فکسنی

/fakasani/

مترادف فکسنی: ازکارافتاده، اسقاط، خراب، قراضه

برابر پارسی: چرند، چرت، بیهوده، بیخود

معنی انگلیسی:
punk, dilapidated, worn-out, tumbledown, gimcrack, mean, ramshackle, rattletrap, shoddy, tumble-down

لغت نامه دهخدا

فکسنی. [ ف َ ک َ س َ ] ( ص ) در تداول عوام ، بی ارج. ناچیز. ( یادداشت مؤلف ). معمولاً لوازم و اشیاء ازکارافتاده و کهنه را گویند.

فرهنگ فارسی

در تداول عام بی ارج . ناچیز

فرهنگ معین

(فَ کَ سَ ) (ص . ) کهنه ، فرسوده ، درب و داغان .

پیشنهاد کاربران

( ( وضعیت اسف آور این خانواده که رئیس آن تازه از یک دوچرخه فکسنی پیاده شده بود، آمیرزا محمود خان را فوراً به یاد زیرزمین بغل چاهک انداخت. ) ) ( صادق چوبک ، مسیو الیاس )
از واژه روسی Fkussni به معنی بامزه گرفته شده است و به کنایه و واژگونه به معنی بیخود و مزخرف به کار برده شده است.
فکسنی در اصل ( پکَزنی ) فارسی از ترکیب دو واژه ( پاکیزه ؛ نی ) درست شده که ( نی ) پسوند نفی و رویهم به معنی هر چیزی است که پاک و پاکیزه نیست؛ به درد نخور و معیوب است
کلمه روسی фектный
تلفظfektnyy
معیوب
بر خلاف نظر عوام چنین واژه ای مطلقا در زبان روسی نیست و این واژه طبق نظر دهخدا و معین پارسی است.
فَکَسَّنی ( فَکَستَنی ) ! - واژه ای روسی، که مورد استفاده در گویش بازاری و تهرانی ( کوچه بازاری ) است -
بی خودی، اَلَکی، در ب و داغون، به درد نخور، خراب، مُفَنگی، زِپِرتی! - مسخره، مزخرف، خز!، زاقارت!

بپرس