پیشنهادهای NiMA (٣٤٧)
آزاده
کاری اش نمی شه کرد، این طوریاست
کذایی
مستعجل
سوار کردن
آگهانشی
گارد [دفاعی] داشتن
سره گرایی
سر ناسازگاری داشتن با
[خانواده] درجه دو و سه
صبر پیشه کردن
بزن بهادر، شعبون بی مخ
به پای هم پیر شدن
ماتحت/کون [خود] را پاره کردن، جر خوردن/دادن، خود را پاره کردن
ترغیب کردن، شیر کردن، جَو/دنده دادن، زیر پای کسی نشستن
شاهکار
اطلاق کردن
[نوشیدن] لاجرعه، [نوشتن/خواندن] در یک نشست
اما و اگر، اگر و مگر
پا را فراتر می گذارم و می گویم. . .
همدلانه
اقتدارگریز
تکلیف چیزی را یکسره کردن
گلِ سرسبد بودن
محیط/فضای دلپذیر
به روی چشم، اطاعت
گز کردن
گز کردن
خانه /لانه کردن
سربه زیر
ابتکار عمل
first person account: گزارش دست اول/ به نقل از شاهدان عینی
مثله شده
با سلیقه
سربه سر کسی گذاشتن
سربه سر کسی گذاشتن، کسی را سر کار گذاشتن
اسم آوردن، نام بردن
نامنتظره
پندآموزی
از تک وتا/تکاپو افتادن
فداشده
به چیزی اکتفا نکردن، در چیزی متوقف نشدن، به ورای چیزی پا گذاشتن
عاشق و معشوق
بیدنشان
تفکربرانگیز
گشوده، بازشده
ممزوج، به هم آغشته
باری به هر جهت
تیزبینانه، موشکافانه
خوبت شد؟ خوردی؟ نوش جونت! دوات همینه! چشمت درآد!