پیشنهادهای مهدی کشاورز (٢,٦٣٥)
سرآمد، بلندپایه، پیشرفته
مبدل شدن= دگر شدن، دگر گشتن، دگردیس شدن مبدل کردن= دگر کردن، دگرش دادن، دگردیس کردن
دگر کردن، دگرش دادن
دگر گشتن
پادکار، چاره جویی
پادکار، چاره جویی، واکنش
دوستمان مهر ورزیده فرمودند که فارسی کنونی پیوندی با پهلوی ندارد تنها شمارگان یکسان است بازمانده اش از کجا آمده خدا می داند لابد از ترکی آمده! بنده خد ...
درود [ازم استدی] ترکی است؟!!! ازم ترکی است یا استدی؟ از ( افزونواژ یا حرف اضافه ) که ریشه در پارسی میانه یا همان پهلوی دارد، فرنام یا ضمیر چسبان _َ م ...
اشاره به= نمایاندنِ، نشان دادنِ
آب بی یون، آب یون زدوده، آب وایونیده فرآیند ساخت این آب با آب چکیده ( مقطر ) یکسان نیست، آب چکیده به روش چکانش ( تقطیر ) بدست می آید ولی آب یون زدو ...
بی یون، یون زدوده، وایونیده، آب دیونیزه= آب یون زدوده، آب وایونیده
یونیده
وایونش، یونزدایش
آب بی یون، آب یون زدوده فرآیند ساخت این آب با آب چکیده ( مقطر ) یکسان نیست، آب چکیده به روش چکانش ( تقطیر ) بدست می آید ولی آب یون زدوده به روش برق ...
یون زدوده
تبارگروه، تک گروه، واژه ی [تک گروه] گرته برداشته از هاپلوگروپ است ولی [تبارگروه] دانشی تر و چمرسان تر است. هر تبارگروه خود به چند زیرگروه و زیرشاخ ...
تبارگروه، تک گروه، واژه ی [تک گروه] گرته برداشته از هاپلوگروپ است ولی [تبارگروه] دانشی تر و چمرسان تر است. هر تبارگروه خود به چند زیرگروه و زیرشاخ ...
تبارگروه
زبان آذری گونه ای از پهلوی و نام زبان کهن مردم آذربایگان پیش از روامندی ترکی است. یاقوت حموی جهانگرد سده ۷ هجری: [زبان مردم آذربایجان فارسی معرّب اس ...
درود واژه ی کیوت یک واژه ی پارسی میانه ( پهلوی ) ست به چم جعبه، صندوقچه. کیوت به چم بانمک و تودل برو و لوسِ بیمزه یا بامزه و. . . پیوندی با پارسی ند ...
پیمان شکنانه ( بندواژ یا قید ) ناسپاسانه، خیانتکارانه پیمان شکنانه: به روش پیمان شکنان، ویژگی کاری که از روی پیمان شکنی انجام گیرد.
ناسپاسانه ( بندواژ یا قید ) به روش ناسپاسان، ویژگی کاری که از روی ناسپاسی انجام گیرد. نمک نشناسانه، خیانتکارانه، پیمان شکنانه
پیمان شکنانه، ناسپاسانه
تلخیها، ناگواریها، ناخوشایندیها، بدبیاریها
ویژگانه
ویژگانه، ویژگانه را می توان به جای [شخصی، خصوصی] به کار برد.
نمایی، توانی
خودهوش خودهوشمند
با سرافرازی، با سربلندی و افتخار
سرافرازانه سربلندانه
خودسامانی فرآیندی که در آن مولکول ها یا بخشهای بی جان، بی هیچ رهنودی از بیرون، به شیوه ی خودبه خودی ساختارهای سامانمندو پیچیده تر را پدیدار می کند.
پیش یاخته ها ساختارهای ساده ای بودند که در زمین نخستین ( کموبیش۴ میلیارد سال پیش ) از خودسامانی مولکول هایی مانند رنا ( RNA ) و لیپیدها پدید آمدند. ...
پیش یاخته
مردمباب، بابامردم
پکنده، پکشی، پکیدنی، ترکنده، ترکیدنی
پُکاننده ( از پکاندن ) پکاننده= منفجر کننده، چاشنی، خرج باروت پکنده= منفجر شونده، پکیدنی، ترکیدنی
پُکنده ( نام کُناک=اسم فاعل ) از پکیدن. این واژه می تواند به جای واژه تازی [منفجره=منفجر شونده] به کار رود. پکنده= منفجر شونده، پکیدنی، ترکیدنی پکا ...
پُکاننده ( از پکاندن )
پُکاننده
پُکنده ( از پکیدن ) ترکنده ( از ترکیدن )
پُکنده ( از پکیدن ) ترکنده ( از ترکیدن )
بدگیری
ماتکان پکنده مادگان ترکنده
گرفته ها، چنگ اندازیها، چنگ انداخته ها
هرچی ما میگیم الف باز این آقا میاد میگه انف! این همه نمونه ی تاریخی آوردم بازم می گویی ترکمن!!! این اشکانیِ پدر ترکمن شده ی جنابعالی کجا به ترکمنی چی ...
گره، گِرَک دُشپِل، دشوِل
زورگیریها، چنگ اندازیها
گرفتن، به زور گرفتن، زورگیری
نماینده کنشگر کارگذار گماشته کارساز پادو و. . .
بافت چوبی با ریشه ای به جای بافت فیبری ( در گیاهان ) بافت پیوندی ( در گوشت ها )