پیشنهادهای Shayan (١,٢٥٤)
برای تایید گفته افراد هم استفاده میشه . در این حالت میشه "دقیقا" یا "زدی توو خال" معنیش کرد.
widow: زنی که شوهرش مُرده widower: مردی که شوهرش مُرده
این رو هنگام صحبت پشت تلفن میگن و یه حالت مودبانه ای داره . خودمونم توی فارسی ازش زیاد استفاده میکنیم یعنی: خوشحالم که صداتو میشنوم. در واقع اصل عبا ...
به عنوان پاسخ برای Thank you هم به کار میره. همچنین در این موقعیت بجاش از It was my pleasure I'm so glad it was useful It's an honor Anytime هم ...
به عنوان فعل دو تا معنی مهم داره: پیر شدن، پیر کردن
( فعل محاوره ای ) پیگیری کردن
توجه کنین که منتظر بودن ساده نیست. منتظر بودنیه که همراه با شور و اشتیاق و شوقه یعنی اون اتفاقی که قراره به زودی بیفته و ما انتظارشو میکشیم باعث خوش ...
is that: بر این اساس است که، به این صورت است که that is: یعنی، به عبارت دیگر
این ۳ تا فعل مفید رو در کنار هم یاد بگیرین: get dressed: لباس پوشیدن get undressed: لباس رو از تن در آوردن get changed: لباس عوض کردن
I'm going to go in and get changed. میرم توو لباسمو عوض کنم. اگه چیزی تنت نباشه و بخوای لباس بپوشی میشه get dressed.
تفاوت fall down و fall over: fall down زمین خوردن سادس اما fall over زمین خوردنیه که در اثر گیر کردن پا به یک جسمه. مثلا یه درخت میتونه fall down ب ...
تفاوت think through و think over: think through به نوعی مانند تجزیه و تحلیل یک موقعیت و تلاش برای درک تمام جنبه های مختلف قبل از تصمیم گیری است. th ...
تفاوت figure out و find out: figure out یه تلاش و پیگیری عامدانه اس که در اون شما از ذهن خودتون کمک میگیرین تا موضوعی رو متوجه بشین اما find out یه ت ...
در فارسی دقیقا معادل "هوای کسی رو داشتن" هست.
all right همون okay هست و تنها فرقش اینه که رسمی تره یکم.
این دو لغت مفید رو یادتون باشه: Respective = Corresponding
تفاوت assess و evaluate:, assess بر سنجش ( معمولا کمّی ) پیشرفت و دستاوردها متمرکزه، در حالی که evaluate بر قضاوت و تصمیم گیری بر اساس داده های جمع ...
obvious: واضح، معلوم، مشخص obscure: ناواضح، مبهم، غیرقابل درک
تفاوت present و represent: present به معنای دادن چیزی به کسی است. به طور کلی این دادن میتونه همه چی باشه مثلا یک شی فیزیکی مانند یک هدیه یا جایزه، یا ...
قید کلمه یا گروهی از کلمات است که به فعل یا صفت یا مسند، مفهومی دیگر را علاوه بر مفهوم خود اضافه می کند. مانند جمله �بابک تند رفت� که تند کیفیت فعل � ...
تفاوت Obscure و Unknown: obscure بر ابهام تأکید می کند. در واقع به چیزی اشاره می کند که شناخته نشده است، اما می تواند شناخته شود، یا حتی کمی هم شناخ ...
۳ تا معنی داره: ۱. خراب شدن ( به معنای عملکر معیوب داشتن نه از کار افتادن کامل ) ۲. گمراه شدن ( به بی راهه رفتن ) ۳ . اشتباه کردن ( به خطا رفتن، به ...
( صفت ) دیر، دارای تاخیر این کلمه خیلی محاوره ای نیس و بیشتر ادبیه
تفاوت speak و talk: جفتشون به یک معنی هستن اما speak روی شخصی که حرف میزنه تمرکز داره یعنی در speak معمولا داریم راجع به یک نفر حرف میزنم که متکلم ه ...
