تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

موقعیت کاربرد: nice to see you: موقع احوالپرسی nice seeing you: موقع خداحافظی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

تفاوت decline و reject و refuse: decline یک فعل رسمی هست و به معنای مودبانه قبول نکردن هست ولی reject کمی خشن تر هست و به معنی رد کردن مستقیمه . dec ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

تفاوت discard، dismiss، disregard و ignore: disregard صرفا به معنی جدی نگرفتن و ignore کردن چیزی هست یعنی هیچ گونه توجهی نکنیم ( این فعل نیاز به اکشن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

۳ معنای پر کاربرد این فعل: ۱. مشاهده کردن، زیر نظر گرفتن، دیدن ۲. رعایت کردن، مراعات کردن ۳. اظهار نظر کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در رابطه با مکالمه به زبان انگلیسی ۳ تکنیک میتونه کمک کننده باشه: ۱. هنگامی که یک کلمه یادتون رفت، از مترادف هاش استفاده کنین. ۲. اگه مترادفی براش ی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

تنها فرقش با although اینه که تاکیدش بیشتره.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مناسب ( از نظر زمانی ) ، به موقع

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

run over: کسی رو زیر گرفتن ( با وسیله نقلیه ) knock over: کسی رو زمین زدن با تنه fall over: زمین خوردن trip over sth: پای شخص به چیزی گیر کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٩

برای همیشه: in time: پیش از وقت in no time: خیلی فوری، سریع on time: سر وقت at times: بعضی اوقات at the time: اون موقع at a time: هر بار by the time: ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

موقع خداحافظی بکار میره و معنیش همونطور که مشخصه میشه "از حرف زدن باهات خوشحال شدم".

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

دوستان به تلفظش دقت کنین: /ˈp�tənt/ /ˈpeɪtnt/ پس هم /پَتِنت/ میشه گفت هم /پِیتِنت/ و فرقش در آمریکن ( اولی ) یا بریتیش ( دومی ) هست.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

دقت کنین که تلفظش /لا. تِی/ هست و اگر جایی شنیدین میگن /لَتِ/ بدونین اشتباهه.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

این همون ساختار going to هست که برای آینده به کار میره. I have to do something یعنی الان باید فلان کارو کنم. I'm gonna have to do sth یعنی در آینده ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

وقتی بخوایم از have to برای زمان آینده استفاده کنیم این عبارت رو بکار میبریم.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٢

زمانی استفاده میشه که میخوایم گفته ای رو رد کنیم و بگیم که اتفاقا حالت مخالف این گفته با احتمال خیلی بیشتری صادقه. معنیش رو میشه "تازه برعکس" یا "ات ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پاسخ های مناسب برای sorry: That's OK It's all right No problem No worries Don't worry about it

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

by all means: با کمال میل by no means: به هیچ وجه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

برای موافقت با گفته کسی از این عبارات میشه استفاده کرد: Yes, I agree I totally agree couldn't agree more I see exactly what you mean I'm with you ex ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

تفاوت be supposed to و be going to: be suppoused to راجع به انجام کاری هست که توافق شده انجام بشه یا دیگران از ما انتظار دارن که انجام بدیم اما be g ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

دوستان در تلفظش دقت کنین: /ˈɡlɒsəri/ یعنی /گلاسِری/ خونده میشه نه /گلُساری/.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

برای حفظ یا شکستن رکورد از hold و break استفاده میشه.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

eliminate و remove تا حد زیادی هم معنین بجز اینکه eliminate به معنای حذف ابدی هست ولی remove میتونه برای مدت موقتی باشه یا برای همیشه.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

( فعل ) به معنی "خوابیدن" هست. مترادف ها: go to sleep, hit the hay, hit the sack, turn in

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

معانی پرکاربرد: ۱. پیاده کردن ( شخصی رو به محلی رسوندن و پیاده کردن ) ۲. پیاده شدن ( وقتی رسیدی و میخوای پیاده شی ) ۳. تحویل دادن ( مثلا خریدارو می ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

۵. از کجا ( به تعبیری همون "چطور" هست )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

