تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

جایی که از لحاظ توریستی کم بازدید است . یه جورایی مخالف tourist traps هست

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

جای پربازدید و شلوغ از لحاظ توریستی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

بخشیدن ، عفو کردن I'd never forgive myself if anything happened to the kids اگر اتفاقی برای آن کودکان بیفتد، من هیچگاه خودم را نمیبخشم 👧🏻

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

قبول شدن If you don't study, you will not pass اگر درس نخوانی، قبول نخواهی شد. 📘

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

چاق شدن، اضافه وزن پیدا کردن If you eat fast food, you will gain weight اگر فست فود بخورید، چاق خواهید شد 🍔🍔

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

زبان مادری What's your mother tongue زبان مادری ات چیست؟

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

هیجانی ، احساسی ، عاطفی I felt quite emotional during the wedding ceremony. من در مراسم عروسی احساساتی شدم. 💒💒💒💒💒

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

متعادل A balanced diet is essential for rapid growth. یک رژیم متعادل برای رشد سریع ضروری است. 🍴🍴

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

اعتیاد ، میل وافر His addiction began with prescription drugs. اعتیاد او از داروهای تجویزی آغاز شد 💊💊💊💊

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

عادت ، خوی I always buy the same brand of toothpaste out of habit من همیشه از روی عادت نوع خاصی خمیردندان می خرم🦷🦷🦷

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

مضر ، زیان آور ، پر زیان Food must be heated to a high temperature to kill harmful bacteria. غذا باید به منظور کشتن باکتری های مضر تا دمای بالا گرم ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

پُرس ، وعده Have at least five servings of fruits or vegetables a day . حداقل پنج وعده میوه و سبزیجات در روز باید بخورید 🍽🍽🍽🍽

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

حمله قلبی John had a heart attack three years ago سه سال قبل به جان حمله ی قلبی دست داد ❣️

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

فشار خون The nurse will take your blood pressure in a moment . پرستار فشار خونتان را اندکی بعد خواهد گرفت. 🩸🩸🩸🩸

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

ضربان قلب ، تپش قلب The doctor told you that your father has a steady heartbeat. دکتر به شما گفت که پدر شما ضربان قلب یک نواختی دارد 💗💗💗

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

رژیم غذایی 🥗🥗🥗 I'm going on a diet next week and hope to lose ten pounds before Christmas . من هفته ی بعد می خواهم رژیم غذایی بگیرم و امیدوارم قبل ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

دور هم جمع شدن why don't we all get together for lunch one day چرا یک روز برای نهار ما دور هم جمع نمیشیم ؟#️⃣#️⃣#️⃣

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

گرفتن *️⃣*️⃣*️⃣ I need to get a new battery for my camera من نیاز دارم که یک باتری جدید برای دوربینم بگیرم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

واقعیت آرزوهاتو تبدیل به واقعیت کن! Make your dreams reality !

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

موهایت دارد می ریزد ( کم پشت است ) احتیاج به داروی تقویت دارد Your hair is getting rather thin. It needs a tonic

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

دوستانه به سر بردن ، رابطه خوبی داشتن Richard and his sister don't get along ریچارد و خواهرش با هم رابطه خوبی ندارند 👿

پیشنهاد
٥

🔆Mary kept promising to get a job. John finally looked her in the eye & said "Actions speak louther than words! "🔆 🎀مری همش قول می داد کاری پیدا ...

پیشنهاد
٩

🍭Actions speak louder than words🍭 🧚‍♀️باید عمل کرد ، حرف زدن کافی نیست . 🧚‍♀️

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

زندانی Men are not prisoners of fate , but only prisoners of their owns انسان زندانی سرنوشت نیست ، بلکه زندانی ذهنش است ⛓⛓⛓⛓⛓⛓ فرانکلین روزولت Frank ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

گسترده Extensive research has been done into this disease تحقیقات گسترده ای درباره این بیماری انجام شده است 🔬🔬

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

ظاهر کردن یا شدن ( فیلم ) for some reasons , the last film I took didn't develop properly بخاطر چند دلیل ، فیلم آخری که من گرفتم به طور کامل ظاهر نش ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

عمل متقابل کردن ، خنثی کردن ، بی اثر کردن ☢☢☢☢ the drug counteracts the effects of the poison آن دارو اثرات سم را خنثی می کند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

محافظه کار ، پیرو سنت قدیم 👴👴👴 It is an extremely conservative society این یک جامعه به شدت پیرو سنت قدیم است

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

بلند پرواز ، جاه طلب he is an ambitious young lawyer او یک وکیل جوان بلند پرواز است 👨‍⚖️👨‍⚖️

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

دستیابی ، پیروزی ، موفقیت they were proud of their children's achievements آن ها به دستاورد های فرزندانشان مفتخر بودند 🥇🥇🥇

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

نفوذ ⏬⏬⏬ sunscreens can help reduce the penetration of ultraviolet rays into the skin کرم های ضد آفتاب میتوانند در کاهش نفوذ اشعه های فرابنفش به داخل ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

به یاد داشتن I wanted to remember this day at the beach forever so I took lots of pictures میخوام این روز ساحلی رو تا ابد به یاد داشته باشم بنابراین ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

اصطلاعه 🔼🔼🔼 به معنی : آروم باش come down

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

تصادف ، ضربه there was a collision between the two boats بین دو قایق ، تصادفی وجود داشت ⬅️⬅️⬅️⬅️

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

جویدن we're not allowed to chew gum in class ما اجازه نداریم که در کلاس آدامس بجویم ⬆️

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

در The door will be opened در باز خواهد شد ⬇️⬇️⬇️

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

باز کردن ( فعل ) He will open the door او در را باز خواهد کرد ↗️

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

قبل The house was cleaned last week خانه، هفته پیش تمیز شد ↘️↘️↘️

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

تمیز کردن ( فعل ) Sara cleaned the house last week سارا خانه را هفته پیش تمیز کرد ↙️↙️

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

Butter is made from milk کره از شیر درست می شود ↖️

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

He makes butter from milk او از شیر کره درست می کند ↕️

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

فورا He may die unless he is taken to hospital immediately او ممکن است که بمیرد اگر چه سریعا به بیمارستان برده شد ↔️

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

💁hosting میزبانی کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

شبیه به هم people often think my sister and I look alike ↩️↩️ مردم اغلب فکر میکنند که من و خواهرم شبیه یکدیگر هستیم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

خالی The room was full of empty chairs اتاق پر از صندلی های خالی بود⤴️⤴️⤴️

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

قفل The door to his bedroom was locked در اتاق خواب او قفل بود 🔀🔀🔀🔀

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

بسیار بزرگ There is a huge blackboard in our class تخته سیاه بزرگی در کلاس ما وجود دارد ⤵️⤵️

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

ساکت Students are expected to be quiet in the classroom انتظار می رود که دانش آموزان در کلاس ساکت باشند 🔁🔁

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

ساختن 🔂🔂🔂 They're building a new school in the town آن ها در حال ساخت مدرسه جدیدی در شهر هستند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

داروی قابل خرید بدون نسخه پزشک