پیشنهادهای امیر ادیب ارجمند (٨٨٢)
توالی افعال
شکستنی
بیمار
درگذشت؛ موت؛ ارتحال
استفاده از یک منبعِ داده برای اثبات چیزی
کادر
پرسه زن سرگردان
مدت زمان
نامطمئن
تمایز داشتن
دستگاه زباله خردکن سینک دستگاه آشغال خردکن سینک دستگاهی که زیر دستشویی آشپزخانه تعبیه شده و غذا، زباله و غیره را خرد می کند و به لولۀ فاضلاب می ریزد
تغییر دادن در ظاهر، خصوصا با افزودن رنگ های مختلف
طوری که او حرف می زند طرز حرف زدنش
گزافه گفتن
آزرده
کسالت آور، حوصله سربر؛ ملال آور
شخص مطلقه
رنجاندن
آزارگر؛ ایذایی
سرزنش گر؛ نکوهش گر زخم زبان زننده؛ سرکوفت زن
از بین برنده؛ ریشه کن کننده؛ نابود کننده
ناپدید کننده؛ ناپدید شونده؛ هدر دهنده؛ اسراف کننده
موج مانند موج گونه موجی طور موجی شکل
موج مانند
تابدار
دربارۀ حس لامسه؛ مرتبط با حس لامسه؛ قابل لمس؛ لمس کردنی؛ لامسه ای؛ لمسی؛ ملموس؛ محسوس
موهِن
تلاش ( برای آن ) مشکلی ندارد
آشنا بودن با خو گرفتن به
بارج
قضا و قدر
سرنوشت
لولۀ آبرسانی
شکافتن با سوراخ های بسیار
چرخیدن چرخاندن
لباس ژنده
نسبت به چیزی در فکر عمیق بودن؛ با گرفتگی یا نگرانی دربارۀ چیزی فکر کردن؛ به طور کامل پوشاندن، مثلا با بال ها، به منظور محافظت؛ معلق و آشفته باقی م ...
با سهولت به سادگی راحت
خفت بار
تحقیرکننده؛ موهِن؛ خفت بار؛ خوارکننده
اهانت آمیز تمسخرآمیز
لعنت ابدی
در انجام کاری مشکل داشتن سخت بودن انجام کاری برای کسی
فاقد اصول اخلاقی
پشتیبان؛ کمک؛ حمایت؛ پشتیبانی
خصائص خواص
خصائص
بدون الگویی مشخص
به طرز باور نکردنی؛ به طور عجیبی؛ به شدت؛ فوق العاده؛ به طور حیرت آور
بوی گند؛ بوی بد؛ متعفن؛ بخار؛ بوی گند دادن؛ بوی بد دادن؛ بوی تعفن دادن