پیشنهاد‌های مهدی کشاورز (٣,٢٨٨)

بازدید
٦,٣١٢
تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

آماجه و نِیزک

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

گاهی می توان بجای شرایط از واژه ی [زمینه یا زمینه ها] بهره گرفت: این دستگاه در شرایط سخت هم کار می کند. این دستگاه در زمینه ی سخت هم کار می کند.

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

"خودران" به سامانه ها یا ابزارهایی گفته می شود که توانایی انجام کارها و جابجایی ها را بی نیاز به پایش مستقیم و پیوسته انسان دارند. این مفهوم بیشتر د ...

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد

خودران، خودفرمان، خودگردان

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

بایدها، کارها

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

خودرانده، خودران

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

خودران

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

پرده ای، پردیک، پرداد، پرده ای شدن= اکران شدن، روی پرده رفتن،

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

فرستار

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

پرگناه

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
١

پُرگو

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

پُرکنج، پرگوشه

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

پرنوشتار

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

پُرچم

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

کالبدانه، کالبدشناسانه

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

پُرخواهان، پردادخواه

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

پُرخواهان، پُردادخواه= کثیرالشاکی

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

فناوردن

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

فناوریک [بهره گیری از پسوند زابساز ( صفتساز ) ایک در پارسی میانه] بجای tecnologic و technological. فناورانه بجای technologically

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

فناورانه

پیشنهاد
٠

پرتوکار، کارشناس پرتونگاری

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

راهپیمایی، راهنوردی

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

بوم جهش

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

نپذیرفته، ناپذیرفته، نپذیرفتنی، ناپذیرفتنی، واخورده

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
١

بودگاه، بودجا، بودگان، هستگاه، هستگان ایستگان، ایسگان،

تاریخ
٤ روز پیش
پیشنهاد
٠

"بودگاه" واژه ای ست که می تواند بجای واژه های [محل، مکان، موقعیت] بکار رود.

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
١

دلتنگ، ناخوش، ناشاد، ژولیده، گرفته، بی دل و دماغ، پکر

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

ناشکیبا، کم حوصله، شتابکار، شتابزده، شتابناک، دستپاچه، بیتاب. در اسپهان، [دل کوچولی] زاب ( صفت ) است و به کسانی گفته می شود که دارای دلهره ای بیش از ...

تاریخ
٥ روز پیش
پیشنهاد
٠

دل کوچک، دل کوچولی

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

نیز در جاهایی: پیکربندی، ریخت پذیری، ریختیابی، دیسمندی

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
١

پیکربندی، ریخت پذیری، ریختیابی

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ریخت پذیری، پیکربندی

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تاریخ پایان

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

باورگردانی، دگرش باور

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

دگرش، دگردیسی، بهسازی، بازسازی

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

اَبَر دگرش، دگردیسی

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

دگرش روند، دگرش روال، روندگردانی، دگرش باور، دگرش اندیشه، روش گردانی، باورگردانی

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

گاه گردانی

پیشنهاد
٠

رویه گرداندن، رویه گردانی کردن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

اندیشه گردانی، دگرش اندیشه

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

دگرسویی، دگرسو رفتن/دادن، راه گردانی کردن، راه گرداندن، راه چرخاندن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

راه گردانی، راه چرخانی، چرخاندن راه

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

دِگَرسو رفتن، دگرسو شدن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

دگرسو رفتن، دگرسو دادن

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

خوبیها، برتریها، شایستگیها، توانمندیها ؛ با کمالات= شایسته، توانمند، پرهنر

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

با بیشترین ارج، با بیشترین گرامیداشت

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

کنون پیوسته

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

ناتراز، ناهمتراز

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

همتراز

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

دستوری شدگی کارواژه های دارم/خواهم کارواژه های [دارم، خواهم] که بجز یک کارواژه ی هنجار کاربردی، به یک نشانه ی دستوری هم دگردیس شده اند: [دارم] ابزار ...