تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

صورت صحیح "معرف حضور"، به معنای آشنا

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

قلق گیری

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بالکل

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خویشتنِ خویش

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیام آورِ غیب

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بی بروبرگرد

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درست و حسابی/درمان

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فراخور پسند زمانه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

from outside: از غیب/فراسوی اینجا

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

[رنگ] حنایی، قرمز مایل به قهوه ای

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به بار/ثمرنشسته

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

[زمین] بی آب وعلف، شوره زار

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرسوله رسان، کالابَر

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نازپرورده

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ناپذیرا

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

موش کپه ساز

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پرمخاطره

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

[استعاری] پرده پوشی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چیزی را با گوشت و پوست و استخوان لمس کردن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

[اصطلاح] شاید بگویید

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پاتک

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گناه آلود، معصیت آمیز

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به استقبال کسی/چیزی رفتن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بازتعریف

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیش بردن چیزی تا منتهادرجه اش

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

انحصارطلب

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

اندیشه ورزی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بناست. . . از باب/به منظور. . . است

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٣

عامل تحول آفرین

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

الاهگان انتقام

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زبان اخته

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اخته

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ملموس

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کوتاه مدت

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خودشفقتی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد

ندای درونی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ندای درونی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

[کشور] پناهنده پذیر

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برج عاج نشین

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حقیقت عریان

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هر بار

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تن به تن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

[استعاری] نامراد

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

[استعاری] گریز ( از روزمرگی )

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دست به دست همدیگر دادن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آفریده [ادبی]

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

مذموم، نکوهیده، ناشایست، ناسزاوار، ناروا، ناپسند

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مطیع، فرمانبردار، تسلیم، فرمانبر، زیردست، حرف گوش کن، زرخرید، حلقه درگوش، وابسته، منقاد، سربه راه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آزاده

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کاری اش نمی شه کرد، این طوریاست

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کذایی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

مستعجل

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

سوار کردن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آگهانشی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گارد [دفاعی] داشتن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سره گرایی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سر ناسازگاری داشتن با

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

[خانواده] درجه دو و سه

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

صبر پیشه کردن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

بزن بهادر، شعبون بی مخ

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به پای هم پیر شدن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

ماتحت/کون [خود] را پاره کردن، جر خوردن/دادن، خود را پاره کردن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ترغیب کردن، شیر کردن، جَو/دنده دادن، زیر پای کسی نشستن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شاهکار

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اطلاق کردن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

[نوشیدن] لاجرعه، [نوشتن/خواندن] در یک نشست

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اما و اگر، اگر و مگر

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پا را فراتر می گذارم و می گویم. . .

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همدلانه

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اقتدارگریز

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

تکلیف چیزی را یکسره کردن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گلِ سرسبد بودن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

محیط/فضای دلپذیر

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به روی چشم، اطاعت

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گز کردن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گز کردن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خانه /لانه کردن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سربه زیر

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد

ابتکار عمل

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

first person account: گزارش دست اول/ به نقل از شاهدان عینی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مثله شده

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با سلیقه

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

سربه سر کسی گذاشتن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

سربه سر کسی گذاشتن، کسی را سر کار گذاشتن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اسم آوردن، نام بردن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نامنتظره

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

پندآموزی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد

از تک وتا/تکاپو افتادن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فداشده

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

به چیزی اکتفا نکردن، در چیزی متوقف نشدن، به ورای چیزی پا گذاشتن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

عاشق و معشوق

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بیدنشان

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تفکربرانگیز

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گشوده، بازشده

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ممزوج، به هم آغشته

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

باری به هر جهت

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تیزبینانه، موشکافانه

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خوبت شد؟ خوردی؟ نوش جونت! دوات همینه! چشمت درآد!

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

[توی بعضی بافت ها] خنثی، بی معنا

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پُرحس

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خود مثال: The very problem is vague خود مسئله گنگ است

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دفترچه ی مدعوین

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وازده

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

روادار

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

روادارانه

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تمرد

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

راهرو یا مسیر باریک

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گشایش

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گردن نهادن، اقتفا کردن، پیروی کردن، تاسی جستن، متابعت کردن، تسلیم شدن، تمکین کردن، تن در دادن، رام شدن، مطیع شدن، منقاد شدن ≠ نافرمانی کردن، عصیان ور ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رشته افسانه

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

[شیشه] مات، کدر

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

از نو سرپا کردن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

[مجازاً] میدان دید

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مبتلابه

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به میدان آمدن، جولان دادن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دیربه دیر

