پرسش خود را بپرسید

مراحل فرایند تصمیم گیری اخلاقی آگاهی

تاریخ
٣ ماه پیش
بازدید
٩١

 مراحل فرایند تصمیم گیری اخلاقی 

  • آگاهی
  • قضاوت
  • نیت
  • اقدام

 هر کدام را توضیح دهید.

٣,٦٧٧
طلایی
٠
نقره‌ای
٠
برنزی
١٤١

١ پاسخ

مرتب سازی بر اساس:

در این الگو برای انجام تصمیم گیری اخلاقی چهار مرحله طی می شود که عبارتند از:ادراک یا آگاهی اخلاقی، قضاوت اخلاقی، تمایل یا نیت اخلاقی و انجام عمل یا اقدام اخلاقی که در ادامه تشریحمی شود.

۱)                 ادراک اخلاقی (شناخت یا آگاهی از موضوعات اخلاقی) ادراک اخلاقی به تشخیص فرد ازیک مفهوم اخلاقی گفته می شود. ادراک اخلاقی عامل محرک تمام تصمیم گیری هایاخلاقی است. در هنگام درگیر شدن در فرایند تصمیم گیری اخلاقی، فرد باید یکمسأله اخلاقی را درک کند .به تعبیر رست، عاملی که منجر به ادراک اخلاقی می شود،حساسیت اخلاقی است. حساسیت اخلاقی یعنی "توانایی تشخیص این که آیا یکموقعیت خاص دارای محتوای اخلاقی هست یا خیر؟(امیرشاهی و همکاران، 1390، 31).

هر فرد قبل از اینکه درگیر ملاحظات وسیع اخلاقی شود، باید یک موضوع اخلاقی را بشناسد. همه افراد به طور مساوی نسبت به موضوعات اخلاقی حساس نیستند و احتمالاً عوامل فردی، موقعیتی و فرهنگی، حساسیت افراد را تحت­الشعاع قرار می­دهد(علی پور، 1389، 35).

۲)                 قضاوت اخلاقی: پس از این که فرد یک موضوع اخلاقی را درک کرد، در مورد آنقضاوت می کند. تشخیص فرد در مورد این که چه رفتاری درست یا غلط است، قضاوتاخلاقی نامیده می شود.واسکوئز و کارا (1995) اظهار داشتند که هرگاه فرد در مورد راهدرست یا غلط انجام کاری قضاوت می کند (در مورد خوب و بد قضاوت می کند)، اینکار را برمبنای نوعی استاندارد انجام می دهد. قوانین یا اصول، عواملی هستند که بهعنوان راهنمای رفتار عمل می کنند(امیرشاهی و همکاران، 1390، 32).

قضاوت اخلاقی عبارت است از اعتقاد بر درستی یا نادرستی یک عمل. قضاوت اخلاقی متفاوت از سطح فردی توسعه یا استدلال اخلاقی است، به طوری که استدلال اخلاقی یک ویژگی فردی است اما قضاوت اخلاقی یک رویکرد فرایندمحور است(علی پور، 1389، 35).

قضاوت اخلاقی پیچیدگی زیادی دارد. تصمیم گیرنده می تواند از یک یا بیش از یکنظریه فلسفی در قضاوت خود استفاده کند. تعداد فلسفه ها و فلسفه های خاصی کهبرای قضاوت انتخاب می شوند، حاصل رشد اخلاقی فرد و محیط او است. از آنجا کهفرد ممکن است یک فلسفه یا بی شتر را در یک مسأله اخلاقی خاص به کار برد، ایناحتمال وجود دارد که بین فلسفه هایی که به کار می برد تضاد ایجاد شود. اگر فردفلسفه های مختلفی را به کار گیرد و همه یک نتیجه و تصمیم را برای او ایجاد نکنند،باید راهی را برای حل این تضاد پیدا کند. یعنی اگر یکی از این فلسف هها بگوید که یکسری اعمال غیراخلاقی هستند و فلسفه دیگری که به کارگرفته، بگوید همان اعمالاخلاقی هستند، فرد باید راهی برای ایجاد سازگاری بین این تفاوت ها پیدا کند. این امرغالباً به این صورت اتفاق می افتد که فرد تشخیص می دهد یکی از فلسفه های خاصیکه انتخاب کرده است واقعاً برای استفاده در مورد مسأله جاری مناسب نیست. بنابراین، از عمل به فلسفه یادشده صرف نظر می کند. این استدلال از جمله شاملاولویت دادن به:

۱- یک ضرورت نسبت به دیگر ضرورتها

۲-  تمرکز بر حقوق یک گروه از ذ ینفعان نسبت به ذ ینفعان دیگر هم می شود(بهاحتمال زیاد، فرد بر حقوق گروه ذی نفعانی که به آنها تعلق دارد، بیشتر تأکید میکند).

