پیشنهادهای Shayan (١,٣٣٥)
🔊 در تلفظش دقت کنین: /ˈfluːəd/ یعنی /فلو. ئِد/ خونده میشه نه /فلوید/.
تفاوت hug و cuddle: hug رو در فارسی میگیم "بغل کردن". مثلا شما رفیق صمیمیتون رو بعد از سال ها در مکانی میبینین و بغلش میکنین ( یعنی دستاتون رو با کمر ...
این دو اصطلاح رو یادتون باشه: It's about time: دیر نیس یکم! باید زودتر از اینا این کارو میکردیا It's a matter of time: دیر یا زود اتقاق میفته، اجتناب ...
برای وقتی استفاده میشه که راجع به موضوعی مطمئن نیستین یا توضیح و گفتنش مشکله. You can use it when you are unsure about something or have difficulty ...
( فعل ) در رشته ی ( فلان ) تحصیل کردن I Majored in management.
🔊 دوستان در تلفظش دقت کنین: /ˈkɑːrbən/ یعنی {کاربِن} خونده میشه نه {کَربُن}.
تفاوت drown و sink: drown برای موجودات زنده استفاده میشه اما sink برای غیرجاندارن. drown به معنی خفه شدن در آب و غرق شدن هست اما sink معنی فرو رفتن ...
mess with = fuck with
JavaScript Object Notation ( JSON ) is a standard text - based format for representing structured data based on JavaScript object syntax. It is commo ...
( ریاضیات ) ضرب، ضرب داخلی
معمولا معنی دوم که "مدیر ساختمان" هست بیشتر استفاده میشه و به اختصار super هم بهش میگن. superintendent in the police force is an officer above the ...
تفاوت respect و grace در درک بهتر معنی این لغت بهتون کمک میکنه: Respect is the act of showing consideration for the feelings, rights, and beliefs of ...
( مدرسه ) جلسه اولیا مربیان
در مکالمات واژه نیمه رسمی و کاربردی ای هست. مثل همون include هست و incorporate کردنِ چیزی به معنی adding it to the mix هست. یعنی اون چیز رو شامل کنی ...
تفاوت cable و wire: cable به تعدادی سیم میگن که روکش دار هست اما wire تک سیم روکش دار هست. بجای cable از cord هم بعضی جاها میشه استفاده کرد.
🔊 دوستان توجه کنین که {هایت} تلفظ میشه نه {هِیت}. /ˈhaɪt/
🔊 دوستان در تلفظش دقت کنین که {آپتِ. مایز} خونده میشه نه {اُپتیمایز}. /ˈɑːptəˌmaɪz/
( صفت ) ۱. خشمگین و وحشی ۲. شدید ۳. سخت
تفاوت trash و garbage: هرچند این دو لغت تا حد زیادی میتونن بجای هم استفاده شن، اما معمولا garbage, به آشغالای خونه میگن که میزاریم جلوی در و trash ب ...
( اطلاعات ) درز کردن، نشت کردن
تفاوت transform و convert: transform به تبدیلات بزرگ تر و اثرگدارتری از convert اطلاق میشه. برای همین transform رو "دگرگون کردن" معنی کردن و convert ...
what is on your mind? چی تو سرته؟ چی تو سرت میگذره؟ ذهنت درگیر چیه؟
clue = lead به معنی سرنخ
۱. فوق العاده، عالی ۲. بدذات، خبیث ۳. شیطانی ( مثلا میگیم که اون پسره یه قدرت لفاظیه شیطانی یا بلا طور داره )
تفاوت sad و upset: "sad " به معنای عصبانی یا آزرده نیست، sad همتراز با ، اندوه و آسیب احساسی ( روحی ) است. sad زمانی است که احساسی داشته باشید که مث ...
فلاکس، قمقمه
in the sense: به این معنی که، در خصوص in a sense: به نوعی، به نحوی in any sense: به هیچ وجه، هیچ جوره
Slang. to harshly criticize, punish, or retaliate against someone.
در محاورات به معنی "واضح" یا "مفهوم" هم هست. یعنی وقتی دو نفر بعد از مکالمه ای میگن clear یعنی آیا منظور همدیگه رو متوجه شدن یا ن.
all right به معنای Ok هست اما سعی کنین در محاورات بجای Ok بیشتر از all right استفاده کنین چراکه حالت محاوره ای تری داره و کلمه پرکاربردتریه.
( اسم ) لکه ( فعل ) لکه کردن برای فعلش معمولا از حالت مجهول استفاده میشه که به معنای "لکه دار شدن" هست.
تفاوت will و be going to: will کاریه که شما در مدت کوتاهی تصمیم به انجامش میگیرین و شما literally میخواین اون کار رو انجام بدین یعنی قطعیت و جدیت کام ...
( صفت ) بار رو دوش هم معنی burden
و امثال اینا
در محاوره هم معنی sucks هم هست. مثلا وقتی میگیم: This movie stinks یعنی این فیلم ریده ( به درد مفت نمیخوره ) که هم معنی This movie sucks هست.
✅️ توجه کنین که: Blow Fuck up Mess up Screw up این چهار کلمه همگی در محاوره به معنی "گند زدن" هستن.
in a sense: به تعبیری، به نوعی in any sense: به هیچ وجه، هیچ رقمه، هیچ جوره
your ego is your opinion of your own worth. در محاورات معنی منفی داره. وقتی میگن تو ego بزرگی داری یعنی خیلی داری خودتو دست بالا میگیری یا خیلی اعتم ...
( ریاضیات ) عددی که ثابته و متغیر نیست.
🔊 دوستان در تلفظش دقت کنین: /ˌ�ləgˈz�ndər/ یعنی /اَلِگ. زَندِر/ خونده میشه نه /اَلِکساندِر/.
Throw away = Throw out = Discard
تفاوت script و code: Code برای ایجاد نرم افزار استفاده میشه اما Script با هدف اجرای یک دستور یا کنترل نرم افزاری که با code نوشته شده به کار میره.
تفاوت boss و chief: boss واژه پرکاربردتر و غیررسمی تریه. نفری که شما ازش دستور میگیرین boss هست و ممکنه تعداد زیادی boss برای شما وجود داشته باشه اما ...
و هرچی که بهش مربوطه و سایر متعلقات
به معنی "تجزیه ناپذیر" هم هست. یعنی چیزی که در اون به قدری ریز و جزئی شدیم که دیگه قابل شکستن به واحدهای کوچیکتر نیست.
دوستان در تلفظش دقت کنین: /ˌbɔɪˌkɑːt/ یعنی /بُی. کات/ خونده میشه نه /بای. کُت/.
phenomenal: خارق العاده phenomenon: پدیده
اشتباه کردن
دقت کنین که این کلمه هم میتونه به صورت مفرد استفاده میشه هم جمع ( اما درستش اینه که به صورت جمع استفاده بشه و وقتی میگیم data از are و فعل غیر سوم شخ ...
قول کسی را داشتن ( گرفتن )