پیشنهادهای امیر ادیب ارجمند (٥٦٨)
چیزی را ناگهانی گفتن؛ وسط حرف کسی پریدن؛ وسط صحبت کسی آمدن؛ گفتن چیزی که حرف کسی را قطع می کند؛ یکهو صحبت کردن
از یک راهی از یک طریقی به یک صورتی
دَله؛ راسوی بزرگ؛ ولورین
به یک نحوی به یک شکلی یک جوری یک طوری
مولفه متغیر
امکانات رفاهی
قیافه؛ چهره؛ صورت؛ رخسار؛ رخ
دارای عقل سلیم و قوۀ تشخیص خوب؛ توانایی تشخیص خوب و قضاوت درست؛ مطلع؛ آگاه
( دربارۀ آب ) آزادانه یا به مقدار زیاد، جاری.
بی دغدغه گی؛ عدم دغدغه
بی علاقگی؛ بی عاطفگی؛ بی توجهی؛ بی تفاوتی؛ بی اعتنایی؛ بی احساسی؛ عدم علاقه، احساس، اشتیاق یا نگرانی
توانایی درک و سهیم بودن در احساسات دیگری
ترک کردن کشور خود به منظور سکونت در کشور دیگر
( دربارۀ حیوان، معمولا ماهیان یا پرندگان ) برحسب فصول از یک منطقه یا زیستگاه به جای دیگر، نقل مکان کردن
جدل؛ مجادله؛ جدلی؛ مجادله ای؛ مجادله آمیز؛ جدال آمیز؛ سخنرانی یا نوشتۀ بیانگر حملۀ انتقادی شدید؛ سخنرانی یا نوشتۀ بیانگر نظر بحث برانگیز نسبت به کسی ...
نمایش شجاعت؛ رفتار بی باکانه
عقیده یا نظر بدعت آمیز
بلند و پرشور؛ پرخاشگرانه؛ شدید اللحن
فریبنده؛ گول زننده؛ واهی؛ موهوم؛ خیالی
چیزی که یافتن، گرفتن یا دستیابی به آن دشوار است
دوگان ( نظریه رسته ها )
دوبخشی؛ دوعنصره؛ دوجنبه ای
گروه کوچکی از افراد که کنترل یک کشور، سازمان یا موسسه را در دست دارند
بی تفاوت
سرباز حرفه ای اجیر شده برای خدمت در ارتش بیگانه
شهروند جهانی؛ جهان میهن؛ جهان وطن؛ کازماپولیتن ( نوعی کوکتل ) ؛ بین المللی؛ دنیا دیده؛ گیاه یا حیوانی که در سرتاسر جهان یافت می شود ( همه جا زی ) ؛ ش ...
مطرود رانده شده مورد طرد
مورد نفرت
مطلوب تر؛ مناسب تر؛ مرغوب تر؛ خواستنی تر؛ شایسته تر
( کسی را ) ناراحت، مضطرب یا خجالت زده کردن؛ عدم راحتی؛ درد و رنج جزئی
ناراحت کردن ( کسی ) ؛ خجالت زده کردن ( کسی )
مخفی کردن احساسات، انگیزه ها یا باورهای واقعی
حالت یا کیفیت ماندگاری برای همیشه
شکل یا ساختار چیزی، خصوصا یک حیوان
نظم ساختاری
شجاعت ( هنگام درد یا دشواری )
فضل فروش نسبت به دانش آکادمیک خود
موشکاف
قاطعانه؛ با قاطعیت
با قطعیت
بی شک؛ بدون شک؛ بی تردید؛ بدون تردید
ایجاد شک و دودلی کردن؛ ابراز بی میلی کردن؛ اظهار مخالفت کردن
عمل یا روند اعتراض یا تردید دربارۀ چیزی
زنجیر در زنجیر امنیتی زنجیر در امنیتی زنجیر ( ایمنی ) در
جهت ابراز شگفتی، همدردی یا ناراحتی استعمال می شود به عنوان یک خطاب محبت آمیز یا دوستانه استفاده می شود
حَرّافی اطالۀ کلام اطالۀ سخن پُرگویی
هویدا؛ آشکار
جهت ابراز شگفتی، همدردی یا ناراحتی استعمال می شود؛ به عنوان یک خطاب محبت آمیز یا دستانه استفاده می شود
تپیدن سریع، شدید یا نامنظم ( قلب )
تند زدن ( قلب )