especially

/əˈspeʃl̩i//ɪˈspeʃəli/

به ویژه، مخصوصا، بخصوص، علی الخصوص، خصوصا، بویژه

بررسی کلمه

قید ( adverb )
(1) تعریف: to an unusually great degree.
مترادف: exceptionally, extraordinarily, outstandingly, particularly, uncommonly
مشابه: certainly, exceedingly, really, very

- The chicken is especially good at this restaurant.
[ترجمه ناشناس] مرغ مخصوص این رستوران خوب است
|
[ترجمه Sami] مرغ ، مخصوصا در این رستوران خوب است.
|
[ترجمه احمدیان] این رستوران به خصوص مرغش خوبه!
|
[ترجمه P.K] به ویژه مرغ این رستوران خوب است !
|
[ترجمه Alipour] مرغ دراین رستوران مخصوصاخوب است
|
[ترجمه مریم] مفهومش اینه که از بین غذاهای این رستوران مرغش حرف نداره.
|
[ترجمه گوگل] مرغ به خصوص در این رستوران خوب است
[ترجمه ترگمان] مرغ به خصوص در این رستوران خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: particularly.
مترادف: certainly, particularly
مشابه: specially, specifically

- The trip will be expensive, especially if we go by plane.
[ترجمه rerere] سفر گرانی می شود ، اگر بخواهیم با هواپیما برویم.
|
[ترجمه گوگل] سفر پرهزینه خواهد بود، به خصوص اگر با هواپیما برویم
[ترجمه ترگمان] سفر پر هزینه خواهد بود، به خصوص اگر با هواپیما برویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: specially; uniquely.
مترادف: exclusively, expressly, precisely, specifically, uniquely
مشابه: exactly, just, primarily, specially

- I bought this bracelet especially for you.
[ترجمه هستی] من این دست بند رو برای شخص شما خریدم
|
[ترجمه M] من این دست بند را مخصوص شما خریدم
|
[ترجمه گوگل] این دستبند رو مخصوص شما خریدم
[ترجمه ترگمان] من این دست بند رو مخصوصا برای تو خریدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. . . . especially those exiled from their soil
. . . علی الخصوص غریبان خاک

2. food especially prepared for the patients
خوراکی که مخصوص بیماران تهیه شده است

3. be modest especially when you thrive
فروتن باش به ویژه هنگام کامیابی.

4. children are especially prone to this disease
مخصوصا کودکان مستعد گرفتن این بیماری هستند.

5. his death, especially at that time, was quite disasterous
مرگ او به ویژه در آن هنگام بسیار جان گداز بود.

6. we are especially interested in meeting him
به ویژه مشتاق دیدار او هستیم.

7. everyone is responsible, especially you!
همه مقصرند به ویژه شما!

8. his grades are poor, especially in english and math
نمرات او بد است به ویژه در انگلیسی و ریاضی.

9. meat must be refrigerated especially in summertime
گوشت را باید در یخچال نگهداشت،به ویژه در تابستان.

10. the noise of loudspeakers, especially at night, is a great nuisance
سروصدای بلندگوها به ویژه در شب دردسر بزرگی است.

11. it is necessary to deodorize public toiletes especially in the summer
لازم است که مستراح های عمومی بوزدایی شوند،خاصه در تابستان.

