پیشنهاد‌های مهدی کشاورز (٢,٢٦١)

بازدید
٣,٠٩١
تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زاستار به چم طبیعت، زیست بوم. زاست، بن گذشته ی بنواژه ی زاستن است. زاستن= زاییدن زاستار: بنواژآور ( حاصل مصدر ) از زاستن. پس هرآینه واژه ی زاستار ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

"پیکربندی" کانفیگ” واژه ای است که به طور کوتاه نشانگر تنظیمها یا پیکربندی است و از واژه ی انگلیسی “configuration” گرفته شده است. برابر پارسی سره اش ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بستن، سر هم کردن، پیوستن، پیوند دادن، چسباندن به جای وصل کردن، بسته شدن، چسبیدن، سر هم شدن، پیوند گرفتن به جای وصل شدن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بستن، بندیدن، سر هم کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پوکه، واژه ی پاکه فرانسه که به ریخت پاکت به پارسی راه یافته، همان [پوکه]ی خودمان است که برگرفته از واژه ی پوک و پوچ است. همانا اینها واژگان همریشه ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژه ی پوکه برگرفته از پوک و همریشه با واژه های پوچ و پوس ( بن کنونی از بنواژه ی پوسیدن ) و واژه ای پارسی ست. بودن واژه ی پوک در زبان مردم آذربایگان ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در پرتونگاری یا رادیولوژی: پرتودهی به جای اکسپوز، . در میان پرتوکاران ( پیشه وران رشته ی پرتونگاری ) ، واژه ی اکسپوز به چم ( معنی ) پرتودهی ( پرتود ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در پرتونگاری یا رادیولوژی: پرتودهی به جای اکسپوز، در میان پرتوکاران ( پیشه وران رشته ی پرتونگاری ) ، واژه ی اکسپوز به چم ( معنی ) پرتودهی ( پرتودادن ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برانگیزنده، برانگیزاننده، آغازگر، آغازنده، پویاگر، پویاساز

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پویاگری، پویاسازی، آغازگری، برانگیزندگی: کُناک نام ( نام فاعلی ) برانگیختگی: کُنیک نام ( نام مفعولی )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پویاگر، پویاساز، آغازگر، آغازنده، برانگیزنده

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در زمینه های گوناگون دانشیک یکی از پیشنهادهای زیر می تواند به کار رود: برانگیزش، برانگیزندگی، برانگیزانندگی، آغازندگی، آغازگری، پویاگری

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برانگیزنده، برانگیزاننده، آغازگر، آغازنده، گشاینده، بسته به زمینه ی دانشیک و کاربردی این واژه.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"پویامیخت" نوواژه ای ست که می توان به جای دانشواژه ی [کمپلکس فعال] به کار گرفت. پویامیخت= آمیخته ی پویا . پویامیختن= کمپلکس فعال شدن، ساخته شدن یا ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"پویامیخت" پویامیخت ( =آمیخته ی پویا ) به جای کمپلکس فعال. پویامیختن به جای کمپلکس فعال شدن.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

وفا= پایبندی باوفا= پایبند، بیوفا= ناپایبند، سست پیمان، نمک نشناس

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ناپایبند، ناسپاس، دمدمی، سست پیمان

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٢

گاهی می توان "پیکربندی" را به جای تنظیمات به کار گرفت.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ستیزه گویی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ستیزه گویی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

میاندار

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زیرواژه ای، زیرواژیک

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گسترش پذیر

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پادنمون، پادنمونه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پادنمون، پادنمونه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

دانشنما، دانشسان، دانشگون، نادانش

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پزشکنما، پزشک نما

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سخن برانگیز، گفتمان پرور

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چادرزنی،

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد

باز درود، بازدرود

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همسو، همراستا=موازی ( زاب یا صفت ) همسویی، همراستایی=موازات ( نام ) ، #همسوییک

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

می توان از واژه ی [مِژوک] به جای لنز و عدسی بهره گرفت. این واژه برگرفته از مژو به چم عدسی است.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد

مژوک

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد

گواهی، سرپرست رده پایین یک نوشته را گواهی ( تایید، پاراف ) می کند سپس سرپرست رده بالاتر آن را امضا می کند.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد

گواهی کردن، سرپرست رده پایین یک نوشته را گواهی ( تایید، پاراف ) می کند سپس سرپرست رده بالاتر آن را امضا می کند.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آیین نامه، آرمان نامه، نگرش نامه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خوراکنامه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"همرایان" رایانه همراه، همراه رایانه، همرایانه، 🟢همرایان

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد

درود واژه ی شروع مگر پارسی است؟ واژه ی [ری استارت] اگر نام باشد برابرواژه ی "بازآغاز" بهترین است و اگر کارواژه ( فعل ) باشد می توان بازآغازیدن را در ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"بازآغاز" نوواژه ای ست به جای [ری استارت]

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

نامواژه ی دیزج، تازیده ( تازی شده ) دژگ یا دژک است به چم دژ کوچک. نمونه های دیگر آن در ایران، دیزین و دیزیچه است. شهر کوچک دیزیچه در اسپهان، کرانمن ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٢

درود واژه ی زنده، زابِ کُناکی ( صفت فاعلی ) از بُنواژه ی زیستن است، بن کنونیِ این بنواژه [زی] و بن گذشته ی آن [زیست] است. مانند [دان و دانست] که بن ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد

واکنش، گاهی می توان به جای [اعتراض کردن]، از [واکنش نشان دادن] بهره گرفت.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

سنگین، سخت، گزنده، تندوتیز، . . . اعتراض شدیداللحن= پرخاش سنگین، واکنش سخت، واکنش سنگین، پرخاش تندوتیز، واکنش گزنده و. . .

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

برابرواژه ی ضد در پارسی پیشوند پاد است لیک در بسیاری از نمونه ها که واژه ی ضد به کار رفته بستگی به نمونه، می توان از یکی از پسوندهای [زُدا، کُش، شکن، ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دم زدا، دمزدا، بخارزُدا

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

باکتری کُش

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

- ناقهرمان، - قهرمان ستیز

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کف زُدا، کفزدا

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زره شکن واژه ای ست که می توان به جای واژه های ضدزره و یا ضدتانک به کار گرفت.