پیشنهادهای Toomaz (٧٤)
مونوگرافی
لطف
فراتر
خلأ
{مجازات} سختی
مخرب، ساختارشکنانه
طبقه بندی زدایی
Drunken affair حادثه ای که عموم افراد حاضر در آن مست هستند
[حقوق] کیفرزدایی، مجازات زدایی
شکاف
سرچشمه
تخصص زدایی
تعیین
قانون - فقه:وصیتنامه
1 - عمومیت دادن، عمومیت یافتن، رواج 2 - ساده سازی، عوام پسند کردن 3 - اثر عوام پسند، کار مردم پسند
دار و دسته، باند، فرقه
خفت بار، موهن، وهن آمیز، نیشدار
سزاگرا، سزادهنده
بازسازنده
شریف، درستکار، محترم، باشرف سالم، قوی بنیه، خوش بنیه
بدنام کننده، برچسب زننده
( یک ) تن
( عمل جنسی ) :عملی است که در آن مردان به دنبال زنانی هستند که دارای اضافه وزن بوده یا جذاب نیستند تا با سوءاستفاده از عزت نفس پایین چنین زنانی با انج ...
از نظر جنسی، به لحاظ جنسی
مبارز، فعالیت کننده، پیکارگر سرباز قدیمی، کهنه سرباز، ( مجازی ) کهنه کار
تباهی
منحرف، بی عفت، گمراه، فریب خورده
ناشی شده
گویی، انگار
پایه گذاری
ممنوعیت
ساده، معمولی، عادی، رده پایین، دون پایه
سلسله مراتبی
fishing expedition تلاش برای کشف حقایق در مورد چیزی با جمع آوری اطلاعات بسیار ، غالباً به صورت مخفیانه.
غلنبه سلنبه، دشوار، ملال آور، پیپیده، خسته کننده ( آب ) گل آلود، پر از گل و لای
با انگیزه . . . به وقوع پیوستن
انتقادی
تازه، نو
تعلیم دادن
پیچیدگی
در آمیخته، آغشته، درهم شده
( در انتخابات سیاسی ) وعده دادن، قول دادن
جامعه شناختی
[حقوق] قضا زدایی
شکل داده شده
به دلیل اینکه
همجنس گرا ستیزی
پدید آمده
از بین بردن
تفویض شده