( علوم کامپیوتر ) اطلاعاتی است که برای محاسبات در اختیار یک تابع قرار می گیرد. هر آرگومان ممکن است یک مقدار، آدرس، نام، فرمول یا یک تابع دیگر باشد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

به معنی فحش هم هست.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

علاوه بر معنای اشاره شده، به عنوان صفت به کسی میگن که ساده هست و زود گول میخوره. معادل واژه ساده لوح.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

تفاوت mountain و mount: دقت کنین که هر دو به یک معنی هستند. mountain به طور کلی و بدون اشاره به کوه خاصی صرفا به معنی کوه هست اما mount حتما همراه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

به طور ساده به معنای الگو، نمونه، مدل، مظهر، نماد، چارچوب یا رویکردی هست که افراد از روی اون یک عمل مشخص رو انجام میدن.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

تفاوت following و next: next همونطور ک میدونین به معنای "بعدی" هست مثلا در یک لیست خرید اگه عدس بعد از ماست بیاد میشه next اما following به تمام آیت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

❗️به ۲ نکته در رابطه با تلفظ کلمات توجه کنین: ۱ . اگر dg باهم اومد، فقط g تلفظ میشه مثه budget ۲. اگر mn یا mb باهم اومد، فقط m تلفظ میشه مثه damn و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

۱ . چطور، چگونه ۲. چقدر، چه مقدار، چه اندازه، چه حد ۳ . چند ۴. همچنین برای پرسیدن نظرت افراد درباره چیزی هم استفاده میشه مثلا: How are you enjoying t ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

تفاوت های Goodbye و Bye: Goodbye رو معمولا زمانی میگن که فرد رو دیگه قرار نیس ببینن یا حداقل برای مدت طولانی ای قرار نیس ببینن و Bye رو زمانی میگن ک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

مبنا، پیش فرض، ایده اصلی، بنیاد و اساس

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٢

جوگیر شدن = Get carried away یعنی انقدر شوق زده شی که از روی احساس یه کاری رو انجام بدی نه از روی منطق.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

یه کاری کردن بعدش میتونه کلمات مختلفی بیاد مثلا: I did something stupid. You might wanna do something about your hair.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

دوستان در تلفظش دقت کنین: /ˈerər/ یعنی /اِرِر/ خونده میشه نه /اِرُر/ اون o باید خیلی زیرزبونی تلفظ بشه.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

آزمایش کردنِ ( حقایق )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

دوستان به تلفظش توجه کنین: /ɪgˈz�mɪn/ یعنی /اِ. زَمِن/ خونده میشه نه /اِگ. زَماین/.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پاسخ های مناسب به Thanks: You're welcome My pleasure No problem No worries Don't mention it دوتای اول رسمی ترن.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

همچنین anytime هم میتونه به عنوان پاسخ Thanks استفاده شه.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

این دو اصطلاح توی فیلما زیاد شنیده میشه: bring it on: رو کن ببینم چی تو چنته داری، بیا جلو bring it in: بیا بغلم، بپر بغلم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٤

یکبار برای همیشه تمام معنیشو به خاطر بسپاریم: ۱. از لحاظ ۲. کسره ی ربط ۳. متشکل از ۴. مربوط به ۵. بخاطر، به علت ۶. دارایِ ( صفت ) ۷. درباره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

❗️پنج معنی داره: ۱. کجا ۲. که در آن ۳. جاییکه ۴. ( جایی ) که ۵. هرجا که همینا ۹۹ درصد موقعیتارو کاور میکنه.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تعریفش میتونه توی درک معنیش کمک کننده باشه: something contained within something

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بجای مکث کردن میتونین این عبارت رو بکار ببرین: همونطور که داشتم میگفتم . . . پیرو صحبتای قبلیم . . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گیم بازا احتمالا این اصطلاحو بیشتر شنیدن. یعنی همون ردیفه، به روی چشم، میرم پِیِش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

حله

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دقت کنین که: study is the activity of studying a subject. یعنی به سادگی میتونین "درس خوندن" معنیش کنین.