پیشنهادهای tinabailari (١,٣٩٠)
خطا ، لغزش🍬 کاربرد در جمله : آدمیان را از روی لغزش و زلت یا از روی غضب از این نوع حادثه ها افتد
فرمان بردن🍫 کاربرد در جمله : خواهد که خلایق او را مطاوعت و متابعت نمایند ( تجربی 85 )
پیروی کردن🍿 کاربرد در جمله : امروز زمانه در اطاعت و فلک در متابعت رای و رایت سلطان عادل است ( هنر 88 )
یاری ، همکاری 🍩🍩 کاربرد در جمله : در کسب منافع و دفع مضار معونتی و مظاهرتی واجب دارد ( زبان 90 )
دعایی که بر کاغذ نویسند و با خود دارند ، حرز کاربرد در جمله : 🍪🍪🍪 خاک پای تو چو تسبیح به رخ در مالم / خط دست تو چو تعویذ به بر در گیرم
ستایش🌰🌰 کاربرد در جمله : پس از ثنای جمع ، لب به سخن گشود
چیره ، مسلط🥜 کاربرد در جمله : حسرت بر من غالب و مستولی گردد ( هنر 91 )
سرشت ، طبیعت ، ذوق کاربرد در جمله : 🍯🍯 از خاکساران متواضع هیچ کس را این فروتنی و سلامت طبع نیست که شتر راست ( خارج 88 )
شایسته و مناسب بودن امری ، مصلحت ، نیکوکاری کاربرد در جمله : 🥛🥛🥛 چون اولوالامر از صلاح و فساد واقف نباشند ، مطالب ایشان را به اجابت مقرون گرداند ( ...
نیک ، خوب 🍼 کاربرد در جمله : سخن ها و عذر های نغز که می نهد و مخلص های باریک می جوید
شکستن ، شکستن عهد و پیمان کاربرد در جمله : ☕️☕️☕️ اگر خلاف آن چه در هنگام اسارت گفته ام ، مبادرت ورزم ، در وقت خلاص و فراغ به نقض عهد ، متهم گردم
صدای بلند🍵 کاربرد در جمله : آن که او آواز مرغ آموخته است ، او مرغ نیست ، صیاد مرغان است ، بانگ و صفیری می کند تا او را مرغ دانند
درد ، رنج 🥤 کاربرد در جمله : می زد به شمشیر جفا می رفت و می گفت از قفا / سعدی بنالید ز ما مردان ننالند از الم ( زبان 95 )
فرستاده 🍶🍶 کاربرد در جمله : پس سفیری به بارگاه پادشاه فرستاندند به همراه هدایای بسیار
ارزش 🍺🍺 کاربرد در جمله : هر که در ادای شکر و شناخت قدر نعمت غفلت ورزد ، نام او در جریده ی عاصیان ثبت گردد ( خارج 93 )
حیله ، مکر ، فریب کاربرد در جمله :🍻 تا دلایل غدر و مکر او ظاهر گشت ( زبان 86 )
گران بها 🥂🥂 کاربرد در جمله : سخنان نغز و ثمین سخنور همه را به التهاب و هیجان آورده بود
چاق 🍷🍷🍷 کاربرد در جمله : علم جوی و طاعت آور تا به جان / زین تن لاغر برون آیی سمین ( تجربی 94 )
دوری ، جدایی 🥃🥃 کاربرد در جمله : هر که در طالعش فراغ افتاد / سایه ی او از او کنار کند ( ریاضی 94 )
آسایش 🍸 کاربرد در جمله : در طلب رضای فراغ دوستان سعی پیوندد ( زبان 90 )
نشانه ها ، نشان ها ( جمع اماره ) کاربرد در جمله : 🍹🍹🍹 امارات آن بر خود ظاهر نگردانید و هیچ اضطراب ننمود
آباد کردن ، بنا کردن ، ساختمان کاربرد در جمله : 🍾🍾🍾 خانه ی دل ما را از کرم عمارت کن / پیش از آن که این خانه رو نهد به ویرانی
امیری کردن ، فرمانروایی کردن کاربرد در جمله : 🥄🥄🥄 اعیان آن شهر فراهم آمدند تا کار امارت بر کسی قرار دهند ( ریاضی 87 )
دردمندی ، رنج کاربرد در جمله : هر چند تامل زیادت می کنم ، گمان من در وی نیکوتر می شود 🍴🍴
علم آموختن🍽 کاربرد در جمله : و فایده در تعلم حرمت ذات و عزت نفس است
