پیشنهادهای tinabailari (١,٣٩٠)
He is a shy kid and never asks for anything 🦁 او بچه ای خجالتی است و هیچ گاه چیزی درخواست نمی کند
He is the laziest person in the class او تنبل ترین فرد کلاس است 🐮🐮🐮
My uncle is a hard - working worker عموی من کارگر سخت کوشی است 🐷🐷
My family and I went to a pleasant environment in the nature day من و خانواده ام در روز طبیعت به یک محیط باصفا رفتیم 🐽🐽
She is a selfish person and never considers anyone but herself او شخص خودخواهی است و هرگز کسی به جز خودش را در نظر نمی گیرد 🐵
🐸🐸 قورباغه
I need a quiet place to relax 🙉🙉🙉 من به یک مکان آرام برای ریلکس کردن نیاز دارم
There were a few nervous boys among the crowd در آن شلوغی چند پسر عصبی حضور داشتند 🙊🙊🙊
🐒🐒 میمون
Hassan is the neatest person I've ever met because his desk is always clean حسن تمیزترین شخصی است که تا به حال دیده ام چون میز کار او همیشه تمیز است ...
🐧🐧 پنگوئن
Last night, I read a funny story to the kids دیشب داستان بامزه ای برای بچه ها خواندم 🐦🐦
That cruel boy hurts the animals آن پسر بی رحم حیوانات را اذیت می کند 🐤🐤
You are a careless man about your money تو در مورد مسائل مالی خود بی دقت هستی 🐣🐣
🐥🐥 جوجه
🦆🦆 اردک
🦅🦅 عقاب
🦉🦉 جغد
🐺🐺 گرگ
🦇🦇 خفاش
A brave soldier can defend the country against enemy forces یک سرباز شجاع می تواند از کشور در برابر نیروهای دشمن دفاع کند 🐴🐴
🐗🐗 گراز
He took his angry kids to the zoo او کودک عصبانیش را به باغ وحش برد 🦄🦄
🐝🐝 زنبور
رسمی ، تشریفاتی they are formal with people they don't know well آن ها با افرادی که خوب نمی شناسند رسمی هستند 🐛🐛 هنر 95 ، زبان 95 ، تجربی 94
🦋🦋 پروانه
🐌🐌 حلزون
مجبور کردن ، وادار کردن ، قدرت ، نیرو I was forced to take a taxi because the last bus had left محبور شدم تاکسی بگیرم چون آخرین اتوبوس رفته بود 🐞🐞 ...
🐜🐜 مورچه
دنبال کردن ، به دنبال آمدن ، پیروی کردن از follow me please I'll show you the way لطفا منو دنبال کن راه رو بهت نشون می دم🦟 تجربی 95 ، زبان 95 ، انسا ...
🦗🦗 جیرجیرک
🕷🕷 عنکبوت
🦂🦂 عقرب
🕸🕸 تار عنکبوت
قاطعانه ، به طور جدی ، محکم ، سفت 🐢🐢 I firmly believe that we must do sth very soon به طور جدی اعتقاد دارم که خیلی زود باید یه کاری بکنیم انسانی 95 ...
🦎🦎 مارمولک
🐍🐍 مار
🦖🦖
🦕🦕
🐙🐙 هشت پا
🦑🦑 ماهی مرکب
🦐🦐 میگو
🦀🦀 خرچنگ
🐡🐡 ماهی بادکنکی
ترس ، وحشت 🐠🐠 they looked at one another in fear آن ها با ترس به هم دیگه نگاه می کردند
🐬🐬 دلفین
وال ، نهنگ 🐋🐋
🦈🦈 کوسه
🐊🐊 کروکدیل
🐅🐅 ببر