spider

/ˈspaɪdər//ˈspaɪdə/

معنی: عنکبوت، خون اشام، کارتنه، کارتنک
معانی دیگر: (جانورشناسی) تنندو، تارتن، رتیل، کارتنک (انواع حشرات راسته ی araneae و رده ی arachnidae)، ماهیتابه ی چدنی، ناتنک

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: any of various eight-legged invertebrates, related to mites and ticks, that typically spin webs in which to nest and catch their prey.

جمله های نمونه

1. spider web
تار عنکبوت

2. a spider was crawling up her leg
عنکبوتی داشت (چار دست و پا) از پای او بالا می رفت.

3. a spider weaves its web
عنکبوت تار خود را می تند.

4. the spider waits for the victim to blunder into the web
عنکبوت صبر می کند تا طعمه کورکورانه در تار گرفتار شود.

5. A spider landed on her pillow and she screamed.
[ترجمه Mary] یک عنکبوت روی بالشت افتاد و و او جیغ کشید
|
[ترجمه گوگل]عنکبوت روی بالش او فرود آمد و او فریاد زد
[ترجمه ترگمان]یک عنکبوت روی بالش افتاد و او جیغ کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He watched a spider spinning its web .
[ترجمه گوگل]او عنکبوت را تماشا کرد که تار خود را می چرخاند
[ترجمه ترگمان]او یک عنکبوت را تماشا می کرد که تار عنکبوت را می چرخاند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I saw a spider the size of my hand in the backyard.
[ترجمه ایلیا] به اندازه دستم درحیاط پشتی یک عنکبوت دیدم
|
[ترجمه sara] من در حیاط پشتی یک عنکبوت به اندازه ی دستم دیدم
|
[ترجمه گوگل]عنکبوت به اندازه دستم را در حیاط خانه دیدم
[ترجمه ترگمان]به اندازه دستم در حیاط پشتی یک عنکبوت دیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The woolly spider monkey is the largest primate in the Americas.
[ترجمه گوگل]میمون عنکبوتی پشمالو بزرگترین پستاندار در قاره آمریکاست
[ترجمه ترگمان]میمون پشمالو بزرگ ترین پستاندار در آمریکا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The spider web brushed my forehead.
[ترجمه گوگل]تار عنکبوت روی پیشانی ام مسواک زد
[ترجمه ترگمان]تار عنکبوت پیشانی مرا نوازش کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Don't be such a ponce! Pick the spider up - it won't hurt you!
[ترجمه گوگل]اینقدر پونس نباش! عنکبوت را بردارید - به شما آسیب نمی رساند!
[ترجمه ترگمان]این قدر احمق نباش! - عنکبوت رو بردار - به تو صدمه نمیزنه!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The spider must wait for prey to be ensnared on its web.
[ترجمه گوگل]عنکبوت باید منتظر بماند تا طعمه در تار او به دام بیفتد
[ترجمه ترگمان]عنکبوت باید منتظر طعمه شدن در تار عنکبوت باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A spider spins a web in which it catches insects and bugs for its food.
[ترجمه گوگل]یک عنکبوت تار را می چرخاند که در آن حشرات و حشرات را برای غذای خود شکار می کند
[ترجمه ترگمان]یک عنکبوت به دور یک وب می چرخد که در آن حشرات و حشرات را برای غذای خود جذب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The child stamped on the spider.
[ترجمه گوگل]کودک روی عنکبوت کوبید
[ترجمه ترگمان]کودک روی عنکبوت لگد می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. There was this great big spider in the sink.
[ترجمه گوگل]این عنکبوت بزرگ در سینک وجود داشت
[ترجمه ترگمان]یک عنکبوت بزرگ بزرگ در ظرف شویی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. A spider had spun a perfect web outside the window.
[ترجمه گوگل]عنکبوت تار کاملی را بیرون از پنجره چرخانده بود
[ترجمه ترگمان]یک عنکبوت بیرون پنجره یک تار عنکبوت درست کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

