پیشنهادهای Abolfazl Ehsani (١٧٠)
بِرار 😂😂
potential ( noun ) : پتانسیل، قابلیت، توان، امکان potential ( adjective ) : بالقوه، ممکن، مستعد، احتمالی
دوستان با کمال احترام کسانی که گفتند موج سواری اشتباه گفتند! موج سواری میشه surfing نه surf! surf as a noun: خیزاب کنار دریا - کفی که بر روی امواج در ...
intransitive : فعلی که نیاز به مفعول ندارد ( لازم یا ناگذر ) transitive : فعلی که نیاز به مفعول دارد ( متعدی یا گذرا )
competent یک صفته در حالی که صلاحیت یک اسمه. به این شکل ترجمه می شه: دارای صلاحیت - ذی صلاح - شایسته - قابل قبول
همکاری کردن، کمک کردن این فعل فرمال هست و معمولا با حرف اضافه with یا in می آید.
What are the alternative usage of social media استفاده های دیگری که از فضای مجازی می شود کرد، چیست؟
assert ادعا کردن
پی بردن، متوجه شدن، احساس کردن ( با استفاده از قوه ادراک ) تشخیص دادن ( رنگ، بو، مزه، . . . ) برداشت کردن، تلقی کردن ( written )
آوانتاژ ( در فوتبال ) : هنگامی که روی بازیکنی خطا می شود، اگر توپ بعد از خطا به هم تیمی کسی که خطا روش شده برسه و موقعیت خوبی برای تیم باشه، داور به ...
مقطعی
determine تصمیم قطعی گرفتن
اوج گرفتن - سر به فلک کشیدن - قد علم کردن
این فعل باید به صورت فعل گذرا معنی بشود یعنی نیاز به مفعول داشته باشد؛ بنابراین این فعل ها: غرق شدن - غوطه ور شدن - فرو رفتن باید به این شکل ترجمه شو ...
مشهود
we have been flooded with letters to read یه عالمه نامه برای خوندن رو سرمون ریخته
اجرا کردن سفت و سخت قانونی یا موضوعی you have to enforce classroom discipline or there is chaos : مجبوری نظم رو در کلاس اجرا کنی وگرنه هرج و مرج میشه ...
تاسیس کردن start a system
1 - برس - فرچه 2 - قلم مو 3 - بوته زار 4 - مسواک زدن 5 - ( به طور سطحی و ملایم ) لمس کردن - برخورد کردن 6 - کنار زدن 7 - برس زدن ( مو )
این کلمه با illusion مترادف است ولی با یه تفاوت کوچک که delusion جدی تر و خطرناک تر است. خلاصه تفاوت این دو کلمه را که در یک سایتی خواندم در زیر می ...
پوسیده
borrow میشه قرض گرفتن نه barrow lend میشه قرض دادن barrow یا wheelbarrow هم میشه چرخ دستی یا فرغون معانی دیگه barrow هم میشه توده، پشته، گورپشته
به جهت معینی راهنمایی یا هدایت کردن
1 - پلاستیک - لاستیک - پلاستیکی - لاستیکی 2 - مداد پاک کن - تخته پاک کن 3 - ( AmE ) عامیانه: کاندوم
Have the stomach for something : دل و جرات و شهامت انجام کاری را داشتن
نفوذ کردن - جا افتادن و متوجه شدن
1 - از رده خارج کردن 2 - بیرون کشیدن 3 - از زیر زبون کسی، چیزی کشیدن see if you can squeeze more information out of them
excellence برتری
به جا مانده
سرکش - بی پروا - جسور - یاغی - اهل شورش و تمرد - قُد - خیره چشم
راندن - دور کردن
نا معقول - غیر منطقی - بی ربط
1yard = 3feet = 36inches = 91. 44centimeters
یه سریالی هست به همین نام که جهان ما تبدیل به دو جهان موازی شده و همان آدم ها با همان ژن و دی ان اِی ولی با رفتاری کمی متفاوت که به خاطر تصمیمات جزئی ...
continue
مکانی که برای هدفی خاص مورد استفاده قرار میگیرد یا اتفاق مهمی در اون مکان اتفاق می افتد مثل سایت موشکی
ناسازگاری
She snapped her eyes toward Mariam او یه دفعه و ناگهانی، چشم هاشو به طرف مریم کرد. ( رو به مریم کرد )
خام کردن Don't let him charm you : اجازه نده بهش که تو رو خام کنه. Charming : دلربا
گوش خراش
the Ministry of Foreign Affairs وزارت امور خارجه
در ترجمه تخصصی به معنای واحد ( تولیدی یا صنعتی ) است.
از لحاظ تلفظ: حالت اسم این کلمه با استرس گذاشتن روی حرف اول تلفظ می شود اما حالت فعل این کلمه با استرس گذاشتن روی حرف دوم تلفظ می شود
فطرت، بنیه
به معنی خفه کردن ماشین هم هست
match
نفی کردن خنثی کردن منکر شدن
طبق لانگمن: اسم: 1 - شن کش - چنگک 2 - ( مرد ) عیاش و هرزه 3 - شیار - شکاف - زاویه فعل: 1 - جمع آوری کردن - با شن کش جمع آوری کردن ( برگ ) - خاک را نر ...
بررسی کردن سرسری
1. خوردن - نوشیدن - مصرف کردن 2. شریک شدن - سهیم شدن - در کاری شرکت کردن