت شود که بعد از این ساختار، فعل دوم به صورت مصدر با to می آید. You don't have the guts to pull the trigger جرأت نداری ماشه را بکشی
در این ساختارهم ممکن است به کار برود: You needn't look so smug لازم نیست اینقدر خودت را بگیری
وقتی از فعل "گذراندن" برای ترجمه ی حالت فعلی این کلمه استفاده می کنید - - - > ماه عسل گذراندن می توانید برای روان تر شدن ترجمه از ضمایر پیوسته استفاد ...
اگر در بافت عامیانه و در زمان گذشته "dropped dead" به کار رفته باشد، به این صورت ترجمه می شود: یهو افتاد و مرد یه دفعه افتاد و مرد
بازیگر کارآموز
تأسف بار Ex. Tragic accidents حوادث تأسف بار