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اتهام زننده، متهم کننده

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خلل پذیر، متخلخل

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

داستان/قصه/افسانه ی خلقت

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

[برای فاعل غیرانسان] وعده/نوید چیزی را دادن، خبر از چیزی دادن، دلالت داشتن، دال بر چیزی بودن، حاکی از چیزی بودن، نشان/گواه/نشانگر/بیانگر چیزی بودن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

[در بعضی موارد] نضج یافتن، قوام و رونق گرفتن.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

[در] اینجا

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در چنبره ی چیزی گرفتار شده

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

متصور، قابل تصور، پنداشتنی، مفروض، پنداشته، انگاشته، ممکن best story to be imagined بهترین داستان متصور/ممکن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد

[بر کسی/چیزی] عارض شدن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حق تعیین سرنوشت، حق حاکمیت

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هذیان، حرف های پرت وپلا، چرندوپرند

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد

ذوق ورز

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

[معنای استعاری] بده بستان، دادوستد

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جاخالی دادن، این سو و ان سو رفتن، از مسیرِ پرتاب چیزی به سرعت کنار رفتن، سر دزدیدن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جدّوجهد

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

[قید] اساساً، به کنه موضوع که نگاه کنید، از بیخ وبن، ذاتاً

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تجلیات

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد

مبتلابه شدن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

تأملات درونی

پیشنهاد
٠

به دلیل نبود/عدم کلمه ای بهتر

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

[در مورد کتاب، فیلم، نشریه، مقاله و. . . ] چاپ یا انتشار

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیچ وتاب، فراز و فرود، پیچ وخم، چین و شکن، شکنج، پیچیدگی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مایه، عیار، اسطقس

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

کم دانشی، بی مایگی، بی هنری

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

نودانشجو، نودانش آموز

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ظرایف

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

محمل

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فوت کوزه گری، لِم کار، پف کاسه گری

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد

شکسته بسته و سردستی/سرسری کار کردن، سرهم بندی /سمبَل/ماست مالی کردن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شکسته بسته و سردستی/سرسری کار کردن، سرهم بندی /سمبَل/ماست مالی کردن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

طرح بندی، اسلوب بندی، طرح ریزی، طرح چینی، آرایش، سازمند کردن، منظم کردن، مرتب کردن، سازمان یافته کردن، اسلوبمند کردن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بی محابا و بی هیچ غایتی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دل مشغول کردن، موجبات دل مشغولی/تفنن/سرگرمی را فراهم کردن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چیزی را به شور و وجد آوردن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

بی پروا، بی التفات، بی اعتنا، سربه هوا، بی محابا، پردل، متهور، نترس، بی پرده، بی دریغ، بی کله، بی باک، پرجگر، بی آزرم

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٦

احیاناً

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

سرگذشت، فراز و نشیب زندگی، شرح حال، حکایت زندگی، حسب حال

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نظام حاکم بر امور

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بیش شخصی سازی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زبان شناسی ریاضیاتی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تخم چیزی/حسی را در دل کسی کاشتن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد

دست دو، استوک

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بدون اراده، ازخودبیخود، شوریده، درحالت خلسه، شیفته، شیدا، واله، مدهوش، حیران، سرگشته، بی خبرازخود

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بدون اراده، ازخودبیخود، شوریده، درحالت خلسه، شیفته، شیدا، واله، مدهوش، حیران، سرگشته، بی خبرازخود

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥

مثل همینی که مردم دیگه محصولات شرکت میهن رو نمی خرن و ناله شون رو درآوردن : ) )

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

کسی که معیارهای دوگانه دارد

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

موهبت ها، نعمات، هدایا

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیشبرد مثال: progress on targets: پیشبرد اهداف

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

[تردید، فکر، شک] آزارنده

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

از چیزی عبور/گذر کردن/گذشتن، چیزی را پشت سر گذاشتن، دورانی را گذراندن/طی کردن مثلاً می گن: مردم از اصطلاح طلب ها عبور کرده اند.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

قرابت، خویشی، تقارب، تقرب، مؤانست، مودت، علقه، بستگی، آمیزش، انس، الفت، موالفت، مانوس شدن، انس گرفتن، دمساز شدن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

[استعاری] زنجیره، سریال، کاروان، قطار، قافله، ستون، ریسمان

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

پیاپی، پی درپی، دمادم، متواتر، متوالی، مداوم، مستمر، علی الاتصال، علی الدوام، لاینقطع، متصل، یکریز، یک بند، مسلسل، دم به دم، لحظه به لحظه، هماره، همو ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥

