پیشنهاد‌های مهدی کشاورز (٢,٨٧٩)

بازدید
٤,٩٨٥
تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پسوند جایی، پسوند جایگاه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چگالش=فشردگی ژالش=ژاله ای شدن ( میعان ) برای پیشگیری از گنگی واژه، چگالش را برای ترادیس ( تبدیل ) شدن گاز به جامد بکار بریم و ژالش را برای ترادیس شد ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

چگالش=فشردگی ژالش=ژاله ای شدن ( میعان ) برای پیشگیری از گنگی واژه، چگالش را برای ترادیس ( تبدیل ) شدن گاز به جامد بکار بریم و ژالش را برای ترادیس شد ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ترادیساندن= تبدیل کردن ترادیسیدن= تبدیل شدن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ترادیسیدن به جای تبدیل شدن ( ترادیسش ) ترادیساندن به جای تبدیل کردن ( ترادیسانش ) در سرمای زیر صفر، آب به یخ می ترادیسد. سرما، آب را به یخ ترادیسا ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لِرد گرفتن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لِرد کردن، ته نشستن، ته نشین شدن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لِرد کردن= ته نشستن، ته نشین شدن، رسوب کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لِرد گرفتن= رسوب گرفتن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لِرد به چم ته نشست، رسوب، دُرد لرد گرفتن= رسوب گرفتن لرد کردن= ته نشستن، ته نشین شدن

پیشنهاد
٠

لِرد آبرفتی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لِردان، دُردان

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در شیمی: ته نشستن، تهنشینی، تهنشینش ( رسوب کردن ) ته نشاندن، تهنشانی، تهنشانش ( رسوب دادن، باعث ته نشین شدن )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گذشته رسا ( نقلی ) : کاری که در گذشته انجام شده ولی اثرش هنوز هست. نمونه: او به سفر رفته است ( هنوز هم در سفر است ) . من ناهار خورده ام ( هنوز سیر ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کارواژه ( فعل ) گذشته ی دور: کاری که پیش از یک زمان دیگر در گذشته روی داده است. رفته بودم خوانده بودی گرفته بود

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گذشته دورتر، گذشته دورِ رسا ( بعید نقلی ) ؛ کارواژه یا فعل گذشته ی دورتر که آمیخته ای از گذشته ی دور ( بعید ) و گذشته ی رسا ( نقلی ) است. 🟢 این کار ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گذشته دورتر، گذشته دورِ رسا ( بعید نقلی ) ؛ کارواژه یا فعل گذشته ی دورتر که آمیخته ای از گذشته ی دور و گذشته ی رسا ( نقلی ) است. 🟢 این کارواژه ی گذ ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بیماریزانه ( بیماریزا - انه ) ، بیماریزایانه، بیماریزاوار، بیماریزاسان این ترکیزه ( باکتری ) ، بیماریزا نیست ولی بیماریزانه رفتار می کند.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از واژه ی لیان به چم تابان، می توان دانشواژه ی " گرمالیان" را ساخت به جای [ترمولومینسانس]؛ گرمالیان: روشی که در آن با گرما دادن به برخی کانیها و رسید ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"گرمالیان" واژه " لیان" واژه ای پارسی به چم [درخشان، تابان] است جمشید کیانی نه که خورشید لیانی کز نور عیانی همه رخ عین سنائی خاقانی. آمیغ واژه ی گر ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بُن شناسی، بنشناسی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شکی نیست که واژه ی اُت یا اوت در ترکی برگرفته و کوتاه شده ی واژه ی آتش است که در سانسکریت هوتش و در پارسی تاجیکی اُتش واگویی می شود؛ این واژه در پار ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"هرگز" واژه ی هرگز که کاربر مسعودی به جای واژه ی تازی ممنوع پیشنهاد دادند بسیار درخور و کاربردی است: سیگار کشیدن ممنوع= سیگار هرگز ورود ممنوع= ورود ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد

