پیشنهاد‌های حامد رسولی (١,٦٦٦)

بازدید
٤,٦٣٣
تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١٠

انتزاعی ( یک نوع سبک هنری ) ، تجریدی، مطلق ( عدد ) ربودن، بردن، کش رفتن، خلاصه کردن، چکیده کردن، جداکردن، تجزیه کردن، جوهرگرفتن از، عاری ازکیفیات وا ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٩

٢٧سلام جناب استاد قربانی با همه احترامی که واسه هم رشته خودم قائل هستم پس از یک هفته صفحه باز کردم تمام نشستی روی نظرات من نظر گذاشتی یعنی اینقدر بیک ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥

٢٧سلام جناب استاد قربانی با همه احترامی که واسه هم رشته خودم قائل هستم پس از یک هفته صفحه باز کردم تمام نشستی روی نظرات من نظر گذاشتی یعنی اینقدر بیک ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١٦

کلمه. واژه پرداز . لغت، لفظ، گفتار، واژه، سخن، حرف، عبارت، پیغام، خبر، قول، عهد، فرمان، لغات را به کار بردن، با لغات بیان کردن، کامپیوتر: واژه

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١١

زردپی طرفین حفره پشت زانو، عضلات عقب ران، زردپی، زانوی کسی را بریدن، فلج کردن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١٢

قطعا، حاکمانه، امرانه، حکما

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١٤

تاسف خوردن، زاریدن، سوگواری کردن، سوگواری، ضجه و زاری کردن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١٤

دره کوچک، حلق، دره تنگ، گلوگاه، ابکند، شکم، گدار، پر خوردن، زیاد تپاندن، با حرص و ولع خوردن، پر خوری کردن، پر خوری، عمران: گذرگاه تنگ بین دو کوه، معم ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١٢

بااب گرم سوزاندن، اب جوش ریختن روی، تاول زده کردن، تاول، اثر اب جوش بر روی پوست، سوختگی، اب پز کردن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١١

دروغگو، کاذب. نعناعی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١٤

مطلوب، پسندیده. مرغوب، خواستنی، خوشایند

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١٢

عتاب کردن، تشر زدن، نهیب زدن به

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٩

اسب، توسن، مرکوب، وسیله نقلیه

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١٠

وفق دادن، سازگار کردن صلح دادن، آشتی دادن، تطبیق کردن، راضی ساختن، وفق دادن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١٣

عوارض بیماری. عواقب . پیچیدگی. مشکل . مسئله بغرنج.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١٧

مدیر. عملگر. مدیر عامل، مدیر اجرایی، مجری، هیئت رئیسه، ضابط عدلیه، قوه مجریه، کامپیوتر: مجری، قانون فقه: قوه مجریه، روانشناسی: مدیر، بازرگانی: مجری، ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١٣

خوشه. مجموعه. کلاستر، خوشه ای، گروه، سنبله، دسته کردن، جمع کردن، خوشه کردن، لوستر چند شاخه شمش، خوشه مین، علوم مهندسی: قالب، کامپیوتر: گروه، الکترونی ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١٣

حد متوسط، حد معمول. میانگین حسابی، خسارت ( دریائی ) ، معدل گرفتن، به دست آوردن مقدار متوسط، مقدار متوسط، میانگاه، حد متوسط، معدل، متوسط، درجه عادی، ح ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١١

انتظار داشتن. پیش بینی کردن، چشم داشتن، منتظر بودن، حامله بودن، علوم نظامی: انتظار داشتن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١٠

لیموترش. رنگ لیمویی، ورزش: باخت عمدی، بردن بازی بیلیارد به روش آماتوری

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٧

محدود کردن؛ حد. حریم، کران ( حد ) ، کنار، پایان، اندازه، وسعت، معین کردن، منحصر کردن، علوم مهندسی: محدود، قانون فقه: محدود کردن، روانشناسی: محدود کرد ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١١

متفخر، مایه افتخار، سربلند

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١٠

شورا؛ سازمان خدمات شهری. هیات، انجمن، مشاوره، مجلس، کنکاشگاه،

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٧

ساختار، تشکیل. صورت بندی، فرم، زیرگاه، تشکیل دادن، شکل گیری، تکوین، آرایش، شکل، ساختمان، تشکیلات، احداث، صف آرایی، تشکیل، رشد، ترتیب قرار گرفتن، معما ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٨

تنش؛ گرفتگی ( عضلات ) . کشش، امتداد، تمدد، قوه انبساط، سفتی، بحران، تحت فشار قرار دادن، کشمکش، علوم مهندسی: امتداد، عمران: کشش، معماری: تنش، روانشناس ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٨

مسابقه. مباحثه وجدل کردن، اعتراض داشتن بر، ستیزه کردن، مشاجره، رقابت، دعوا، مورد تردید یا اعتراض قرار دادن، بازرگانی: اعتراض کردن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٦

