پیشنهاد‌های مجتبی عیوض صحرا (١,٤٧٩)

بازدید
٨٧٥
تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
-١٦٢

داو!

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
-٤٩

طیف!

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
-١٨

لبیک!

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
-١٠

اَلَلَ - این واژه ترکی است ولی در فارسی هم رواج پیدا کرده و تبدیل به تیکه کلام و لغتی عامیانه گشته است! کاربرد:هنگامی که اتفاق مُهَیّج، جالب، خَفَن و ...

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد

بازجای - به مانند: بازگو، بازپرس، بازدید و. . . برگرد، بایست، فرارنکن!

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
-١٠

دقرنوش!

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد

آزاد، رها - گُستاخ، بی پروا، بی خویشتن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد

خوش الحان!

پیشنهاد

این اصطلاح از بازی بشین و پاشو برگرفته شده است، که کم کم به یک تنبیه برای سربازان و دانش آموزان تبدیل شد! روابطی سرد و خشک که هر دو طرف به اجبار و زو ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد

پدیدار، نمایان، مشهود، معلوم، تابلو! - باشید، بشوید، به شما رِسَد، نصیبتان باد! مثل: خوب بادید ( زشت بادید! )

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد

واژه مرکب - تازه سفر کرده، بکر نورد - تازه کار، نوپا، نوشکفته، نوجوان، نوباوه! - نوظهور، پدیده!

پیشنهاد

پَرده نِشین کَردَن سَرِ خواب - کنایه از بستن پلک ها یا پرده چشم در هنگام خواب، چشمامو روی هم میذارمو! مثالی از شعر نظامی در کتاب مخزن الاسرار: پرده ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد

واژه ای ترکی - اسم پسرانه آتا: پدر، بابا - مَرد، جوانمرد، صاحب همّت، انسان بزرگ - جسور، دلیر، شجاع، دلاور، پهلوان، غیور و. . . گلدی: اومدن، رسیدن، ر ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد

جاناقا - اسم پسرانه - واژه مرکّب جان: روح، روان، حیات، نفس، هوش، عزیز، گرامی آقا: ارباب، افندی، کیا، خداوندگار، خواجه، سرور، سید، صاحب، کارفرما، مالک ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد

واژه ترکی - اسم پسرانه آل: بگیر، دریافت کُن، بدست بیار، مال خود کُن قیش: عضوی از بدن، پا - یکی از چهار فصل سال، زمستان معنی: خوشامدگو و پیشواز ( پیشب ...

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد

اُتاقِ توقیف - زندان، بازداشتگاه، شَهربَند

پیشنهاد

این سَرای باز کنیم - کنایه از اینکه این خانه را ویران یا خراب کنیم!

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد

گُوا: مخفف گُواه، شاهد و. . . شین:دهانه ای در ماه، عیب، زشتی، اذیت، آزار و. . . شاهد دهانه ماه، معشوق دل آزار، محبوب ناقُلا!

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد

لیچار ( ریچار ) !

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

جَخِس وَخِس - در لهجه اصفهانی حالت چطوره، چطوری، احوال پرسی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

پلیسِر، پلیسکَر - واژه کردی و لری - نام دخترانه معنی: پرستو، چلچله، اَبال ( اَبابیل: بر وزن اَفاعیل - پرستوها )

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دو گونه سرماخوردگی ( آنفولانزا ) در پهلوی هست: 1. هَمریت 2. پَتریت . 1. هَمریت: واژه فارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ ) هم: با، به همراه - پیشوند همراه ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هاله ( halo ) : این واژه یونانی است ولی از پارسی وام گرفته است! واژه "هاله، halo" پیامبران و بزرگان: از واژه "اَهلَو، اَهلا" وام گرفته است و درست هما ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جِماع - واژه عربی چندی درباره واژگان پارسی آن: مَرزَنده: مَرزی، مَرزَد، مَرزَند، مَرزَنده، مَرزیدن - واژه پارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ ) . ( ( آن ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مَرزَنده: مَرزی، مَرزَد، مَرزَند، مَرزَنده، مَرزیدن - واژه پارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ ) . ( ( آن را با واژه مُرزَنده یکسان ندانید: آمُرزش، بخشش ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هَنگ دِرام ( Hang drum ) یا هَند پَن ( Handpan ) یادآوری از واژه کوس! کوس: kōs - کوست - واژه فارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ ) از آیین مانی ( مانوی ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یادآوری از واژه " اَهلَو، اَهلاو"! این واژه انگلیسی و به مانند "درود" همان معنای درستی و راستی را می رساند و از واژه آلمانی باستانی برگرفته شده است ک ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژه ناماسته ( namaste ) >>> नमस्ते نام: نَم، خَم شدن، نماز خواندن، نیایش کردن استه: درستی و راستی معنی: نماز و ستایش کردن راستی و درستی ( اَشا ) ) ) ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یادآوری از واژه " اَهلَو، اَهلاو"! این واژه انگلیسی و به مانند "درود" همان معنای درستی و راستی را می رساند و از واژه آلمانی باستانی برگرفته شده است ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

