drain off

جمله های نمونه

1. Remove the turkey from the pan and drain off the excess fat.
[ترجمه گوگل]بوقلمون را از ماهیتابه خارج کنید و چربی اضافی آن را بگیرید
[ترجمه ترگمان]بوقلمون را از ماهی تابه بردارید و چربی اضافی را تخلیه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. When cooked, drain off the juices and put the meat in a processor or mincer.
[ترجمه گوگل]پس از پخته شدن، آب آن را آبکش کنید و گوشت را در دستگاه چرخ کن یا چرخ کن بریزید
[ترجمه ترگمان]وقتی آشپزی کرده، آب میوه را کنار بگذارید و گوشت را در یک پردازنده و یا mincer قرار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Drain off the rest of the wine from this barrel.
[ترجمه گوگل]بقیه شراب را از این بشکه خارج کنید
[ترجمه ترگمان] بقیه شراب رو از این بشکه خالی کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Drain off the liquid from the meat into a measuring jug.
[ترجمه گوگل]مایع را از گوشت در یک پارچ اندازه گیری بریزید
[ترجمه ترگمان]مایع را از گوشت به یک پارچ اندازه گیری تخلیه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Drain off the excess fat from the meat.
[ترجمه گوگل]چربی اضافی گوشت را خارج کنید
[ترجمه ترگمان]چربی اضافی را از گوشت تخلیه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. After cooking the meat, drain off the excess fat.
[ترجمه گوگل]بعد از پختن گوشت، چربی اضافی آن را آبکش کنید
[ترجمه ترگمان]بعد از پخت گوشت، چربی اضافی را تخلیه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Drain off any excess marinade and use it as a base for a pouring sauce.
[ترجمه گوگل]ماریناد اضافی را آبکش کنید و از آن به عنوان پایه سس ریختن استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]آب اضافی را تخلیه کنید و از آن به عنوان پایه ای برای سس pouring استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Dexter looked back and saw Russell drain off the last drops of his lager.
[ترجمه گوگل]دکستر به عقب نگاه کرد و دید که راسل آخرین قطرات آبش را می‌ریزد
[ترجمه ترگمان]دکستر به عقب نگاه کرد و راسل را دید که آخرین قطرات آبجو را از دهانش بیرون می کشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Cook the lamb Drain off the excess marinade and reserve, then pat the lamb steaks dry with kitchen paper.
[ترجمه گوگل]گوشت بره را بپزید، ماریناد اضافی را آبکش کنید و نگه دارید، سپس استیک های بره را با کاغذ آشپزخانه خشک کنید
[ترجمه ترگمان]گوشت بره را از چربی و ذخیره اضافی تخلیه می کند و سپس گوشت بره را نوازش می کند و با کاغذ آشپزخانه خشک می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Always remember to drain off excess fuel first.
[ترجمه گوگل]همیشه به یاد داشته باشید که ابتدا سوخت اضافی را تخلیه کنید
[ترجمه ترگمان]همیشه به خاطر داشته باشید که ابتدا سوخت اضافی را تخلیه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Cook ground beef, and drain off fat.
[ترجمه گوگل]گوشت چرخ کرده را بپزید و چربی را از آن خارج کنید
[ترجمه ترگمان]آشپزباشی، گوشت گاو را بردار و از چربی خالی کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. To remove algae from your aquarium, drain off the water and wash the tank thoroughly.
[ترجمه گوگل]برای حذف جلبک ها از آکواریوم خود، آب را تخلیه کرده و مخزن را کاملا بشویید
[ترجمه ترگمان]برای از بین بردن جلبک ها از aquarium، آب را تخلیه کرده و مخزن را به طور کامل بشویید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. And when that didn't drain off enough cash, yet another assistance plan required the state to eliminate 120,000 jobs.
[ترجمه گوگل]و زمانی که این پول نقد کافی را تخلیه نکرد، یک طرح کمکی دیگر دولت را ملزم به حذف 120000 شغل کرد
[ترجمه ترگمان]و زمانی که پول کافی را هدر نداد، یک طرح کمک دیگر دولت را ملزم کرد تا ۱۲۰۰۰۰ شغل را از بین ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Drain off excess fat. Stir in rice, tomatoes with their liquid, tomato paste, water, cumin and chiles.
[ترجمه گوگل]چربی اضافی را تخلیه کنید برنج، گوجه‌فرنگی‌ها، رب گوجه‌فرنگی، آب، زیره و چیلی را با هم مخلوط کنید
[ترجمه ترگمان]چربی اضافی را تخلیه کنید برنج، گوجه فرنگی با مایع، خمیر گوجه فرنگی، آب، زیره سبز و chiles را اضافه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• draw out liquid from

پیشنهاد کاربران

خارج کردن یا تخلیه کردن چیزی
After cooking the meat, drain off the excess fat
بعد از پخت گوشت، چربی اضافی رو خارج کن.

بپرس