پیشنهاد‌های امیر ادیب ارجمند (٨٨٢)

بازدید
١,٩٢٧
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اشتباه گرامری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خطای دستوری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دوبخشی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آمیخته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جان پناه دژ

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اظهارات اظهارنظر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

احساس رنجش یا خشم کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ستوده و محترم به خاطر دستاوردهای پیشین

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اجازۀ دخول دادن اجازۀ وارد شدن دادن اجازۀ داخل شدن دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مساحتی وسیع از زمین هموار با درختانی اندک؛ سوگواری کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مولد الکتریکی؛ ژنراتور برق

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نام یکی از فیلم های �سِر آلفرد جوزف هیچکاک� هم هست، ساخت سال 1944.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مالیات تولید بستن بر ( کالا ) ؛ قطع کردن با جراحی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مالیات تولید؛ مالیات بر تولید؛ افزودهٔ مالیاتی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

یک سازهٔ معمولاً چوبی برای حمل و نقل اشیا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نقطۀ پایانی در مکان یا زمان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

در مهندسی برق و مخابرات: مدوله سازی یا مدولاسیون

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مدوله سازی یا مدولاسیون

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

در موسیقی: پرده گردانی، مُدگردی یا مُدولاسیون

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

نعت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مورد عینی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مورد ذهنی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

ملموس

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بیش از حد استفاده کردن یا انجام دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آنچه در زمان موردانتظار نرسیده یا رخ نداده یا انجام نشده است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دارای حالت تهوع

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

چفت هم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

از پیش برنامه ریزی شده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دارای توانایی تکلم روان و منسجم نشان دهندۀ توانایی تکلم روان و منسجم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

داشتن مفاصل یا بخش های مفصل دار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بیان کردن روان و منسجم یک ایده یا احساس

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سرعت گرفتن تند شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سرعت بخشیدن شتاب دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در حال مرگ؛ محتضر؛ در حال احتضار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مخوف؛ هولناک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دل و جرأت؛ روحیه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مانندگویی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تازه کار شخصی که در یک موضوع، مهارت یا عقیده، در آغاز راه است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گمانه زنی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ظرفی که معمولاً در طی مراسم مذهبی در آن عود می سوزانند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

خانۀ بزرگی که بخشی از یک ملک است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

شکل ظاهری، نمود یا سبک عرضه که معمولا ذات واقعی چیزی را پنهان می کند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دارای چشم انداز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شاید بشه گفت: شیرین عقل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

معطلی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نهاد قانون گذاری یک کشور یا ایالت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

انتقال یک دارای یا عنوان با مردن؛ انتقال یا اعطای یک ملک با وصیت یا اجاره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

رخ داده ( شده ) به وقوع پیوسته ( شده ) واقع شده اتفاق افتاده ( شده )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

زمان گذشتۀ: are از فعل: to be؛ گذشته فعل be to و جمع فعل ماضی: was؛ ماضی دوم شخص مفرد از فعل: to be؛ ماضی جمع از فعل: to be؛ ماضی التزامی فعل: to be ...