پیشنهاد‌های مـجـتـبـی عـیـوض صـحـرا (١,٥٦٦)

بازدید
٤,٦٧٧
تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

وَخی - در لهجه اصفهانی - حرکت کن، بلندشو، تکون بده، برخیز، پوییدن - زودباش، عجله کن، دست بِجُنبون! مثال: دادا وَخی بریم >>> داداش پاشو بریم

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
١٢

یُخده ( یُخته ) - در لهجه اصفهانی - کمی، اندکی، برخی، بعضی، تعدادی، مقداری، بخشی، حداقلی، کمینه، مینیمم ( minimum ) مثال: دادا یُخده از اون آب بیری ...

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

سر کیسه کردن!

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

در لهجه اصفهانی >>> چوری در گویش ترکی >>> چیک گیلی

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

رجوع شود به چُور - در لهجه اصفهانی - جوجه، فینگیلی، جقل ( جیگیل ) ، فسقلی، فنچ!

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
١

در لهجه اصفهانی >>> چوری در گویش ترکی >>> چیک گیلی

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
١٣

وروجک!

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٤

وروجک!

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
١٠٩

موزمار ( مارموز ) !

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
١٩

وِزِّه، آتیشپاره، ورپریده! ریشه واژه از گریختن می آید که در اوستا به اینگونه هست: ویرِچ، ویرِک ( wirēxt ) وی ( هی ) : بِسوی، بِسمت، بِطرف رَئک: د ...

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
١٤٩

شعری در قرن سوم منسوب به ( ابواسحاق کسایی مروزی ) هم وجود دارد: سزد که دو رخ کاریز آب دیده کنی/که ریز ریز بخواهدت ریختن کاریز معنی: اگه بتونی یک آدم ...

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
١٥٠

در ادبیات یونانی که در آن زمان متعلق به ایرانیان بود واژه "خاریسما" یونانی نیز وجود دارد که برگرفته شده از "کاریزما" فارسی است.

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
١٨٥

کاریزما ریشه فارسی دارد و Charisma برگرفته شده از فارسی است! در سانسکریت به آن کاریشما نیز می گویند! معنی دیگر: مستجاب الدّعوه ( برآورده کننده خواسته ...

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
١٩٩

ترکیبی از دو واژه: کاریز ( قنات ) و ما ( آب ) - واژه مرکّب و فارسی - اسم دخترانه گیرا، مانا، جذاب، فریبنده، کِرِشمه دار، با جذبه، دلنشین، با اقتدار، ...

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٥١

داستان آن به خوبی در شعر مولوی ( مولانا ) نمایان است: مولوی می فرماید: دل به آدم های نابکار مَبَند ( نبند ) ؛زیرا، آن ها مانند خانه هایی دو در هستند ...

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

دواملایی است با تَلَنگُل - تَلَنگ:بشکن، ضربه و صدا با شست اَنگُل: انگشت از خواب بیدار کردن، هشیار کردن، هشدار دادن، زینهار ( زنهار ) جستن - گوش به ...

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

این واژه از آرایه تکرار بهره برده و در جایی بکار میرود که کسی زیاد راحته یا خیلی داره حال می کنه و اوضاع خیلی به وِفق مُرادشه و برای تلنگر زدن به آن ...

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٥٨

واژه روسی که در فارسی به شکل گوگولی مگولی استفاده می شود که با گوگوری مگوری ( مرکب اتباعی ) دواملایی است - در زبان کودکانه: دوست داشتنی، خواستنی، عز ...

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

معادل چالش مانکن: چالش محکم!

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٤

قلاسنگ، قلماسنگ، تیرکمان!

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
١

قلاسنگ، فلاخن، قلماسنگ!

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٧

قلاسنگ، فلاخن، ابزاری است که با آن سنگ اندازند یا پرتاب کنند، تیرکمان!

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد

در ماه مبارک رمضان کنایه از کسانی که اولین بار است روزه می گیرند، روزه اولی!

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد

واژه مرکب - تازه سفر کرده، بکر نورد - تازه کار، نوپا، نوشکفته، نوجوان، نوباوه! - نوظهور، پدیده!

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
١٣

موزمار!

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

موزمار!

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٩

موزمار!

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٠

تاقال، موزمار!

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
١٢٠

گوگولی مگولی ( گوگوری مگوری ) ، جِقِل، وروجَک!

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
١٦

موزمار!

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٧

موزمار!

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
١٥

تاقال، موزمار!

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٤

چاچول گری، زیر و رو کشیدن، ریو ( ریب ) ، خَُِدعه، مکر و حیله، نیرنگ، فریب، تزویر، کَلَک، حقّه، موزمار! - اشتباه، تردید، شک، دودلی

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

با موزمار دواملایی است - اسم نوعی مار - گرچه در واقع این واژه نام یک میمون کوچک و دم بلند هست: مارموسِت ( مارموزِت ) ! . ماز یا موز ( چین و شکن، پی ...

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٦٣

با مارموز دواملایی است - اسم نوعی مار - گرچه در واقع این واژه نام یک میمون کوچک و دم بلند هست: مارموسِت ( مارموزِت ) ! . ماز یا موز ( چین و شکن، پی ...

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٢

معرکه!

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٥

قَرق - آواز ماکیان، آواز مرغ گاهی که روی تخم خفته باشد. نام آوا مرغ: قُد قُد! مثل اثر سیاوش کسرایی: از قَرق تا خروسخوان >>> یعنی از قُد قُد تا قوق ...

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٤٠

جِزقِلی، فینگیلی، فِسقِلی!

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
١٠

فنچ، گوگولی مگولی ( گوگوری مگوری ) !

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٢١٧

واژه روسی که در فارسی به شکل گوگولی مگولی استفاده می شود که با گوگوری مگوری ( مرکب اتباعی ) دواملایی است - در زبان کودکانه: دوست داشتنی، خواستنی، عز ...

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
١٤

جقل، گوگولی مگولی ( گوگوری مگوری ) !

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٣

جقل، گوگولی مگولی ( گوگوری مگوری ) !

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٦٣

ترکیبی از دو واژه: خوش و مَل - مَل:یک نوع پسوند ترکی است - پسوند ترکی اسم ساز که شامل: کوچکی، دلسوزی و دوست داشتنی، شباهت است مثل: پسوند فارسی: ک، ...

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

اِحراز - جمع حِرز - فراهم کردن، جمع کردن، بدست آوردن، دستیابی - اثبات، ثابت کردن، پایوَر، پایستن - پی بردن، فهمیدن، تشخیص دادن، شناختن ( شناسایی ) ...

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٩

سخن یواشکی

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد

لیچار ( ریچار ) !

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٦٨

قَزَن قُورتَکی ( قضا قورتکی ) - در گویش بازاری و تهرانی ( کوچه بازاری ) - قَزَن: در خیاطی: یک مجموع قلاب و گیره ( نر و ماده ) معمولا فلزی است که در ...

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٤

آراستن!

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٠

آبدیده!

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

این واژه از شیمی به ادبیات راه پیدا کرده: در سری الکتروشیمیایی وقتی بخواهند پوششی به فلزی بدهند تا زنگ نزند با لایه ای فلزی بالاتر ( کاهنده، اکسایش ت ...