تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

انتظار داشتن ، احتمال دادن 🚝🚝 we were expecting the letter to arrive by now انتظار داشتیم که نامه تا الان برسد تجربی 95 ، هنر 95 ، زبان 95 ، ریاضی ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

دقیق 🚄🚄 the exact time of the accident was 2:43 p. m زمان دقیق تصادف 2:43 بعد از ظهر بود ریاضی 95 ، زبان 94 ، هنر 91 ، انسانی 88

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

مخصوصاٌ ، به خصوص ، به ویژه 🚅🚅🚅 this car is small especially if you have children این ماشین کوچیکه مخصوصا اگه بچه دارین ریاضی 93 ، زبان 93 ، انسان ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

همه ، تمامِ 🚈🚈 it was the best day in my entire life بهترین روز تمام زندگی ام بود هنر 95 ، زبان 95 ، ریاضی 94 ، انسانی 94

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

تشویق کردن ، ترغیب کردن ، حمایت کردن از we were encouraged to learn foreign languages at school ما در مدرسه تشویق می شدیم که زبان های خارجی را یاد بگ ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

احساسی ، عاطفی ، احساساتی my doctor said the problem was more emotional then physical پزشکم گفت ک مشکل بیشتر عاطفی است تا جسمی 🚆 تجربی 94 ، هنر 94 ، ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

ایمیل ، پست الکترونیکی ، ایمیل زدن ، با ایمیل فرستادن🚇 I haven't had time to check my E - mail this morning امروز صبح وقت نداشتم ایمیل خودم را چک کن ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

اثر ، تاثیر ، نتیجه ، پیامد I took aspirin for the headache but it didn't have any effect برای سردرد آسپرین خوردم ولی هیچ اثری نداشت تجربی 91 ، ریاضی ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

طراحی کردن ، کشیدن ، طرح she designed a new logo for the company 🚉🚉 او برای شرکت یک علامت جدید طراحی کرد ریاضی 93 ، هنر 87 ، زبان 87 ، انسانی 85

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

تصمیم 🛫🛫 the committee should make its decision later this week کمیسیون باید تصمیمش را آخر هفته بگیرد ریاضی 85 ، تجربی 84

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

درست ، صحیح ، تصحیح کردن the first person that gives the correct answer wins 50 dollars اولین شخصی که جواب درست بدهد 50 دلار برنده می شود 🛬🛬🛬 ریاض ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

کنترل کردن ، اداره کردن ، نظاره ، کنترل new teachers often find it difficult to control their classes 🛩🛩 اغلب معلم های تازه احساس میکنند ک کنترل کر ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

ادامه دادن ، ادامه یافتن she decided to continue her studies for another two years او تصمیم گرفت دو سال دیگر به تحصیلاتش ادامه دهد 💺💺💺 تجربی88 ، ه ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

کامل ، کامل کردن ، تکمیل کردن 🛰🛰 complete the sentence with one of the adjectives provided این جمله را با یکی از صفات ارائه شده کامل کنید زبان 91

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

رقابت ، مسابقه there's a lot of competition between computer companies بین شرکت های کامپیوتری رقابت زیادی وجود دارد ریاضی 92 ، انسانی 92 ، زبان 88 ، ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

مقایسه کردن ، سنجیدن I compared several bicycles before buying one قبل از اینکه یک دوچرخه بخرم چند تا رو مقایسه کردم🛸 انسانی 94 ، هنر 94 ، ریاضی 93 ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

کمیته ، کمیسیون the committee has decided to close the restaurant کمیته تصمیم گرفته است که رستوران را تعطیل کند 🚁🚁 انسانی 92 ، تجربی 87

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

انتخاب ، حق انتخاب he has to make some important choices او باید چند تا انتخاب مهم انجام بده 🛶🛶🛶 زبان 92 ، تجربی 87

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

قطعی ، مطمئن ، معین I think I met her in 1998 but I can't say for certain ⛵️ فکر میکنم اونو سال 1998 دیدم اما نمیتونم به طور قطع بگم هنر 95 ، ریاضی 9 ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