پیاپی، پی درپی، دمادم، متواتر، متوالی، مداوم، مستمر، علی الاتصال، علی الدوام، لاینقطع، متصل، یکریز، یک بند، مسلسل، دم به دم، لحظه به لحظه، هماره، همو ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

[گیاه شناسی] شپشک

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

System and Organization Controls ضوابط کنترل خدمات سازمان

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

[شلوار] دمپاگشاد

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

[قید] تازه مثال: من که راه افتادم، تازه تصمیم گرفت به من زنگ بزند.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

X is about Y ترجمه ی صحیح: اصل و اساس "الف"، "ب" است. "الف" در اصل یعنی "ب". ترجمه ی اشتباه ( گرته برداری بی معنا از انگلیسی ) : "الف" درباره ی ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

X is about Y ترجمه ی صحیح: اصل و اساس "الف"، "ب" است. "الف" در اصل یعنی "ب". ترجمه ی اشتباه ( گرته برداری بی معنا از انگلیسی ) : "الف" درباره ی ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Gross Written Premium حق بیمه ی ناخالص صادره

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ازآب وگل درآمده

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

جلوی چشم

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

گریزناپذیر، هوس انگیز، دلربا، فریبنده، وسوسه گر

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

آسباد

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

[تجارت] مشارکتی، قرابتی، وابسته

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در بعضی بافت ها به معنای "نظرسنجی" هم هست. مثال: Celent took the temperature of eight leading executives in digital insurance.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با لحن/صدای یکنواخت

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کهنه، قدیمی، زهواردررفته

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٨

پشت سر گذاشتن [مشکلات]

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

گل از گلش شکفت

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خوراندن [داده در سیستم]

پیشنهاد
١

[هوش مصنوعی] تولید تقویت شده با بازیابی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سکه روی سکه گذاشتن، به سختی پول جمع کردن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فکل مو

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

صحت سنجی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بیمه پذیری

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سرشکن کردن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

آروغ بچه را گرفتن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آنی، لحظه به لحظه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٦

عرصه، ساحت، گستره، پهنه، بستر، مدار، حیطه، افق، میدان

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

[بیمه] گزینش نامساعد

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بی سرانجام، نافرجام، بی نتیجه، بدفرجام، بی عاقبت

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از سر/با عجز، ناتوانی، استیصال، درماندگی، بیچارگی، واماندگی، فقدان انتخاب، لاعلاجی، ناچاری، فروماندگی، بی نوایی، ناچاری

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

بال بال زدن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

علی الحساب، تااطلاع ثانوی، علی العجاله، اینک، کنون، حال، هم اکنون، الساعه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

دوستانی که اینجا رو با اینستاگرام اشتباه گرفتن و گدایی لایک میکنن بگن با لایکاشون چی کار میکنن؟ شبا بغلشون میکنن بخوابن یا وام میدن باهاش؟ : ) ) )

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

مبلغ بیمه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

تغییر/به روزرسانی ( بیمه نامه )

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ترکیب/ادغام [بیمه نامه]

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هویت زدوده

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

[رفتار] ضدانتخابی، انتخاب مغایر

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

روی گردانیدن/روگردانی/دوری جستن/دوری کردن/فاصله گرفتن/برگشتن ( از کسی ) ، پشت کردن ( به کسی )

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

روی گردانیدن/روگردانی/دوری جستن/دوری کردن/فاصله گرفتن/برگشتن ( از کسی ) ، پشت کردن ( به کسی )

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

توافق شده، توافقی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حاشیه نشین به حاشیه رانده شده

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حاشیه نشینان، به حاشیه رانده شدگان

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زبان روشن و صریح

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

[صفت مفعولی] بازآموخته

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

هزینه تراشی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بداظهاری

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بیمه ی عمر جامع فردی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

give back to society: ادا کردن حق خود در قبال جامعه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

[صفت] شناور، تغییرپذیر، بی ثبات، تبدل پذیر، تبدیل پذیر، متزلزل، متغیر، ناپایدار

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بیمه ی عمر جامع

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بیمه ی عمر جامع شناور

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نسل منگنه شده: به کسانی اشاره دارد که هم زمان هم از کودکان و هم از سالخوردگان مراقبت می کنند.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

[مو] ژولیده، به هم ریخته، پریشان، رها

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

عضو وابسته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خریدار واقعی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بی دلیل ( فعل معکوس ) بی دلیل نبود/نیست مثال: Those two girls were also going to the attic for a reason. آن دو دختر بی دلیل به اتاق زیرشیروانی نمی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

معلوم نیست/نمی دانم چطور

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اجتماعی/معاشرتی بار آوردن کسی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