عنکبوت (اسم)
black widow, spider

خون اشام (اسم)
spider, leech, bloodsucker, vampire, caterpillar, wringer, lamia

کارتنه (اسم)
spider, insect

کارتنک (اسم)
spider

تخصصی

[خودرو] در اوایل سالهای 1900 به وسیله سبک موتور دارو با 2 صندلی گفته می شد.این عبارت از سالهای 1950 از سوی تولید کنندگان ایتالیایی برای اتومبیلهای اسپورت 2 نفره و روباز شروع به استفاده شد.
[سینما] جعبه تقسیم سیمهای برق در استودیوی فیلمبرداری - عنکبوتی [مثلث زیر سه پایه ] - مثلث (عنکبوتی )
[برق و الکترونیک] پرده عنکبوتی دیسک انعطاف پذیر سوراخ دار یا شیارداری که پیچک صدای بلندگوی دینامیکی را نسبت به قطب مرکزی می کند بدون آن که مانع قابل توجهی در برابر حرکت پیچک صدا به جلو و عقب تماس آن با دیافراگم باشد.
[نفت] لوله گیر عنکبوتی

انگلیسی به انگلیسی

• arachnid that usually spins webs for nesting and catching prey; frying pan; trivet; program that searches the world wide web automatically by retrieving a document and all linked documents (computers)
a spider is a small creature with eight legs. most spiders make webs.

پیشنهاد کاربران

spider ( n ) ( spaɪdər ) =a small creature with eight thin legs. Many spiders spin webs ( nets of thin threads ) to catch insects for food
spider
1 ) Spiders and scorpions are members of one chelicerate group, the arachnids. Scorpions' chelicerae have three sections and are used in feeding. Spiders' chelicerae have two sections and terminate in fangs that are generally venomous, and fold away behind the upper sections while not in use. The upper sections generally have thick "beards" that filter solid lumps out of their food, as spiders can take only liquid food.
...
[مشاهده متن کامل]

2 ) Spiders can live for several days without food
. . .
All spiders can store food and water within them, allowing them a reserve of food that will hold them over during times of fasting or when they are unable to find food. Even after their food reserve is gone, they are still able to survive for several weeks without access to food or water.

نام برخی از حشرات به انگلیسی:
ant = مورچه 🐜
bee = زنبور 🐝
wasp = زنبور 🐝
butterfly = پروانه 🦋
cockroach = سوسک 🪳
beetle = سوسک
cricket = جیرجیرک
...
[مشاهده متن کامل]

dragonfly = سنجاقک
fly = مگس
grasshopper / locust = ملخ 🦗
mantis = آخوندک
ladybug ( American ) / ladybird 🦓 ( British ) = کفشدوزک 🐞
millipede / millepede = هزارپا
mosquito = پشه 🦟
moth = شب پره، شاپرک
snail = حلزون 🐌
spider = عنکبوت 🕷
termite = موریانه
tick = کنه
worm = کرم 🪱
caterpillar = کرم ابریشم
flea = کک
louse = شپش
❗️جمع: lice
aphid = شته
bedbug = ساس
leech = زالو

spider عنکبوت
مثل spiderman مرد عنکبوتی
تار عنکبوت هم میشه web
Spider web تاره عنکبوت
I hope a lot of good things for you
spider ( نجوم رصدی و آشکارسازها )
واژه مصوب: عنکبوتی
تعریف: ساختاری متشکل از پره های نازک که آینۀ ثانویه تلسکوپ را با آینۀ اصلی هم محور نگه می دارد
رتیل، رتیل صحرایی، رتیل سمی، عنکبوتی که تار میتند
🕷🕷 عنکبوت
برنامه ای که صفحات وب را جستجو میکند
عنکبوت، خون اشام، کارتنه ، کارتنک
معنی های spider

( کامپیوتر ) ربات عنکبوتی

بپرس