نکوهیده ، سرزنش شده کاربرد در جمله : 🥣🥣 خدعه و تزویر همه صفات مذموم اخلاقی هستند
نزدیکی 🥡🥡 کاربرد در جمله : منت خدای را عزوجل که طاعتش موجب قربت است
دوری 🥢🥢 کاربرد در جمله : تا جایی که خلق از مکاید فعلش برفتند و راه غربت گرفتند ( تجربی 89 )
برتری یافتن در دانش و ادب ، برتری 🧂🧂🧂 کاربرد در جمله : سرای قناعت از برای براعت شجاعت او پردازیم ( زبان 92 )
بیزاری ، تنفر ، عیب کاربرد در جمله :⚽️ با برائت و بیزاری روی به وقعیت من آوردند ( تجربی 88 )
به جای آوردن ، انجام دادن کاربرد در جمله : 🏀🏀🏀 اگر کسی همه ی عمر به صدق دل نماز گزارد
قرار دادن 🏈 کاربرد در جمله : دل قوی دار و معاینه ی خویش را به زرق فرونگذار ( زبان 88 )
آن که برای انجام کاری به مقامی گماشته شده است ، نصب کرده شده کاربرد در جمله : 🥎🥎🥎 خواجه احمد به وزارت منصوب شد ( زبان 85 )
جمعِ ناحیه ، ناحیه ها کاربرد در جمله : 🎾 و آن نواحی از فساد و تباهی آن غدار پاک گردانید ( زبان 86 )
نهی شده ها ، منکرات ، زشتی ها 🏐🏐🏐 کاربرد در جمله : هر آن چه از اوامر و نواهی فرمودی ( تجربی 91 )
پاداش 🏉🏉 کاربرد در جمله : آن که سعی او به مصالح دنیا مصروف باشد ، زندگانی بر او وبال گردد و از ثواب آخرت بماند ( خارج 89 )
درست 🥏🥏 کاربرد در جمله : صواب آن است که صاحب حق را مظفر شمرد ( زبان 89 )
مانع ، حجاب 🎱 کاربرد در جمله : چه کنم میان من و دوست اجل حایل بود ( تجربی 94 )
ترسناک 🏓 مثال در جمله : در مقامی افتاده ام که هر ساعت موجی هایل می خیزد ( هنر 95 )
چاق ، چربی 🏒🏒 I only use vegetable fats in cooking من در پخت و پز فقط از چربی های گیاهی استفاده می کنم
توضیح دادن ، شرح دادن If there's anything you don't understand I'll be happy to explain اگه هر چیزی هست که متوجه نمی شی ، خوشحال می شم توضیح بدم 🥍 ز ...
ورزش ، تمرین ، ورزش کردن she exercises most evenings usually by running اون بیشتر عصر ها رو معمولاٌ با دویدن ورزش می کنه 🏏 ریاضی 93 ، تجربی 87
عالی ، فوق العاده 🥅🥅 what an excellent idea چه ایده ی فوق العاده ای
حتی ، صاف ، مسطح ، منظم و مرتب It's a very difficult job It might even take a year to finish it کار خیلی سختیه ، شاید حتی یک سال طول بکشه تا تموم بشه ...
نیرو ، قدرت ، انرژی 🏹🏹 I didn't even have the energy to get out of bed حتی انرژی نداشتم از تخت بیام بیرون تجربی 89
موثر ، کار آمد the new machine is far more efficient then the old one دستگاه جدید بسیار کارآمد تر از دستگاه قدیمی است تجربی 94 ، هنر 94 ، ریاضی 93 ، ...
زنگ در
بحث کردن درباره ی have you discussed the problem with anyone درباره ی این مشکل با کسی صحبت کردی ؟؟ 🥊🥊🥊
مخالفت کردن ، موافق نبودن 🥋🥋 I disagree with you , I think she's done a very good job باهات مخالفم ، فکر می کنم خیلی خوب کار کرده هنر 95 ، انسانی 89
خلاصه ، چکیده، [ غذا ] هضم کردن most babies can digest many kind of food easily 🎽 بیشتر بچه ها می توانند بسیاری از غذا ها را به آسانی هضم کنند