از صفر/هیچ، با دست خالی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

آه از نهاد کسی بلند شدن، آه کشیدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

با سینه ای ستبر، با سری بالا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

[قید] با سینه ای ستبر، با سری بالا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

[صفت] جنگ زده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

my only one تنها کَسم، داروندارم، نفسم، همه کسم برگرفته از متن ترانه ی مرحوم اصلانی: همه کسم تو هر هوسم تو هم نفسم تو بال و پرم تو همسفرم تو بیش و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

[ادبی] آزاد و رها همچون پرنده ها، از هفت دولت آزاد، چو تخته پاره بر موج

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سازمان بهزیستی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

به حق

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

ناامن، پرآشوب، خطرناک، شلوغ، ناآرام، پرخطر، شیرتوشیر ، خرتوخر، آشفته، بی ثبات، غیرایمن، آشفته، بحران زده، بحرانی، پرهرج ومرج، متلاطم، آشوب زده و. . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پرداخت مازاد، بیش پرداخت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

زبان رمزی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پرسه زدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

جوریدن، جست وجو کردن، جُستن، گشتن دنبالِ چیزی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

پاسوخته، هرزه گرد، بیهوده گرد، ولگرد، بی ریشه، آواره، دربه در، سرگردان، رهاشده، ول، رها، خیابان گرد، خیابانی، پاشنه ترکیده، هرزه پا، ویلان و. . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سرپیچک ( نوعی سرخس )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

رسوا، انگشت نما، بی شرم، بی حیا، نامودب، وقیح، دریده، گستاخ و. . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نماینده ی کل، نماینده ی عمومی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

[بیمه] اموال و خسارت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

�بیمه نهفته� یا �بیمه تعبیه شده�

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

[عامیانه] سری دوزی، رج زدن، گربه شوری، پشت سر هم بیرون دادن، تولید بی امان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

قار و قور کردن شکم، چنگ انداختن معده [ناشی از گرسنگی شدید]، روده ی کوچک روده ی بزرگ را خوردن، دل ضعفه my stomach churns

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مستمری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

[ترجمه قید به فعل]: عقل کردن، عقل به خرج دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

واگن [مخصوص] حمل دام/احشام

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در نقش صفت: Would - be doctor دکتر "بعدازاین"

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در نقش صفت: future doctor دکتر "بعدازاین"

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بازآرایی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

[در مورد موفقیت] که مستحقش بود، با استحقاق کامل و. . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

با سری بالا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مواهب، خوبی ها، مزایا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سختی ها، دشواری ها، مصائب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جیب بر ماهر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Those at the front: جلوداران، پیشقراولان، طلایه داران، پیشاهنگان، پرچمداران، عصاکش ها، مشعل داران، پیشروان، قافله سالاران، سرگروهان، پیشتازان، طلیعه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بی تکیه گاه، بدون تکیه گاه، بدون تکیه، بی تکیه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

برانگیختن، تأثیر گذاشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

آموزه، تعالیم، رهیافت، فکر، برق، جرقه، رهنمون، رهنمود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پیگیر، ول نکن، سمج، کنه، مُصر، اصرارکننده، پافشار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

من مونده ام این دوستانی که تقاضای لایک دارن با لایک هاشون چی کار می کنن! باهاش وام می دن، توی رزومه تون می نویسیدش، باهاش مخ می زنین یا چی؟! : )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

طاقت فرسا، طاقت سوز

پیشنهاد
١

خانه جایی است که دلت آنجاست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

عجالتاً، فعلاً، در حال حاضر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پیچاپیچ، پیچ درپیچ، پرپیچ وخم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

از بر شدن [کاری]، [کاری را] به نحو احسن انجام دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خوش دست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

[روانشناسی] فرافکنی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

از میدان [به] در کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

[ آمیزش جنسی] دخول راحت و بی دردسر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

واژن، اندام جنسی خانم ها

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بی واسطه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

[برای ابزارهایی مثل سوهان و. . . ] درجه ی زبری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٧

این دوستانی که اینجا هم گدایی لایک می کنن بگن با ذخیره ی لایک هاشون چی می خرن، شاید به درد بقیه هم خورد : ) )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

دست به دست هم دادن [و به نتیجه ی خاصی رسیدن]

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

نیابتی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

[با خوردن چیزی] دلی از عزا درآوردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

سیاست زده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

راهب جنگل نشین: راهبان جنگلی به دلیل اینکه در جنگل زندگی می کنند، به این نام مشهور هستند. در بودییسم، یک رسم تسلیم وجود دارد که افراد با رها کردن دار ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

خوشحال کننده، شادی آور

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

کاشف به عمل آمد. . .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

جناب غدیر! گردنبند برای انسانه. برای حیوانات "قلاده" استفاده می شه!

