پیشنهادهای tinabailari (١,٣٩٠)
🐆🐆 یوزپلنگ ، پلنگ
🦓🦓 گورخر
🦍🦍 گوریل
هیجان زده I'm so excited that we're going to New York خیلی هیجان زده ام که داریم به نیویورک می ریم هنر 94 ، زبان 94 ، انسانی 90 ، تجربی 88 و. . . 🐘
هیجان انگیز ، پر هیجان I've got some very exciting news for you برات چند تا خبر خیلی هیجان انگیز دارم 🦛🦛
ارزیابی کردن ، برآورد کردن 🐪🐪 you should be able to evaluate your own work شما باید بتوانید کار خودتان را ارزیابی کنید انسانی 94 ، تجربی 92 ، هنر 8 ...
🦏🦏 کرگدن
پایان ، آخر ، هدف 🐫🐫 we're going on holiday at the end of this month ما آخر این ماه به تعطیلات می رویم
بی احساس ، بی روح an emotionless voice صدایی بی روح 🦒 ریاضی 91 ، زبان 86
🦘🦘 کانگورو
حس ، احساس 🐃🐃 as a nurse I learned to control my emotions من به عنوان پرستار یاد گرفتم احساساتم رو کنترل کنم ریاضی 89 ، زبان 88 ، هنر 86
🐂🐂 گاو نر
🐎🐎 اسب مسابقه
مزاحم شدن ، نگران و آشفته کردن please don't disturb Sarah she's trying to do her homework لطفا مزاحم سارا نشو ، اون داره تلاش می کنه مشق هاشو انجام ب ...
مستقیم ، راست the weather had a direct effect on our plans آب و هوا تاثیر مستقیمی روی برنامه های ما داشت 🦙 زبان 95 ، ریاضی 94 ، انسانی 91
مختلف ، متفاوت American English is very different from British English انگلیسی آمریکایی با انگلیسی بریتانیایی خیلی متفاوت است 🐕 انسانی 93 ، زبان 90 ...
🦌🦌 آهو
🐩🐩 سگ پشمالو
🐈🐈 گربه 🐈🐈
🐓🐓 خروس 🐓🐓
🦃🦃 بوقلمون 🦃🦃
🦚🦚 طاووس
کم شدن ، کاهش یافتن the number of new students decreased from 210 to 160 this year امسال تعداد دانشجویان جدید از 210 به 160 کاهش یافت تجربی 93 ، انس ...
مرگ ، فوت 🦜🦜 she worked at the newspaper until her death at age 74 او تا زمان مرگش در 74 سالگی در روزنامه کار می کرد
[دانشگاه و غیره ] دوره ، کلاس I'd like to take a writing course next year دوست دارم سال بعد کلاس نگارش بردارم 🦢
نوشتن ( از روی چیزی )
گفت و گو ، مکالمه 🕊🕊🕊 she had a long telephone conversation with her mother اون با مادرش یک مکالمه ی تلفنی طولانی داشت
تماس ، ارتباط ، تماس برقرار کردن با the children lost their contact with their families بچه ها تماسشون رو با خانواده هاشون از دست دادن 🐇 ریاضی 93 ، ...
اعتماد به نفس ، اعتماد ، اطمینان 🦝🦝 I have complete confidence in her من به او اطمینان کامل دارم تجربی 95 ، زبان 93 و. . .
حق مالک
رهایی جستن ، رهایی دادن ، رهاییدن 🦡🦡
جمعِ اسطوره ، افسانه ها و داستان های خدایان و پهلوانان ملل قدیم 🐁🐁
شرمنده شدن ، خجلت زده شدن 🐀🐀
در شکل و هیئت اژدها ، دارای نقش اژدها ، همچون اژدها هول انگیز و ترسناک 🐿🐿
ماده ای مخدّر که از شاه دانه به دست می آید 🦔🦔
جمعِ ورد ، دعا ها ، ورد ها 🐾🐾
لُنگ
امیر امیران ، فرمانده کل سپاه
بی رقیب
چیره زبانی ، زبان آوری ، بلیغ شدن 🐉🐉
امواج فوق صوت ، امواجی که فرکانس آن ها بالاتر از 20000 هرتس است و شنیده نمی شود 🐲🐲
دعا ها
بزرگ زاده ، محتشم 🌵🌵
پشت کردن ، بدبختی 🎄🎄
پیشوا ، راهنما 🌲🌲
پافشاری کردن ، اصرار کردن 🌴🌴
پیشوای روحانی آیین برهمایی 🌳🌳
تیری که نوک آن سخت برنده و درخشان و جلا داده باشد 🌱🌱
پذیرفتن ، قبول کردن 🌿🌿
نو ، تازه