روح ( روه - در واژه روهان! ) واژه ای عربی و وام گرفته شده از فارسی است! در فارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ ) : هولس ( hols ) در اوستا: آسِن ( در واژه آ ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یادآوری از واژه نیرمان! می توان به جای واژه انرژی زا که سَرهَمی ( ترکیبی ) از واژه انگلیسی و سِتاک ( بُن فعل ) زاینده یا افزاینده هست >>> از واژه پا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شَهرنَواز، شَهناز، شَهرناز، شَهنَواز - نام دخترانه در اوستا به این گونه آمده است: شَنگ هَواک ( sanghavāči ) شَنگ ( sang ) : پیشکش، هدیه، رَهاوَرد، ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دستلاف ( دست لاف ) - واژه پارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ ) " لاف" در معنای کهن ( قدیم ) : ستاینده و پرستنده، دست خوش و نازِ شست دادن! کسی که برای دس ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فرانسوی: āllo یادآوری از واژه " اَهلَو، اَهلاو"! به مانند "درود" همان معنای درستی و راستی را می رساند و این واژه از آلمانی باستانی برگرفته شده است ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این واژه وَشناد ( بسیار ) ، شِگَرف هست و پایه دین مَزدَِیَسنا ( mazdēyasnā، زرتشتی، خداپرستی ) است! . اَهلَو: اَهلاو، اَهلا - نام پسرانه - واژه پا ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یادآوری از واژه " اَهلَو، اَهلاو"! این واژه انگلیسی و به مانند "درود" همان معنای درستی و راستی را می رساند و از واژه آلمانی باستانی برگرفته شده است ک ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مَرزی - یک معنای دیگر هم دارد! چندی درباره واژگان پارسی آن: مَرزَنده: مَرزی، مَرزَد، مَرزَند، مَرزَنده، مَرزیدن - واژه پارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مَرزَنده: مَرزی، مَرزَد، مَرزَند، مَرزَنده، مَرزیدن - واژه پارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ ) . ( ( آن را با واژه مُرزَنده یکسان ندانید: آمُرزش، بخشش ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دو گونه سرماخوردگی ( آنفولانزا ) در پهلوی هست: 1. هَمریت 2. پَتریت . 1. هَمریت: واژه فارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ ) هم: با، به همراه - پیشوند همراه ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریمَن: واژه فارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ ) اوستایی: رَئِوَ ( raēva ) پهلوی: ریمَن ( rēman ) ری: ریو ( ریب ) - چاچول گری، دو دوزه بازی، زیر و رو کش ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یادآوری از واژه اَبَرسام ( بَرسام ) ! بَرسام، اَبَرسام، بَرسا - نام پسرانه - واژه فارسی میانه ساسانی ( پارسیگ، پارسیک ) نام درست و بُوَنده ( کامل ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یادآوری از گَست! پَرگَس یا پَرگَست: واژه فارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ ) پر: داشتَن! ( اوستایی و پهلوی: دارِش ) ، پاییدن ( پایش! ) ، زیر پر و بال گرف ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

واژه آشوری ( بابِلی ) - نام پسرانه راب: پدر، بابا - بزرگ، سَروَر، والا، شامخ، بلندپایه سین: پسوند نسبت و دارندگی معنی: خدای بزرگ ماه در فرهنگ آشور ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آسِن - واژه اوستایی - روح ( روه - در واژه روهان! ) واژه ای عربی و وام گرفته شده از فارسی است! در فارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ ) : هولس ( hols ) در ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دستلاف - واژه پارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ ) "لاف" در معنای کهن ( قدیم ) : ستاینده و پرستنده، دست خوش و نازِ شست دادن! کسی که برای دستِ ( داو، فروش ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هوسر، هوسرَو، هوسَراو - نام پسرانه واژه اوستایی: هَئوسرَوَنگهه ( haosravanghahe ) هوسر ( hosr ) : نام اوستایی کَسرا یا کِیخسرو یا خسرو کیانی! هر دو ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٠

واژه ترکی - اسم دخترانه ماز: نه، خیر، پسوند منفی ساز ترکی معنی: آتیش نمی گیره، نمی سوزه، دعوا نمیشه - آشتی، صلح، دوستی و. . .

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رُهبان، روهان، رُهان ( rōhān ) - نام پسرانه واژه فارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ ) - ( ( پس واژه رُهبان از رَه ( راه ) نمیاد و پارسی است: روه، پسوند ن ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سبز قبا در نوشته های پهلوی به نام: مرغ کاسکینه . شایست ناشایست، فَرگرد ( فصل ) 2، بند5: "murwag" kē nasuš zanēd se hēnd: sār ī gar ud warāγ ī syā u ...