گنجایش و ظرفیت ، توانایی و قابلیت there are plans to increase the capacity of the stadium برای افزایش ظرفیت استادیوم برنامه هایی وجود دارد زبان94 ، ه ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

تفکر we need a person with an organized mind to do the job ما به شخصی با تفکر سازمان یافته نیازمندیم تا کار را انجام دهیم🛥

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

مالِ من the book which is on the table is mine کتاب که روی میز است مال من است ⛴⛴

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

باهوش Amin is the cleverest student in the class امین باهوش ترین دانش آموز در کلاس است 🚢

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

آشپزخانه my mother is working in the kitchen now مادرم الان دارد در آشپزخانه کار می کند ⚓️⚓️⚓️

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

will she come to school tomorrow آیا او فردا به مدرسه خواهد آمد ؟؟ ⛽️

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

you can be proud of yourself 🚦 شما میتوانید به خودتان افتخار کنید

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

she was pleased with herself او از خودش راضی بود 🚥🚥🚥

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

سالم older women have less chance of having healthy babies خانم های مسن تر شانس کمتری برای داشتن فرزندان سالم دارند🚏

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

دشت Moghan plain is a nice place in the north west of Iran دشت مغان مکان زیبایی در شمال غربی ایران است 🗺🗺🗺

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

نقل مکان کردن we hope to move to Shiraz in soon future 🗿 🗿🗿 ما امیدواریم که در آینده ی نزدیک به شیراز نقل مکان کنیم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

نزدیک he lost several close relatives in the war 🗽🗽🗽 او چندین نفر از خویشاوندان نزدیکش را در جنگ از دست داد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

دفاع کردن my sister defended me when dad said I was lazy خواهرم از من دفاع کرد وقتی پدر گفت من تنبل هستم🗼

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

ترک کردن what time are they doing to leave the city چه زمانی آن ها قصد دارند که شهر را ترک کنند🏰

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

بدترین he is the worst student in the class او بدترین دانش آموز کلاس است 🏯🏯

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

خاموش کردن 🏟🏟 to stop sth from burning

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

مدار the planets go around the sun in different orbits سیاره ها در مدار های مختلف دور خورشید می چرخند 🎡

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

خون he lost a lot of blood in the accident او خون زیادی را در تصادف از دست داد🎢

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

پدربزرگ Is your grandfather alive آیا پدربزرگت زنده است؟؟🎠

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

کمتر کردن فعالیت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

ورزش بسکتبال he both loves and plays basketball ⛱⛱ او ورزش بسکتبال را هم دوست دارد و هم بازی میکند

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

دیدن both his parents and his grandfather are coming to visit him هم والدینش و هم پدربزرگش برای دیدن او دارند می آیند 🏖🏖

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

داستان when my father came in I was reading s story وقتی پدرم اومد من داشتم یک داستان میخواندم 🏝

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

زبان انگلیسی they were studying English all day yesterday آنها کل دیروز داشتند انگلیسی می خواندند 🏜🏜🏜

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

من I was watching football at this time yesterday من دیروز همین ساعت داشتم فوتبال می دیدم 🌋

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

کل ⛰⛰ were they watching TV all night آیا آنها تمام شب تلویزیون میدیدند؟

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

نوشتن he was writing a letter between 9 and 10 last night او ساعت 9 و 10 دیشب داشت نامه ای می نوشت 🏔🏔🏔

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

آنتی ویروس You need to install an antivirus program on your laptop باید بر روی لپتاب خود یک برنامه ی آنتی ویروس نصب کنید 🗻🗻

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

عوض کردن 🏕🏕 My father always changes the TV channel during the movie پدر من همیشه وسط فیلم کانال را عوض می کند

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

جنگ ⛺️⛺️ She doesn't like to see war movies او علاقه ای به دیدن فیلم های جنگی ندارد.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

مسابقه اطلاعات عمومی 🏠🏠 Tonight is a quiz show and I'm going to watch it with my family امشب مسابقه ی معلومات عمومی است و قرار است من آن را همراه ب ...