پیشنهاد‌های میلاد علی پور (٤,١٣٥)

بازدید
٣,٠٥١
تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

یا بهتر بگویم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٤

پشتیبان، حامی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

آخر بودن، آخرین نفر، پشت سر قرار داشتن، پشت سر بودن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٨

معنی دیگۀ آن اینها است. تموم شد، حله، تمومه، ردیفه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

جلب توجه کردن با چشم، آمار دادن با چشم، دل و قلوه دادن با چشم، لاس زدن با چشم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

به معنای چسباندن به دیوار هم هست. مثلا چسباندن، برگه، پوستر، آگهی تبلیغاتی جدا از معنای آویزان کردن، معنای چسباندن به دیوار هم می دهد، البته نوع آن ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

دوندگی کردن برای کسی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

بلافاصله بعدش، پشت بندش یهویی. . . می تواند مربوط به زمانی باشد، که اتفاقی بدون درنگ، بعد از اتفاق دیگری رخ می دهد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

هو کردن، سرو صدا کردن، شلوغ کاری کردن، مزاحم حرف زدن کسی شدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

باجۀ پذیرش، میز پذیرش

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

عصبی، خشمگین

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

برحسب اتفاق

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

معترض، اعتراض کننده، اعتصاب کننده، معتصب

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

می توان به عنوان کلمۀ ربط هم از آن استفاده کرد، مانند چون که، به این خاطر که، به این دلیل که

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

از رده خارج

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

اتفاقا، بر حسب اتفاق، از قضا

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

حل و فصل کردن، رفع و رجوع کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

انحراف، تغییرمسیر ناگهانی در کاربردهایی که نام بُردم، اسم هستند، نه فعل

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

از چیزی به چیز دیگری رسیدن، از چیزی با چیز دیگری روبرو شدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

حالا که، از اونجا که، با توجه به این که، چون که، نظر به اینکه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٦

در مفاهیم حقوقی، عنوان جُرمی در ایالات متحدۀ امریکاست که در آن فرد مرتکب، بخشی از بدن خود - به ویژه آلت جنسی - را که معمولا مغایر با عرف جامعه است در ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

ناخوشایند

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

همکار

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

در این دو روز این عبارت، خواننده را وادار می کند، که یک روز به روزهای اشاره شده، اضافه کند. مثلا اگه قبلا در داستانی به سه روز اشاره کرده بود، و بعد ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

دستخوش چیزی شدن/بودن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

همۀ جوانب را در نظر گرفتن، همۀ جزئیات را مدنظر قرار دادن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

سرزنده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

1 بدون تردید، بدون شک، بدون اینکه شک به دل راه دهد 2 در یک چشم به هم زدن، بلافاصله، بی درنگ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

جنگ قلمرو، جنگ محله ای، جنگ بر سر محدوده، جنگ دستاورد گاهی اوقات گروههای اوباش و خلافکار، برای اینکه محلۀ خود را گسترش دهند، با گروههای مجاور وارد ج ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

با شدت باز شدن، سریع باز شدن، زود باز شدن یا کامل باز شدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

از پس چیزی/کاری/کسی/وضعیتی برآمدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

این شد یه چیزی، اینش خوبه، خوب شد این هست، باز جای شکرش باقیه، دست کم/لااقل این رو داره اصطلاحی است که وقتی می خواهیم از ویژگی مثبتِ یک موضوع/پدیدۀ ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

مشکل بود که، سخت می توانست که، سخت بود که، معمولا بعد از این عبارت فعلی ing دار می آید که این عبارت به نوعی آن فعل را منفی می کند. یعنی نمی توانست ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

حالا. به هرحال ( نه به معنای اکنون، بلکه به معنای عبارتی که گاهی کسی نمی خواهد دربارۀ چیزی صحبت کند، یا می خوهد بحث را تغییر دهد )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

به درستی دانستن، شک نداشتن، قطع به یقین خبر داشتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

گاه و بیگاه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

شوکه کننده، شوک برانگیز

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

کف کردن، کف کسی بُریدن، بر ق از سر کسی پریدن، سه فاز کسی پریدن، دهن کسی باز ماندن. انگشت به دهن ماندن این اصطلاح مربوط به وقتی است که کسی به شدت شوک ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

کشاورز دست تنها

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

بگم که بدونی، گفتم که بدونی، گفته باشم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

قدمت سر چشم، هر وقت برگردی، قدمت سر چشمه. باز هم بیا پیش ما، باز هم بهمون سر بزن. عبارت هایی که معمولا توسط فروشنده ها یا مغازه دار ها یا افرادی که ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

منحرف، بیراهه، کژراهه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

حساس نشو، سخت نگیر، آروم بگیر، کوتاه بیا

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

کافیه دیگه، تمومش کن دیگه، بسه دیگه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

یکی دیگه از کاربردهای این کلمه که تقریبا هیچ کدوم از عزیزان بهش اشاره نکردن اینه که این عبارت اگر در جملات مثبت بیاد، می تونه اون جمله رو منفی کنه. د ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

چسبیدن/چسباندن، قرار دادن/گرفتن. گیر کردن، تپاندن، چپاندن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

گشتن، زیر و رو کردن، بالا و پایین کردن، معمولا به سرعت و ناگهانی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

ظاهر شدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

فروش، فروختن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

انجام کار های خارج از خانه ( معمولا برای فردی دیگر )