 با چشم پوشی از یک استدلال، مسأله بر اساس دیگر فلسفه هایی که باقی مانده اندو به مسأله اخلاقی مورد بررسی مربوطند، مورد ارزیابی قرار می گیرد. نهایتاً، برای اینکه یک تصمیم، اخلاقی ارزیابی شود، باید با تمام فلسف ههای اخلاقی که فرد درقضاوت خود به کار گرفته سازگار باشد تا بتواند توسط تصمیم گیرنده اجرا شود یا باید ازآنچه که باعث عدم سازگاری بین فلسفه ها می شود، چشم پوشی گردد(امیرشاهی و همکاران، 1390، 32).

۳)                 تمایل اخلاقی (نیت رفتاری):  تمایل اخلاقی به رفتار جهت داری گفته می شودکه فرد پس از انجام قضاوت اخلاقی، براساس رشد شناختی اخلاق خود، نسبت به آنگرایش پیدا می کند.

در مفهوم تصمیم­گیری، نیت رفتاری یک فرد عبارت است از احتمال صریح اینکه فرد در یک عمل خاص درگیر شود(علی پور، 1389، 36).

شکل دهی به این تمایل برای حل یک مسأله اخلاقی، شامل بررسی گزینه هایمختلف برای حل آن مسأله، و انتخاب گزینه ای می شود که فرد تمایل بیشتری برایعمل به آن دارد. گزینه انتخاب شده ممکن است با دیدگاه ایده آلیِ فرد در مورد مسألهاخلاقی کاملاً سازگار نباشد. بنابراین، تمایل فرد به عمل کردن یا عمل نکردن براساسقضاوت اخلاقیِ خودش، تمایل او را نسبت به به کارگیری ارزش های اخلاقی در مقابلارز ش های غیراخلاقی غیراخلاقی نشان می دهد. به عبارت دیگر، یک گزینه خاص براساس نتایج قضاوت اخلاقی فرد، انتخاب می شود و فرد تمایل خود را برای عمل به اینگزینه شکل می دهد. این همان دلیلی است که نشان می دهد چرا افراد برخلاف اینکه می دانند رفتاری غیراخلاقی است، آن را انجام می دهند(امیرشاهی و همکاران، 1390، 32).

۴)                 انجام عمل یا اقدام اخلاقی: آخرین مرحله از فرایند تصمیم گیری اخلاقی، انجام عمل به گونه ای سازگار با مراحل قبلی تصمیم گیری است. مبنای انجام یک عمل اخلاقی،تمایل اخلاقی فرد نسبت به آن می باشد(امیرشاهی و همکاران، 1390، 33).

از نگاه یانگ و آنیست (2009)، فرایند تصمیم­گیری اخلاقی دارای 7 گام سلسله مراتبی به شرح زیر است:

۱- تعیین حقایق مربوط به وضعیت خاص.

۲- تعیین موضوعات اخلاقی و کلیه ذینفعان.

۳- تعیین ارزش­ها، هنجارها و اصول مرتبط با وضعیت خاص.

۴- مشخص نمودن شیوه­های مختلف عمل.

۵- ارزیابی شیوه­های عمل مشخص شده در گام 4 با توجه به سازگاری آن­ها با ارزش­های مشخص شده در گام 3.

۶- تعیین پیامدهای هر شیوه عمل ممکن.

۷- اتخاذ تصمیم و اقدامات مقتضی (علی پور، 1389، 37).

ارزشهای شخصی نیز می توانند بر تصمیم گیریهای تجاری و مفاهیم سازمانی تاثیر گذارند. لینک بالقوۀ بین ارزشها و تصمیم گیری های مدیریتی برای سالها مورد توجه بوده است. اخیراً، تاثیر ارزشهای شخصی بروی قضاوتای اخلاقی بطور رسمی در مدلهای تصمیم گیری اخلاقی در سازمانها تشخیص داده شده است. برای مثال، هانت و ویتل (1991)، ارزشهایی را در مدلشان بعنوان یکی از چندین ویژگی شخصی در نظر گرفته اند که بطور بالقوه بر تمام مراحل فرایند تصمیم گیری تاثیر می گذارد. نقش ارزشهای شخصی  در تصمیم گیریهای اخلاقی نیز بطور صریح در مدل نظری برل و گرشام (1985) تشخیص داده شده است(شافر و همکاران، 2001، 255).

* باز نشر از سایت: 👇

https://thefuturemanagers.blogsky.com/1394/03/25/post-47/تصمیم-گیری-اخلاقی

٣٤,٣٨٤
طلایی
٤٣
نقره‌ای
٨٠٥
برنزی
٢٣٥
تاریخ
٣ ماه پیش

پاسخ شما