نهر، جویبار. رود. جوی . روانه، جریان آب آبیاری، جویبار، جوب، رودخانه، مسیل، جریان، نهر، رود، جوی، جماعت، جاری شدن، ساطع کردن، بطور کامل افراشتن ( پرچ ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٦

آب میوه، شیره، عصاره، شربت، جوهر

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٦

مشکوک بودن. بدگمان شدن، ظنین بودن، گمان کردن، شک داشتن، مظنون بودن، مظنون، موردشک،

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥

جنگجو، رزمنده. جنگ کننده، جنگنده، مشت باز، ورزش: بوکسور، علوم هوایی: هواپیمای جنگنده، علوم نظامی: هواپیمای شکاری، هواپیمای جنگنده

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٦

بار زدن؛ بار. ظرفیت، شارژ کردن، بارگیری کردن، ذخیره کردن، فشار، مسئولیت، بار الکتریکی، عملکرد ماشین یا دستگاه، بار کردن، گرانبار کردن، سنگین کردن، فی ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥

خطا. غلط، اشتباه کردن، درست نفهمیدن، اشتباه، کامپیوتر: اشتباه، اشتباه کردن، بازرگانی: خطا

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٩

داستان رازآلود، معمایی. رمز، راز، سر، معما، صنعت، هنر، فن، کسب، شغل، حرفه، پیشه، قانون فقه: تجارت

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥

هدف، مقصود. مفاد، مفهوم، غرض، عزم، منظور، عمد، در نظر داشتن، قصد داشتن، پیشنهادکردن، نیت، قصد، مقصود، غایت،

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٦

پیشرفته. عالی، جلویی، ترقی کرده، پیش افتاده، مترقی. جلوافتاده، کامپیوتر: Data Communication Control Protocolپروتکل پیشرفته کنترل ارتباطات، پیشرو. روا ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٨

با تفنگ شلیک کردن. تیر اندازی کردن. تیر زدن، هدف گرفتن شکار، زخمی کردن یا کشتن شکار، تیراندازی کردن، زدن با تیر، پرتاب کردن، تیرباران کردن، پرتاب کر ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٦

داد و ستد، کسب و کار، تجارت. بده بستان مبادله یا معاوضه کردن، صنعت، سوداگری، بازرگانی، کسب، پیشه وری، کاسبی، مسیر، شغل، پیشه، حرفه، مبادله کردن، آمد ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٩

تدارک، آماده سازی. مقرر کردن، فراهم کردن، تهیه کردن، آذوقه، توشه، تهیه، قید، بند، ماده، قوانین، مقررداشتن، شرط کردن، بازرگانی: تدارک، علوم نظامی: تدا ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥

مرکز. میان، وسط، نقطه مرکزی، درمرکز قرار گرفتن، تمرکز یافتن، متمرکز کردن، کانونی کردن، متمرکز، نقطه اتکاء، کیان، مجمع، علوم مهندسی: نقطه گره، کامپیوت ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٦

nonentity, cipher, lightweight ( informal ) , menial هیچکس. آدم بی اهمیت، آدم گمنام

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٤

چرخیدن. فشردن فلز، فشردن سرد، اسپین، چرخش توپ، فرفره، چرخش ( به دور خود ) ، ( دور خود ) چرخیدن، ریسیدن، رشتن، تنیدن، به درازا کشاندن، چرخاندن، علوم م ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٦

کارفرما، سرکار، مباشر ظالم، جبار، سختگیر

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٦

کارگر زیر دریایی، علوم نظامی: خدمه زیردریایی. کارکنان زیر دریایی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥

مجازا. استعاری. استعاره ای. کنایه ای

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٦

attractive, alluring, appealing, bewitching, drawing, enchanting, fascinating, glamorous, magnetic, seductive فریبنده. دلربا. جذاب. گیرا. دلکش. جالب. ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٦

کج کردن، خم کردن ( بسوی درون ) ، منحنی کردن، گرداندن، صرف کردن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٧

وابسته بگیتی، کیهانی، مربوط بعالم هستی، علوم مهندسی: مربوط به عالم هستی، روانشناسی: کیهانی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٦

کالای عمده، اساسی، مرکز بازرگانی عمده، رزه، ستون، تیر، عمود، چهارپایه تخت، گیره کاغذ، بست اهنی، کالای اصلی بازار مصنوعات مهم واصلی یک محل، جزء اصلی ه ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥

تکان دادن. لرزاندن، نوسان، ارتعاش، لرزش، تزلزل، جنباندن، آشفتن، لرزیدن، علوم مهندسی: ارتعاش

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

رها کردن. ترک گفتن، واگذار کردن، تسلیم شدن، رهاکردن، تبعید کردن، واگذاری، رهاسازی، بی خیالی، ول کردن، بی خیال شدن، ترک کردن