12. Millions of wild flowers colour the valleys, especially in April and May.
[ترجمه گوگل]میلیون‌ها گل وحشی به ویژه در ماه‌های آوریل و می، دره‌ها را رنگ می‌کنند
[ترجمه ترگمان]میلیون ها گل وحشی در دره ها، به خصوص در ماه های آوریل و می، رنگ پیدا می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She's got a lot on her plate - especially with two new projects starting this week.
[ترجمه گوگل]او چیزهای زیادی در ظرف خود دارد - به خصوص با دو پروژه جدید که این هفته شروع می شود
[ترجمه ترگمان]او مقدار زیادی در بشقاب خود دارد - به خصوص با دو پروژه جدید که این هفته شروع می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Big supermarkets can undercut all rivals, especially small high-street shops.
[ترجمه گوگل]سوپرمارکت‌های بزرگ می‌توانند همه رقبا، به‌ویژه فروشگاه‌های کوچک در خیابان‌های مرتفع را زیر پا بگذارند
[ترجمه ترگمان]\"سوپرمارکت ها\" می توانند همه رقبا، به خصوص فروشگاه های کوچک خیابانی را تحت الشعاع قرار دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Paddles are used especially to propel canoes and kayaks.
[ترجمه گوگل]از پاروها مخصوصاً برای راندن کانو و کایاک استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]Paddles به خصوص برای سوق دادن canoes و کایاک به کار می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. The sea is very beautiful, especially when sunshine overshines it.
[ترجمه گوگل]دریا بسیار زیباست، مخصوصاً زمانی که نور خورشید بر آن می تابد
[ترجمه ترگمان]دریا خیلی زیبا است، به خصوص وقتی نور خورشید آن را روشن می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. This brings a birthday message especially to say how much I love you and you are as young and charming in my calendar as before,and the extra year seems indeed to have improved your looks and grace.
[ترجمه گوگل]این یک پیام تولد به خصوص برای گفتن این است که چقدر دوستت دارم و در تقویم من مثل قبل جوان و جذاب هستید، و به نظر می رسد که سال اضافی در واقع ظاهر و زیبایی شما را بهبود بخشیده است
[ترجمه ترگمان]این یک پیام تبریک به من می دهد به خصوص برای اینکه بگویم چقدر شما را دوست دارم و شما هم مثل قبل جوان و جذاب هستید و سال اضافی به نظر می رسد که زیبایی و زیبایی شما را بهبود بخشیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. In cases of food poisoning, young children are especially vulnerable.
[ترجمه گوگل]در موارد مسمومیت غذایی، کودکان خردسال به ویژه آسیب پذیر هستند
[ترجمه ترگمان]در موارد مسمومیت غذایی، کودکان خردسال به طور خاص آسیب پذیر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. I love cold drinks, especially in summer.
[ترجمه گوگل]من عاشق نوشیدنی های سرد مخصوصا در تابستان هستم
[ترجمه ترگمان]من عاشق نوشیدنی های خنک هستم مخصوصا در تابستان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. I like games in general, and especially football.
[ترجمه گوگل]من کلا بازی ها و مخصوصا فوتبال را دوست دارم
[ترجمه ترگمان]من بازی را به طور کلی دوست دارم و به خصوص فوتبال
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[فوتبال] مخصوصا

انگلیسی به انگلیسی

• particularly, specifically
you use especially to indicate that what you are saying applies more to one thing than to any other.
you use especially with an adjective to emphasize a quality.

پیشنهاد کاربران

بخصوص
مثال: She loves desserts, especially chocolate cake.
او دسرها را دوست دارد، بخصوص کیک شکلاتی.
مخصوصا بهترین معنی ممکن.
به واژه "سِیَّما" رجوع کنید.
حسن حسن الخلق، لا سِیَّما مع أولاده.
علی الخصوص
not least
unusually
in particular
علل خصوص
never so
: to an exceptional or unheard - of degree or extent : ESPECIALLY, PARTICULARLY
above all ( else )
chocolafei love every thing especially U
من همه چیز را دوست دارم مخصوصا شکلات
. مخصوصا. به ویژه.
علی الخصوص، مخصوصا
. I like food, but I especially like sandwiches

مخصوصاٌ ، به خصوص ، به ویژه 🚅🚅🚅
this car is small especially if you have children
این ماشین کوچیکه مخصوصا اگه بچه دارین
ریاضی 93 ، زبان 93 ، انسانی 91
مخصوصا.
بسیار زیاد، خیلی، چندان
( نمونه:
. he didn't especially like dancing )
مخصوصا - به ویژه - به خصوص
مخصوصا
به ویژه
به ویژه مخصوصا

به خصوص
, ویژه ، خاص، مهم
special/Importent
بالاخص
she bought a new pair of shose especially for the trip او یک جفت کفش جدید مخصوص سفر خرید
به خصوص مخصوصا
خاص مخصوص
مخصوصأ ، مخصوص ، به ویژه زمانی که
مخصوصا ویژه
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٨)

بپرس