information desk

جمله های نمونه

1. We asked the man on the information desk for a map of the city.
[ترجمه ثمینا] ما از مرد جلوی میز اطلاعات درباره ی نقشه شهر سوال کردیم
|
[ترجمه گوگل]از مرد روی میز اطلاعات نقشه شهر را خواستیم
[ترجمه ترگمان]ما از مرد روی میز اطلاعات برای نقشه شهر سوال کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I trundled along to the information desk.
[ترجمه شقایق] من به سمت میز اطلاعاتی مشغول شدم
|
[ترجمه گوگل]به سمت میز اطلاعات رفتم
[ترجمه ترگمان]از کنار میز اطلاعات بیرون آمدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The information desk has maps and explanatory pamphlets.
[ترجمه گوگل]میز اطلاعات دارای نقشه ها و جزوات توضیحی می باشد
[ترجمه ترگمان]میز اطلاعات دارای نقشه ها و دفترچه های توضیحی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I asked the information desk - a nice girl, pretty, very helpful - if the train to Oxford was modernized.
[ترجمه گوگل]از میز اطلاعات پرسیدم - دختری خوب، زیبا، بسیار مفید - آیا قطار به آکسفورد مدرن شده است؟
[ترجمه ترگمان]از میز اطلاعات پرسیدم: یک دختر خوب، زیبا، بسیار مفید - اگر قطار آکسفورد مدرن شده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Small greetings cards are available at the Information Desk for this purpose.
[ترجمه گوگل]برای این منظور کارت های تبریک کوچک در میز اطلاعات موجود است
[ترجمه ترگمان]کارت های تبریک کوچک در میز اطلاعات برای این منظور در دسترس هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The information desk was manned throughout the weekend, the timetable was strictly adhered to and everyone benefited from the efficiency.
[ترجمه گوگل]میز اطلاعات در تمام تعطیلات آخر هفته مستقر بود، جدول زمانی کاملاً رعایت شد و همه از کارایی آن بهره بردند
[ترجمه ترگمان]در طول تعطیلات آخر هفته، میز اطلاعات مورد استفاده قرار گرفت، جدول زمانی به شدت مورد توجه قرار گرفت و همه از کارایی بهره مند شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The visitors are referred to the information desk.
[ترجمه گوگل]بازدیدکنندگان به میز اطلاع رسانی ارجاع داده می شوند
[ترجمه ترگمان]بازدید کنندگان به میز اطلاعات ارجاع داده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. AIRPORT ANNOUNCER's VOICE : Passenger Clark please contact information desk . "
[ترجمه گوگل]صدای گوینده فرودگاه: مسافر کلارک لطفا با میز اطلاعات تماس بگیرید "
[ترجمه ترگمان]راوی ایستگاه قطار: \"مسافر\" لطفا با میز اطلاعات تماس بگیرید \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The information desk of this hotel offers a train ticket service.
[ترجمه گوگل]میز اطلاعات این هتل خدمات بلیط قطار را ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]میز اطلاعات این هتل خدمات بلیط قطاری ارائه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. You can ask at the information desk over there.
[ترجمه زهرا] شما ( تو ) میتوانید سوال خود را از میز اطلاعات اونجا بپرسی
|
[ترجمه گوگل]می توانید از میز اطلاعات در آنجا بپرسید
[ترجمه ترگمان]میتونی از اون میز اطلاعاتی که اونجاست بپرسی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Turn right and go ahead . Information Desk will make you satisfied.
[ترجمه گوگل]به راست بپیچید و جلو بروید میز اطلاعات شما را راضی خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]به چپ و راست پیچید میز اطلاعات شما را راضی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I'd suggest that you ask at the information desk.
[ترجمه گوگل]پیشنهاد می کنم از میز اطلاعات بپرسید
[ترجمه ترگمان]پیشنهاد می کنم از پشت میز اطلاعات سوال کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She asked for help at the information desk the hospital.
[ترجمه گوگل]او از میز اطلاعات بیمارستان کمک خواست
[ترجمه ترگمان]او درخواست کمک به میز اطلاعات بیمارستان را کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The employee on hotel information desk asks him to keep the name to hotel register.
[ترجمه گوگل]کارمند روی میز اطلاعات هتل از او می خواهد که نام را در ثبت هتل نگه دارد
[ترجمه ترگمان]کارمند باجه اطلاعات هتل از او می خواهد که نام هتل را نگه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. She rang a buzzer at the information desk.
[ترجمه گوگل]زنگی را روی میز اطلاعات به صدا درآورد
[ترجمه ترگمان]زنگ در را به صدا در آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• place where certain information can be obtained

پیشنهاد کاربران

میز اطلاعات ، بخش اطلاعات
باجۀ پذیرش، میز پذیرش
میز اطلاعات

بالای میز با فرمان
میز کار دکتر _ میز
میز اطلاعات، بخش اطلاعات
information = اطلاعات
بخش اطلاعات
میز اطلاعات
میز مطب میز بانک

بپرس