unexceptionable

/ˌʌnɪkˈsepʃənəbl̩//ˌʌnɪkˈsepʃənəbl̩/

معنی: بی عیب، استثناء ناپذیر، انتقاد ناپذیر
معانی دیگر: بی نقص، بی کمبود

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: unexceptionably (adv.)
• : تعریف: without flaw or fault; beyond objection or criticism.
مترادف: faultless
متضاد: exceptionable
مشابه: impeccable, unimpeachable

- She believed her fianc� was a man of unexceptionable character.
[ترجمه گوگل] او معتقد بود که نامزدش مردی با شخصیت غیرقابل استثناست
[ترجمه ترگمان] او معتقد بود که نامزدش یک مرد بی عیب و نقص است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Though the student seemed bored and undisciplined in class, the work he handed in was unexceptionable.
[ترجمه گوگل] اگرچه دانش آموز در کلاس خسته و بی انضباط به نظر می رسید، کاری که او تحویل داد غیرقابل استثنا بود
[ترجمه ترگمان] هر چند که دانش اموزان به نظر خسته و undisciplined در کلاس بودند، کاری که به او دست داده بود بی عیب و نقص بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. The candidate was quite unexceptionable, a well-known travel writer and TV personality.
[ترجمه گوگل]این نامزد کاملاً غیرقابل استثنا بود، یک سفرنامه نویس مشهور و شخصیت تلویزیونی
[ترجمه ترگمان]کاندیدای مورد نظر کاملا بی عیب و نقص بود، یک نویسنده معروف سفر و شخصیت تلویزیونی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The school's unexceptionable purpose is to involve parents more closely in the education of their children.
[ترجمه گوگل]هدف غیرقابل قبول مدرسه مشارکت بیشتر والدین در آموزش فرزندانشان است
[ترجمه ترگمان]هدف استثنایی این مدرسه شامل مشارکت بیشتر والدین در آموزش کودکانشان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Her comments were perfectly unexceptionable if a little unhelpful.
[ترجمه گوگل]نظرات او کاملاً غیرقابل انکار بود اگر کمی مفید باشد
[ترجمه ترگمان]نظرات او کام لا بی عیب و نقص بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. To this rather limited extent, the methods seem unexceptionable. Financial targets came in earlier, in the 1961 White Paper.
[ترجمه گوگل]تا این حد نسبتاً محدود، روش‌ها غیرقابل قبول به نظر می‌رسند اهداف مالی پیش از این، در کتاب سفید 1961 آمده بود
[ترجمه ترگمان]به این مقدار نسبتا محدود، روش ها بی عیب و نقص به نظر می رسند اهداف مالی پیش از این در روزنامه سفید سال ۱۹۶۱ رخ دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. These unexceptionable points, however, are merely the leaven that produce the gas to lighten the dough.
[ترجمه گوگل]با این حال، این نکات غیرقابل قبول، صرفاً خمیر مایه ای هستند که گاز را برای سبک شدن خمیر تولید می کنند
[ترجمه ترگمان]با این حال، این موارد بی عیب و نقص، صرفا the هستند که گاز را تولید می کنند تا خمیر را سبک تر کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. To this rather limited extent, the methods seem unexceptionable.
[ترجمه گوگل]تا این حد نسبتاً محدود، روش‌ها غیرقابل قبول به نظر می‌رسند
[ترجمه ترگمان]به این مقدار نسبتا محدود، روش ها بی عیب و نقص به نظر می رسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Mr. Weston was a man of unexceptionable character, easy fortune, suitable age, and pleasant manners.
[ترجمه گوگل]آقای وستون مردی با شخصیت غیرقابل استثنا، ثروت آسان، سن مناسب و رفتارهای دلپذیر بود
[ترجمه ترگمان]آقای وستن مردی بود بی عیب و نقص، ثروت، سن و سال، و ادب و نزاکت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Mr. Weston was a man of unexceptionable character, easy fortune.
[ترجمه گوگل]آقای وستون مردی با شخصیت غیرقابل استثنا و ثروتمند بود
[ترجمه ترگمان]آقای وستن آدم بی عیب و نقص و خوش شانسی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A judge's ethics should be unexceptionable.
[ترجمه گوگل]اخلاق قاضی باید غیرقابل استثنا باشد
[ترجمه ترگمان]اخلاق قاضی باید بی عیب و نقص باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Said by a white Texan dynast in Ghana, an African country once ravaged by the slave trade, that unexceptionable insight might sound a shade patronising.
[ترجمه گوگل]گفته شده توسط یک سلسله تگزاسی سفیدپوست در غنا، کشوری آفریقایی که زمانی توسط تجارت برده ویران شده بود، این بینش غیرقابل قبول ممکن است در سایه حمایت کننده به نظر برسد
[ترجمه ترگمان]با یک تگزاسی سفید به نام dynast در غنا، یک کشور آفریقایی که زمانی از تجارت برده غارت شد، آن بینش بی عیب و نقص ممکن است کمی patronising باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. "DEVELOPMENT depends on good governance. " Said by a white Texan dynast in Ghana, an African country once ravaged by the slave trade, that unexceptionable insight might sound a shade patronising.
[ترجمه گوگل]«توسعه به حکمرانی خوب بستگی دارد » یک سلسله تگزاسی سفیدپوست در غنا، کشوری آفریقایی که زمانی توسط تجارت برده ویران شده بود، گفته شد، این بینش غیرقابل قبول ممکن است در سایه حمایت به نظر برسد
[ترجمه ترگمان]\"توسعه به حاکمیت خوب بستگی دارد\" سعید از یک تگزاسی سفید به نام dynast در غنا، یک کشور آفریقایی که زمانی از تجارت برده ویران شد، آن بینش بی عیب و نقص ممکن است کمی patronising باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بی عیب (صفت)
perfect, all right, entire, spotless, flawless, faultless, sound, blameless, intact, fault-free, unexceptionable, indefectible, point-device, serviceable

استثناء ناپذیر (صفت)
unexceptionable

انتقاد ناپذیر (صفت)
unexceptionable

انگلیسی به انگلیسی

• to which there can be no exceptions, adequate, not exceptionable
something that is unexceptionable is not likely to be criticized, objected to, or disagreed with; a formal word.

پیشنهاد کاربران

بپرس