پاسخهای محمد فروزانی (١,٦٢٣)
It rains cats and dog continuously for 6 hours.
جَر جَر باریدن؛ شُر شُر باریدن؛ تند باریدن It rains cats and dog continuously for 6 hours. برای شش ساعت بدون وقفه تند میبارید (جَر جَر میبارید)
moral fiber به چه معناست؟ Since she has strong moral fiber, Katy tries to do what her mom taught.
مَنِش اخلاقی از آنجایی که او دارای منش اخلاقیِ قوی است، کتی سعی می کند آنچه را که مادرش آموزش داده انجام دهد.
سیندرلا کاری را کرد که از او خواسته شده بود. و یا سیندرلا همانطور که به او گفته شد عمل کرد. و یا سیندرلا به آنچه به او گفته شد عمل کرد. و یا سیندرلا کاری را انجام داد که از او خواسته شده بود.
No sooner had I turned away to go downstairs than I heard a strange, ghostly laugh. دیری نپاییده بود که چرخیده بودم تا از پله ها پایین بروم که ناگهان صدای خنده ترسناک و عجیب شنیدم.درسته؟
ترجمه شما اشتباه نیست ولی میشود ترجمهی سلیستری هم داشت: به محض اینکه رویم را برگرداندم تا به طبقه پایین بروم، صدای خنده ای عجیب و شبح گونهای را شنیدم.
or the old laws will be expanded, and interpreted in his favor in a more liberal sense .
یا با بسط دادن قوانین قدیمی به نفع خود، او تفسیر به رأی و استفاده به مطلوب از آنها میکند.
بهتر بود این عبارت در متن یا جملهای که در آن بکار رفته مورد پرسش قرار میگرفت تا ترجمهی دقیقتری ارائه میشد. با وجود این نکته، ترجمهی سر دستی و تحت اللفظی این عبارت چیزی شبیه عبارت زیر است: اقدامی طفره رونده (گریزجویانه) داشته باش.
Hug is more casual and intimate whereas, 'embrace' is more formal. کلمهی hug حالت غیر رسمی تر و نوعی رابطهی صمیمی تر را القاء میکند در حالی که embrace رسمی تر است. با این وجود، این مطلب به عنوان قانون تلقی نمیشود و بستگی به شرائط، ارتباط بین افراد، فردی که زبان را بکار میگیرد، یکی بجای دیگری استفاده میشود.
He mashed the livers into a disgusting paste and then stuffed the paste into the doughnuts Were none the less equally mean.
He mashed the livers into a disgusting paste and then stuffed the paste into the doughnuts Were none the less equally mean. این جمله باید اصلاح شود تا بشود ترجمهی مناسبی از آن داشت. معلوم نیست چرا کل ...
البته بهتر بود که در مورد این لغت با توجه به کانتکسی که در آن استفاده شده است و یا حد اقل در جملهای که بکار رفته است سؤال میشد چرا که معانی مختلفی دارد. با این وجود دو کاربرد آن در اینجا پیشنهاد میشود. (در یک هتل) اطاق گرفتن برای تخلیه اطاق هم از عبارت check out استفاده میشود. (در فرودگاه) کارت پرواز گرفتن
taking time out from the engine room, was the chief engineer
وقفهیکوتاه؛ زمانی دور از کار؛ زمانی برای استراحت
So here you have, coup d’etat, military coup, a coup attempt, and an attempted coup
Attempted coup تلاش برای کودتا (در اینجا عبارت «سعی شده» برای «کودتا» نقش توصیفی دارد.) Coup attempt تلاش کودتایی یا کودتا گونه (در اینجا «کودتا» برای «تلاش و سعی و کوشش» نقش توصیفی دارد. یعنی تلاشی که کودتا گونه است. مثالهای فوق الذکر شبیه ترکیبات زیر است: Applied linguistics زبان شناسی کاربردی Linguistics applied کاربرد زبان شناسی
The first step to doing more in less time is to get your focus dialed in. Try to invest your attention entirely in the task at hand. That means no multitasking
اولین گام برای حداکثر بهرهوری در کمترین زمان ممکن این است که تمرکز خود را یکجا جمع کنید. سعی کنیدتوجه خود را بطور کامل متوجهی کاری کنید که در حال انجام آن هستید. این نوع تمرکز مستلزم پرهیز از انجام چند کار در آنِ واحد است.
