پیشنهادهای NiMA (٣٩٤)
توجه داشته باشید که همیشه "چرا [که] نه" معادل طبیعی و مناسبی در زبان فارسی نیست. معادل های فارسی: بفرمایید، خواهش می کنم، حتماً، قطعاً، معلومه که، بل ...
توجه داشته باشید که همیشه "یا چیزی/توی این مایه ها/چیزی حدود این/چیزی شبیه این" معادل های طبیعی و مناسبی در زبان فارسی نیستند. معادل های فارسی: استفا ...
توجه داشته باشید که همیشه "یا چی" معادل طبیعی و مناسبی در زبان فارسی نیست. معادل های فارسی: یا نه ( "آماده ای بری یا نه؟"؛ نه این که "آماده ای بری یا ...
توجه داشته باشید که همیشه "کمک کردن" معادل طبیعی و مناسبی در زبان فارسی نیست و هرجا این فعل در معنایی جز "یاری رساندن" به کار برود، در زبان فارسی غیر ...
توجه داشته باشید که همیشه "کمک کردن" معادل طبیعی و مناسبی در زبان فارسی نیست و هرجا این فعل در معنایی جز "یاری رساندن" به کار برود، در زبان فارسی غیر ...
توجه داشته باشید که همیشه "کمک کردن" معادل طبیعی و مناسبی در زبان فارسی نیست و هرجا این فعل در معنایی جز "یاری رساندن" به کار برود، در زبان فارسی غیر ...
توجه داشته باشید که همیشه "کمک کردن" معادل طبیعی و مناسبی در زبان فارسی نیست و هرجا این فعل در معنایی جز "یاری رساندن" به کار برود، در زبان فارسی غیر ...
توجه داشته باشید که همیشه "کمک کردن" معادل طبیعی و مناسبی در زبان فارسی نیست و هرجا این فعل در معنایی جز "یاری رساندن" به کار برود، در زبان فارسی غیر ...
توجه داشته باشید که همیشه "متأسف بودن" معادل طبیعی و مناسبی در زبان فارسی نیست. معادل های فارسی: تسلیت می گم/خدا رحمتش کنه/بیامرزدش ( "آن ها مصیبت وا ...
بینارسانه ای بودن
بازارپسندی
توجه داشته باشید که همیشه "فرق داشتن/کردن" معادل طبیعی و درستی در زبان فارسی نیست. معادل های فارسی اش: [از/به نظر] . . . اهمیت داشتن/دادن/مهم بودن ( ...
توجه داشته باشید که همیشه "با" ( به خصوص قبل از مصدر ) معادل طبیعی و درستی در زبان فارسی نیست. معادل فارسی with verb ing: حذف "با" و تبدیل مصدر به ف ...
توجه داشته باشید که "جایگزین کردن . . . با . . . " معادل طبیعی و درستی در زبان فارسی نیست. راه حل فارسی کردن این ساختار: ۱. اگر بناست کلمه ی "جایگزین ...
توجه داشته باشید که "جایگزین کردن . . . با . . . " معادل طبیعی و درستی در زبان فارسی نیست. راه حل فارسی کردن این ساختار: ۱. اگر بناست کلمه ی "جایگزین ...
توجه داشته باشید که "جایگزین کردن . . . با . . . " معادل طبیعی و درستی در زبان فارسی نیست. راه حل فارسی کردن این ساختار: ۱. اگر بناست کلمه ی "جایگزین ...
توجه داشته باشید که همیشه "خواستن" معادل طبیعی و مناسبی در زبان فارسی نیست. معادل های فارسی: حذف فعل بدون خلل در افاده ی معنا ( "طول می کشید تا عادت ...
توجه داشته باشید که همیشه "مطمئن بودن" معادل طبیعی و مناسبی در زبان فارسی نیست. معادل های فارسی: واقعاً ( "واقعاً می خوای بری؟"؛ نه این که "مطمئنی که ...
توجه داشته باشید که همیشه "مطمئن بودن" معادل طبیعی و مناسبی در زبان فارسی نیست. معادل های فارسی: واقعاً ( "واقعاً می خوای بری؟"؛ نه این که "مطمئنی که ...
توجه داشته باشید که همیشه "فکر کردن" معادل طبیعی و مناسبی در زبان فارسی نیست. معادل های فارسی: حذف فعل think بدون هیچ خللی در افاده ی معنا ( "با اجاز ...
توجه داشته باشید که همیشه "ادامه دادن" معادل طبیعی و مناسبی در زبان فارسی نیست. معادل های فارسی: همچنان/هنوز کاری را انجام دادن ( "هنوز دوستت دارم"؛ ...
توجه داشته باشید که همیشه "ادامه دادن" معادل طبیعی و مناسبی در زبان فارسی نیست. معادل های فارسی: همچنان/هنوز کاری را انجام دادن ( "هنوز دوستت دارم"؛ ...
توجه داشته باشید که همیشه "ادامه دادن" معادل طبیعی و مناسبی در زبان فارسی نیست. معادل های فارسی: همچنان/هنوز کاری را انجام دادن ( "هنوز دوستت دارم"؛ ...
توجه داشته باشید که همیشه "ادامه دادن" معادل طبیعی و مناسبی در زبان فارسی نیست. معادل های فارسی: همچنان/هنوز کاری را انجام دادن ( "هنوز دوستت دارم"؛ ...
توجه داشته باشید که همیشه "ادامه دادن" معادل طبیعی و مناسبی در زبان فارسی نیست. معادل های فارسی: همچنان/هنوز کاری را انجام دادن ( "هنوز دوستت دارم"؛ ...
توجه داشته باشید که همیشه "ادامه دادن" معادل طبیعی و مناسبی در زبان فارسی نیست. معادل های فارسی: همچنان/هنوز کاری را انجام دادن ( "هنوز دوستت دارم"؛ ...
نظر داشتن به
محض
[استعاری] پارچه ی هزارتکه
تکیه کلام
کارگشا
[قید] به معنای عرفی
بی پناه
[در برخی متن ها] گزینش ( به معنای انتخاب بعضی از گزینه ها و حذف گزینه های دیگر )
برای، در راه
( روایت شناسی ) ذهنیت [حاکم بر اثر]
از این رهگذر
خاستگاه
ساختمایه، دستمایه
گوریده، پیچ وتاب دار
( در بعضی متون خاص ) : تأملات، رساله
[به چیزی] قائل بودن
لازم ( نه کافی )
دراماتورژی
چاشنی [چیزی را زیاد کردن]
تب جست وجوی طلا
صورت صحیح "معرف حضور"، به معنای آشنا
قلق گیری