اشک در نامواژه ی اشکان پیوندی با اشک که برآیند گریه است ندارد؛ این اشک کوتاه شده ی ارشک است، ارشک به ریخت آرش نیز کوتاه شده است. ارشک نامی ایرانی ست ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
-١٠

باهم ببینیم تاریخنگاران درباره ی زبان آذربایگان چه گفته اند: ۱ ) ابن ندیم در کتاب خود الفهرست، برپایه سخن ابن مقفع ( سده یک هجری ) سرزمین های اصفهان، ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دانشور، دانشمند

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
-١٠

درود با سپاس از کاربر آرش کیانی برای خاستگاهها و بنمایه های روشنگرانه ای که نمایان کردند؛ حتا اگر این پسگشتها هم نبود نام اردشیر بابکان بنیانگذار شا ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شناسایی، شناسش

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تبارسنجی، بن سنجی، بنیادسنجی بنشناسی، بنیادشناسی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به جای جنس و جنسیت ( نر و ماده ) ، واژه ی " ژاد" که دگردیسیده ی زاد است درخور می باشد. ژاد، بخش دوم یا تکواژ دوم واژه ی نژاد است؛ ژاد یا همان زاد، ب ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مایه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژه ی نژاد از دو بخش فراهم آمده: ژاد، بخش دوم یا تکواژ دوم واژه ی نژاد است؛ ژاد یا همان زاد، بن گذشته ی بُنواژه ی زادن است که با پیشوند [نِ]، واژه ی ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

به جای جنس و جنسیت ( نر و ماده ) ، واژه ی " ژاد" که دگردیسیده ی زاد است درخور می باشد. ژاد، بخش دوم یا تکواژ دوم واژه ی نژاد است؛ ژاد یا همان زاد، ب ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کارساز

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٣

درود جناب ژ کسی که بخواهد آزادانه، رها بی وابستگی و به دور از تعصب چیزی فراگیرد فراخواهد گرفت ولی اگر در یک چارچوب بسته، خشک و کج وچوله ی پنداری که گ ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ابزاره

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آزارنده

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گرفتاری، گره، پیچیدگی چالش

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ابزارک، نوواژه ی ابزارک نه تنها بار نایی ( منفی ) ندارد که آوایِش و تلفظ آسان تری دارد.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همیابی، همیافتی، همپذیری

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همیافتی، هم یافتی، همیابی، هم یابی، گاهی نیز در برخی فتادها ( موردها، نمونه ها ) می توان به جای تفاهم، واژه ی همپذیری را جایگزین کرد.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریزجاندار، ریزاندامه به جای میکروارگانیسم، ریزاندامِگان به جای میکروارگانیسم ها

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریزاندامه، ریزاندامِگان= میکروارگانیسم ها

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بسترساز، این واژه را می توان به جای [باعث] به کار گرفت.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بستر، بسترساز: ماده ی خوراکی، نمناکی و تاریکی، بستر یا بسترساز ( باعث ) رشد کپک خواهد بود.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کارافزار به جای اپلیکیشن یا برنامه کاربردی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

در زمینه ی دانش رایانه و برای کاربردهای گوناگون: [کارافزار، برنامه، برنامک] زبان پارسی در ساخت دانش واژه ها بسیار پویاست و توان درونزایی بالایی دارد، ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کارافزار، برنامه. زبان پارسی در ساخت دانش واژه ها بسیار پویاست و توان درونزایی بالایی دارد، توانمندتر از انگلیسی و فرانسه که در بخشهای گوناگون دانش، ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ویناس در پهلوی واژه ی "ویناس" به چم جنایت و گناه به کار می رفت، این واژه در پارسی نوین به ریخت گناه که چم فراگیرتری دارد درآمده لیک می توان ریخت پهل ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

پرشکوه، باشکوه، شکوهمند. هیچ ارزندگی و اهمیتی نداره که لاکچری درست است یا لاکشری یا لاکطری! ارزنده اینه که همگی بیاییم زبانمون رو از آسیب واژه های ب ...