We say to parents “don’t have them tested” while I’m working with them
با توجه به اینکه این جمله از بافت یا محیطی که در آن بکار رفته است جدا شده و جملات پیرامون آن وجود ندارند و دو ضمیر متفاوتِ we و i (اگر اشتباه نباشد) در آن بکار رفته است، ترجمهی پیشنهادی و تحت اللفظی چیزی شبیهِ جملهی زیر است: ما به والدین میگوییم که آنها را مورد آزمایش قرار ندهند وقتی که من درگیر آنها هستم (من باهاشون کار میکنم)
His grandfather sighed a happy sigh and gave Robert a big hug. 'The magic fish chose you.
قبل از ترجمه باید این نکته را ذکر کرد که عبارت ماهی جادویی در قصه پریان برای کودکان استفاده شده است و در اینجا هم ما مجبوریم معنی تحت اللفظی از این عبارت داشته باشیم و خوانندهی این جمله هم باید ...
It’s a verb, and a noun, and it means a discussion in which reasons for and against something are brought out.
این [کلمه] هم اسم است و هم نقش دستوری فعل را ایفا میکند و به معنی بحثی است که در آن دلائلی در دفاع یا بر علیه مطلبی آورده میشود.
So this has not happened yet, a threat is something that seems dangerous. It means something that might hurt you but it hasn’t hurt you yet
بر اساس جملهای که در اینجا است که خارج از محیطی که در آن بکار رفته و جملههای اطراف آن و خود متن است، ترجمه تحت اللفظی آن چیزی شبیه به مطلب پایین است: تهدید چیز ی است که میتواند خطرناک باشد و به شما آسیب برساند اما هنوز آسیبی به شما نرسیده است.
The level of intensity and the purpose escalates from shouting, to yelling, and lastly screaming.
سطحِ شدت و هدف از فریاد زدن عوامل تعیین کنندهی افزایش صدا از داد زدن، به نعره زدن (یا هوار کشیدن) و نهایتاً جیغ کشیدن است
اصطلاح "packaging" در امور گمرکی دقیقا به چه معناست ؟
معنی این لغت بستگی به کاربرد آن دارد. با توجه به کانتکس خاصی که در آن بکار میرود معانی مختلفی دارد. ۱- اولین معنی که تحت اللفظی است همان #بسته بندی# کالا جهت صادرات است. The packaging takes time. ...
Who goes there این جمله ( کی اون جاست) معنی شده آیا درسته؟
بله ترجمه درست است. این عبارت معمولاً توسط یک نگهبان وقتی مثلاً کسی در شب به سمتش میاید گفته میشود. گاهی اوقات با کلمهی halt به معنی #ایست# بکار میرود. در کل، این عبارت را به دو شکل میتوان ترجمه کرد: ۱- کی اونجاست؟ ۲- کی داره از این طرف میاد؟
دوستان، من به دنبال معادل فارسی کلمهیfoil با این تعریف هستم: شخصیتی در روایت داستان که در تضاد با شخصیت دیگر (بخصوص قهرمان داستان) قرار دارد. لزوماً ضدقهرمان نیست اما گاهی ممکن است این دو یکی ...
شخصیت مقابل (و همانطور که خود شما اشاره داشتید الزاماً آنتاگونیست نیست و حضورش برای بروز خصوصیات ناشناختهی قهرمان داستان است. اما در بعضی مواقع ممکن است با قهرمان داستان در کانفلیکت و تضاد باشد. به ع ...
معنی تحت اللفظی کلمه bet شرط بستن است اما وقتی در عبارت I bet بکار میرود، این شرط بستن، مانند استفاده ما در فارسی، به معنی مطمئن بودن است. مثلا وقتی در فارسی میگوییم:# شرط میبندم تو هم خبر داشتی.# این یعنی مطمئنم تو هم خبر داشتی: I bet you were good at games when you were at school مطمئنم (شرط میبندم) وقتی مدرسه میرفتی بازیت خوب بوده.
جمله اصلی اینه: I have a very strong feeling that the opposite of love is not hate-it's apathy. It's not giving a damn
بی توجهی کردن؛ برای کسی یا چیزی فاتحه نخواندن؛ به حساب نیاوردن؛ به چشم نیامدن؛ اهمیت ندادن. ترجمه متن ذکر شده: احساس قوی درونم به من میگه که متضاد عشق، نفرت نیست بلکه بی تفاوتی و نادیده گرفتن طرف مقابل است.
معنی عبارت the devil is in the details
جزئیات چیزی که به نظر ساده است، سختترین جنبهی آن سادگی ظاهری است.