( پشت تلفن ) ببخشید شما؟
تفاوت Complement و Supplement: Complement چیزی است که به منظور بهبود آن چیز خاص اضافه می شود اما Supplement نشان دهنده چیز اضافی است و اگر حذف شود، ...
توجه کنین که release رو برای چیزی بکار میبریم که قبلا keep یا hold یا افعالی مشابه این روی اون انجام شده. مثلا رها کردن تیر از کمان، زندانی از زندان ...
تفاوت routine و ritual: routine کارهای تکراری ای هستن که باید انجام بشن مثه مسواک زدن و مرتب کردن تخت اما ritual کارهای تکراری ای هستن که با هدف خاصی ...
تفاوت Guess و Suppose: وقتی شما چیزی رو guess میکنین یعنی در رابطه با درستی حدستون اطمینان کافی ندارین و انتظار دارین کسی که هم صحبتتونه جواب درست رو ...
یک نکته برای phrasal verb هایی که توشون up بکار رفته: معمولا این فعل ها به این معنی هستن که فعل اصلی رو تا آخرین حد ممکن انجام بدی مثلا: fill up یعنی ...
( اماکن ورزشی ) رختکن
دارای دو معنی هست: ۱. ( سینما، کنسرت، تئاتر و غیره ) آنترکت ۲. ( سایر موارد ) وقفه
Touching: غمناک، متاثرکننده Touchy: سوسول، بی جنبه
علاوه بر معانی اشاره شده به معنی "فرخنده، مساعد" هم هست که در واقع متضاد Sad و Unfortunate به معنی "ناگوار، نامساعد" هست. مثلا: It was a happy time w ...
آخیش! خیالم راحت شد
از طرف من سلام برسون
یه جا داخل یه اتوبوس روی صندلی خوندم: Vandlism is a crime. به خرابکاری اموال و اماکن عمومی گفته میشه .
If you have a good laugh about something, you find it amusing and realize that it is funny, especially when the situation was at first upsetting
تفاوت consistent و constant: consistent صفت چیزیه که با گذر زمان تغییر نمیکنه اما constant صفت چیزیه که با گذر زمان متوقف نمیشه.
خیلی ساده: Huge = Very Big و در تمام موقعیتایی ک big بکار میره از huge به این معنا میشه استفاده کرد.
این کلمات رو بجای هم اشتباه نگیرین: Antecedent: تبار، دودمان، قبلی Precedent: الگو، سابقه، قبلی Descendent: نواده Ancestor: جد، نیا Successor: وارث، ...
crummy = lousy
با کسی ارتباط داشتن، با کسی گشتن
تفاوت Wish و Hope: تفاوتشون به طور خلاصه اینه که Wish دست نیافتنی تر و ناممکن تر از Hope هست. ما وقتی hope داریم در واقع منتظریم تا اتفاقی بیفته ( یع ...
یکی از معانی پرتکرارش میشه "آدم" که توی فارسی هم دقیقا همین عبارت رو استفاده می کنیم. به تعبیری: an unspecified person or any person. به عنوان مثال ...
( اسم ) توجه کنین که Exam کوتاه شده واژه Examination هست و Examination واژه ای رسمی تر و مکاتبه ای تر هست در حالی که Exam محاوره ای تره.
یکبار برای همیشه تمام معانیشو ببینیم: ۱. به نظر رسیدن It looks like we're going to win this game. ۲. شبیه بودن The cake was decorated to look like a ...
( فعل ) قاچاق کردن ( به ویژه مشروبات ) ( فعل ) تولید، توزیع یا معامله غیرقانونی کردن ( صفت ) قاچاق
در تلفظش توجه کنین: /ˈviːtoʊ/ یعنی /ویتُو/ خونده میشه نه /وِتُو/
( زمان، انرژی، وقت، فکر و . . . ) رو اختصاص دادن I put a lot of thought into this. من کلی رو این فکر کردم . You put a lot of work into this. تو کل ...