پیشنهادهای Abolfazl Ehsani (١٧٦)
Beach: به قسمت صاف و شنی ساحل دریا یا دریاچه میگن که مردم برای تفریح میرن اونجا. Coast: زمین های یک کشور که کنار دریا یا اقیانوس قرار دارن. جایی که ...
کلمه couch از کلمه فرانسوی coucher به معنای به رختخواب رفتن یا دراز کشیدن گرفته شده و در قدیم به معنی مبلی بوده که دسته نداشته و بیشتر برای استراحت ک ...
بانو - خانم این کلمه رسمی هست و بیشتر در انگلیسی بریتانیایی استفاده میشود و در آمریکا این یک کلمه منسوخ شده به حساب میاد و بیشتر از ma'am استفاده می ...
1 - خرچنگ ( قابل شمارش ) 2 - گوشت خرچنگ ( غیر قابل شمارش ) 3 - پرتی ( نقشه برداری ) 4 - آدم ترشرو - کج خلق ( American English informal ) 5 - برج ...
"Puffin chicks are known as “pufflings به جوجه پافین ها میگن پافلینگ. پافین یک نوع پرنده ای است که طوطی دریایی اطلس هم بهش میگن.
stalactites hang from the ceiling of a cave. stalagmites grow from the floor of a cave.
Leap is to jump or spring a long way, to a great height, or with great force
1. As a verb: to press ( cloth, rubber, paper, etc. ) between rollers or plates in order to smooth and glaze or to thin into sheets پرس کردن پارچه، ل ...
If you say that something is going down the drain, you mean that it is being destroyed or wasted. [informal] به فنا رفتن For Example: Well, there's ...
یک مجموعه از مهره های گرد چوبی، شیشه ای، پلاستیکی و . . . که به وسیله یک نخ یا سیم به هم وصل میشوند و به عنوان زیورآلات استفاده میشوند.
تو آمریکا به pants میگن شلوار و تو بریتانیا به pants میگن زیرشلواری. ( لانگمن )
to push something somewhere using a lot of force, until it can move no further For example: He jammed the boxes into the back of the car چپاندن - چ ...
کله پا شدن
His broken leg was encased in plaster: پای شکسته اش، گچ گرفته شد.
صافی چای صاف کن : tea strainer
کار درست هم میشه گفت، مثلا: He is on the ball : کارش درسته
دوستان اون etc هست که به معنای "و غیره" هست نه ect!!!
unusually quiet and possibly unhappy ( for a person )
صرفا برای مو کاربرد نداره مثل dyed eggs که به معنی تخم مرغ رنگ شدس
as a verb: 1. to fight in a disorderly manner: دعوا کردن های کوچک و بی اهمیت و بی سر و ته مثل دعواهای بچه ها 2. to move by shuffling: راه رفتن سریع ب ...
Someone can be said to be consumed by/with a feeling if that feeling is extremely strong تمام وجود کسی را فرا گرفتن / فکر و ذهن فرد را مشغول کردن مثا ...
The sound of airplane drew Mariam outside صدای هواپیما مریم را به بیرون کشید ( صدای هواپیما باعث شد مریم بره بیرون )
Herat had once been the cradle of persian culture, the home of writers, painters, and Sufis "A Thousand Splendid Suns by Khaled Hosseini" cradle در ...
از لحاظ تلفظ: حالت اسم این کلمه با استرس گذاشتن روی حرف اول تلفظ می شود اما حالت فعل این کلمه با استرس گذاشتن روی حرف دوم تلفظ می شود
the onset of dementia شروع زوال عقل
نفوذ کردن - جا افتادن و متوجه شدن
A Milk Run is a delivery method used to transport mixed loads from various suppliers to one customer. Instead of each supplier sending a truck every ...
process فرآیند
تحمیل کردن چیزی به کسی
یه سریالی هست به همین نام که جهان ما تبدیل به دو جهان موازی شده و همان آدم ها با همان ژن و دی ان اِی ولی با رفتاری کمی متفاوت که به خاطر تصمیمات جزئی ...
پاسخگوی نیازها
The replenishment lead time represents the total period of time which is required to procure or manufacture an item زمان مورد نیاز برای تولید مجدد یک ...
take derivative of Y with respect to X: از Y نسبت به X مشتق بگیرید
لباس موج سواری - لباس غواصی
دوستان با کمال احترام کسانی که گفتند موج سواری اشتباه گفتند! موج سواری میشه surfing نه surf! surf as a noun: خیزاب کنار دریا - کفی که بر روی امواج در ...
طبق لانگمن: اسم: 1 - شن کش - چنگک 2 - ( مرد ) عیاش و هرزه 3 - شیار - شکاف - زاویه فعل: 1 - جمع آوری کردن - با شن کش جمع آوری کردن ( برگ ) - خاک را نر ...
این کلمه با illusion مترادف است ولی با یه تفاوت کوچک که delusion جدی تر و خطرناک تر است. خلاصه تفاوت این دو کلمه را که در یک سایتی خواندم در زیر می ...
crag به تخته سنگ های بزرگ و غول پیکر گفته میشه که برای کوهنوردی مناسب اند و این نوع سنگ ها همه جا میتونن باشن، تو کوه ها یا دریاها یا جاهای دیگه. ول ...
فعل: بلوف زدن - گول زدن اسم: 1 - بلوف - چاخان 2 - cliff = bluff = پرتگاه - تخته سنگ ( بلند و پر شیب معمولا کنار دریا ) صفت: بلوف زن - آدم لاف زن
واژه stilt به پایه های فلزی یا چوبی گفته می شود که ساختمان را روی آن سوار می کنند تا در ارتفاعی بالاتر از سطح زمین قرار گیرد.
چادری که با پوست حیوانات درست میشه و صحرانشینان یا عشایر از آن استفاده میکنند خیمه
1 - برس - فرچه 2 - قلم مو 3 - بوته زار 4 - مسواک زدن 5 - ( به طور سطحی و ملایم ) لمس کردن - برخورد کردن 6 - کنار زدن 7 - برس زدن ( مو )
1 - پلاستیک - لاستیک - پلاستیکی - لاستیکی 2 - مداد پاک کن - تخته پاک کن 3 - ( AmE ) عامیانه: کاندوم
hurricane: big storm in Atlantic ocean typhoon: big storm in pacific ocean
کرم ابریشم - کرم پیله ساز
خارج کردن یا تخلیه کردن چیزی After cooking the meat, drain off the excess fat بعد از پخت گوشت، چربی اضافی رو خارج کن.
گرمکن ورزشی و راحتی
a piece of clothing with long sleeves that is worn over your clothes to protect them or to keep you warm
a piece of clothing like a long loose coat that you wear inside the house, usually over night clothes
Clothes is a plural noun and has no singular form در معنی نیاز نیست بگیم لباس ها یا پوشیدنی ها چون هم در حالت مفرد و هم در حالت جمع میتوان این کلمه ر ...