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

مصمم/بااراده/هدفمند بودن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

رضایتمندی، احساس رضایت/سودمندی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

حال وهوا، قیافه، ظاهر، ژست، افاده، ادا، حالت، لحن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

دست به اسلحه بردن، شرکت در مبارزه ی مسلحانه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

در کارنامه ی خود داشتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

خصیصه ها، خصایص، مختصه ها، مختصات، ویژگی ها، مشخصه ها، صفات ممیزه، وجوه ممیز

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

خصیصه ها، خصایص، مختصه ها، مختصات، ویژگی ها، مشخصه ها، صفات ممیزه، وجوه ممیز

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

زمختی، کژی، عیب، نقص، ناهمواری، درشتی، زفتی، ستبری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

[در نقش صفت] محققانه، دانشمندانه، عالمانه، فاضلانه، پژوهشگرانه، منتج ازپژوهش

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

همدوش کسی بودن/ شانه به شانه ی کسی قرار گرفتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

همدوش کسی بودن/ شانه به شانه ی کسی قرار گرفتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

توفنده، تندوتیز، نیشدار، گزنده، زننده، جگرسوز، جانگداز، دردناک، سوزناک، حاد، بُرنده، سوزآور، سوزان، سخت، شدید، آتشین، نافذ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

[فلسفه] نویسا

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

[نقاشی] سه لت/سه لتی/سه لته

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

[جامعه] طبقه ی حرفه ای - مدیریتی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

[کتاب] فروش متوسط

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

معاشرت، مراوده، آمیزش، اختلاط، ارتباط، تماس، حشر و نشر، نشست وبرخاست

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

دخمه، غار، مغاک، مغار، کهف

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

قمار کردن، در قمار باختن، باختن، با قمار از دست دادن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

لاجرعه نوشیدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

بکر، خام، درحالت فطری و اولیه، اصیل

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

گشت و گذار، گردش کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

وامانده، مستأصل، کم آورده، درمانده، فرومانده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

وانهادن، وانهادگی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

زیست تعویقی، اغما، کما حالت تعلیق، پادرهوایی، بلاتکلیفی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

اندوخته، توشه توش و توان ابتکار، تدبیر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

امکانات، قابلیت ها، توانایی ها، چنته

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

تبعیدی، بیرون گذاشته شده، طردشده، مطرود، رانده، اخراجی، حذف شده، برکنار، کنارگذاشته شده، ایزوله، محدود، محروم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

خودی نشان دادن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

شکوفا شدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

شکوفا شدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

فرع، چیز فرعی، شاخ وبرگ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

( در مورد گیاهِ کاشته شده ) : ریشه کردن، ریشه راندن، ریشه دواندن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

گسستن، گسیختن، بریدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

( در مورد زمان ) آزگار

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

ملازمه ی چیزی بودن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

مأمن، بَست، پناهگاه، خلوتگاه، کنج عزلت، گوشۀ خلوت، گوشۀ انزوا، گوشۀ دنج؛ جای تحصن، ملجأ، مأوا، حرم، حریم مقدس، محراب

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

[معنای مثبت] پرسه زن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

( عامیانه ) آسّه رفتن و آسّه آمدن، پوشیده ماندن، دور از انظار ماندن، ناشناخته ماندن، پنهان کاری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

چشم بسته، با چشم بسته، ازخداخواسته

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

چشم بسته، با چشم بسته

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

توفنده، غران

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

پنجره ی بیرون نشسته/سه بر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

بزن بهادر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

خار و خفیف

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

مبهم/نامشخص/محو شدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

چارچوب ذهنی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

[حرف] چرندیات، مهملات، ترهات، مزخرفات، چرند و پرند و. . .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

[در مورد غذا] حاضری، آماده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

خشک شدن سرچشمه [ی خلاقیت]، خالی شدن چنته

پیشنهاد
٢

مشکل از جای دیگری آب می خورد، این فقط بخشی/بخش کوچکی از مسئله است، قضیه بودارتر از این هاست، فقط ظاهر داستان است

پیشنهاد
٦

این تمام داستان/قضیه نیست مشکل/مسئله ی دیگری هم هست قضیه/کار به همین جا ختم نمی شود ماجرا به این سادگی ها هم نیست

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

بی جانی، بی رمقی، بی حالی، بی روحی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

باکفایت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

زن باکفایت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

( مجازی ) خاشاک، موضوعات فرعی و کم اهمیت