تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣٠

بِرار 😂😂

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦٨

potential ( noun ) : پتانسیل، قابلیت، توان، امکان potential ( adjective ) : بالقوه، ممکن، مستعد، احتمالی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦٤

دوستان با کمال احترام کسانی که گفتند موج سواری اشتباه گفتند! موج سواری میشه surfing نه surf! surf as a noun: خیزاب کنار دریا - کفی که بر روی امواج در ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦١

intransitive : فعلی که نیاز به مفعول ندارد ( لازم یا ناگذر ) transitive : فعلی که نیاز به مفعول دارد ( متعدی یا گذرا )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥٥

competent یک صفته در حالی که صلاحیت یک اسمه. به این شکل ترجمه می شه: دارای صلاحیت - ذی صلاح - شایسته - قابل قبول

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤٣

همکاری کردن، کمک کردن این فعل فرمال هست و معمولا با حرف اضافه with یا in می آید.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٩

What are the alternative usage of social media استفاده های دیگری که از فضای مجازی می شود کرد، چیست؟

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٧

assert ادعا کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٧

پی بردن، متوجه شدن، احساس کردن ( با استفاده از قوه ادراک ) تشخیص دادن ( رنگ، بو، مزه، . . . ) برداشت کردن، تلقی کردن ( written )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

آوانتاژ ( در فوتبال ) : هنگامی که روی بازیکنی خطا می شود، اگر توپ بعد از خطا به هم تیمی کسی که خطا روش شده برسه و موقعیت خوبی برای تیم باشه، داور به ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٧

مقطعی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

determine تصمیم قطعی گرفتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

اوج گرفتن - سر به فلک کشیدن - قد علم کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

این فعل باید به صورت فعل گذرا معنی بشود یعنی نیاز به مفعول داشته باشد؛ بنابراین این فعل ها: غرق شدن - غوطه ور شدن - فرو رفتن باید به این شکل ترجمه شو ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

مشهود

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

we have been flooded with letters to read یه عالمه نامه برای خوندن رو سرمون ریخته

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

اجرا کردن سفت و سخت قانونی یا موضوعی you have to enforce classroom discipline or there is chaos : مجبوری نظم رو در کلاس اجرا کنی وگرنه هرج و مرج میشه ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

تاسیس کردن start a system

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣١

1 - برس - فرچه 2 - قلم مو 3 - بوته زار 4 - مسواک زدن 5 - ( به طور سطحی و ملایم ) لمس کردن - برخورد کردن 6 - کنار زدن 7 - برس زدن ( مو )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

این کلمه با illusion مترادف است ولی با یه تفاوت کوچک که delusion جدی تر و خطرناک تر است. خلاصه تفاوت این دو کلمه را که در یک سایتی خواندم در زیر می ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣١

پوسیده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣١

borrow میشه قرض گرفتن نه barrow lend میشه قرض دادن barrow یا wheelbarrow هم میشه چرخ دستی یا فرغون معانی دیگه barrow هم میشه توده، پشته، گورپشته

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣١

به جهت معینی راهنمایی یا هدایت کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

1 - پلاستیک - لاستیک - پلاستیکی - لاستیکی 2 - مداد پاک کن - تخته پاک کن 3 - ( AmE ) عامیانه: کاندوم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

Have the stomach for something : دل و جرات و شهامت انجام کاری را داشتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

نفوذ کردن - جا افتادن و متوجه شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

1 - از رده خارج کردن 2 - بیرون کشیدن 3 - از زیر زبون کسی، چیزی کشیدن see if you can squeeze more information out of them

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

excellence برتری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

به جا مانده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

سرکش - بی پروا - جسور - یاغی - اهل شورش و تمرد - قُد - خیره چشم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

راندن - دور کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

نا معقول - غیر منطقی - بی ربط

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

1yard = 3feet = 36inches = 91. 44centimeters

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢١

یه سریالی هست به همین نام که جهان ما تبدیل به دو جهان موازی شده و همان آدم ها با همان ژن و دی ان اِی ولی با رفتاری کمی متفاوت که به خاطر تصمیمات جزئی ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

continue

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

مکانی که برای هدفی خاص مورد استفاده قرار میگیرد یا اتفاق مهمی در اون مکان اتفاق می افتد مثل سایت موشکی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

ناسازگاری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

She snapped her eyes toward Mariam او یه دفعه و ناگهانی، چشم هاشو به طرف مریم کرد. ( رو به مریم کرد )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

خام کردن Don't let him charm you : اجازه نده بهش که تو رو خام کنه. Charming : دلربا

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

گوش خراش

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢١

the Ministry of Foreign Affairs وزارت امور خارجه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

در ترجمه تخصصی به معنای واحد ( تولیدی یا صنعتی ) است.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

از لحاظ تلفظ: حالت اسم این کلمه با استرس گذاشتن روی حرف اول تلفظ می شود اما حالت فعل این کلمه با استرس گذاشتن روی حرف دوم تلفظ می شود

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

فطرت، بنیه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٩

به معنی خفه کردن ماشین هم هست

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

match

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

نفی کردن خنثی کردن منکر شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢١

طبق لانگمن: اسم: 1 - شن کش - چنگک 2 - ( مرد ) عیاش و هرزه 3 - شیار - شکاف - زاویه فعل: 1 - جمع آوری کردن - با شن کش جمع آوری کردن ( برگ ) - خاک را نر ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢١

بررسی کردن سرسری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢١

1. خوردن - نوشیدن - مصرف کردن 2. شریک شدن - سهیم شدن - در کاری شرکت کردن