پیشنهاد‌های مـجـتـبـی عـیـوض صـحـرا (١,٥٦٦)

بازدید
٥,٠٥١
تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
-١٦٣

داو!

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
-٤٩

طیف!

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
-١٩

لبیک!

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
-١٠

اَلَلَ - این واژه ترکی است ولی در فارسی هم رواج پیدا کرده و تبدیل به تیکه کلام و لغتی عامیانه گشته است! کاربرد:هنگامی که اتفاق مُهَیّج، جالب، خَفَن و ...

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
-١٠

دقرنوش!

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد

آزاد، رها - گُستاخ، بی پروا، بی خویشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
-٢٠

امروزه به کسی که خیلی درون پاک، پارسا و ساده دل هست، می گوییم: "هالو!" از واژه" اَهلَو، اَهلاو" وام گرفته است!

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

یادآوری از واژه " اَهلَو، اَهلاو"! این واژه انگلیسی و به مانند "درود" همان معنای درستی و راستی را می رساند و از واژه آلمانی باستانی برگرفته شده است ک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

هاله ( halo ) : این واژه یونانی است ولی از پارسی وام گرفته است! واژه "هاله، halo" پیامبران و بزرگان: از واژه "اَهلَو، اَهلا" وام گرفته است و درست هما ...

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد

خوش الحان!

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد

گُوا: مخفف گُواه، شاهد و. . . شین:دهانه ای در ماه، عیب، زشتی، اذیت، آزار و. . . شاهد دهانه ماه، معشوق دل آزار، محبوب ناقُلا!

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

این واژه وَشناد ( بسیار ) ، شِگَرف هست و پایه دین مَزدَِیَسنا ( mazdēyasnā، زرتشتی، خداپرستی ) است! . اَهلَو: اَهلاو، اَهلا - نام پسرانه - واژه پا ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

پلیسِر، پلیسکَر - واژه کردی و لری - نام دخترانه معنی: پرستو، چلچله، اَبال ( اَبابیل: بر وزن اَفاعیل - پرستوها )

پیشنهاد

این سَرای باز کنیم - کنایه از اینکه این خانه را ویران یا خراب کنیم!

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد

لیچار ( ریچار ) !

پیشنهاد

این اصطلاح از بازی بشین و پاشو برگرفته شده است، که کم کم به یک تنبیه برای سربازان و دانش آموزان تبدیل شد! روابطی سرد و خشک که هر دو طرف به اجبار و زو ...

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد

پدیدار، نمایان، مشهود، معلوم، تابلو! - باشید، بشوید، به شما رِسَد، نصیبتان باد! مثل: خوب بادید ( زشت بادید! )

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد

واژه مرکب - تازه سفر کرده، بکر نورد - تازه کار، نوپا، نوشکفته، نوجوان، نوباوه! - نوظهور، پدیده!

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد

جاناقا - اسم پسرانه - واژه مرکّب جان: روح، روان، حیات، نفس، هوش، عزیز، گرامی آقا: ارباب، افندی، کیا، خداوندگار، خواجه، سرور، سید، صاحب، کارفرما، مالک ...

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٠

چو گَرد - کنایه از با شتاب، به سرعت، به تُندی، فوری، سه سوت! مثالی از شاهنامه فردوسی: به پیش سپاه اندر آمد چو گَرد / چو رعد خروشان یکی ویله کرد با س ...

پیشنهاد
٠

دَر نُطق جوش کردن - کنایه از علاقه ای برای سخن گفتن نشان دادن، هیجانی برای صحبت کردن داشتن، میل و اشتیاقی برای حرف زدن و سخنوری داشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کالین!

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٠

مُهره کِشیدَن - کنایه از صاف کردن، راست کردن، درست شدن - کنایه از میزان و تنظیم کردن، ساماندهی و مرتب کردن - کنایه از جلا دادن و پالایش کردن! مثالی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دو گونه سرماخوردگی ( آنفولانزا ) در پهلوی هست: 1. هَمریت 2. پَتریت . 1. هَمریت: واژه فارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ ) هم: با، به همراه - پیشوند همراه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

رُهبان، روهان، رُهان ( rōhān ) - نام پسرانه واژه فارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ ) - ( ( پس واژه رُهبان از رَه ( راه ) نمیاد و پارسی است: روه، پسوند ن ...

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد

طیف!

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٠

چالیک!

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٠

آماده دستور باش، برای فرمان حاضر باش، مطیع امر باش، فرمانبر باش، لبیک گو، گوش به زنگ باش!

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٠

سر بر خط فرمان باش، گوش به فرمان باش

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٠

آتش به فرمان!

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

یادآوری از واژه اَبَرسام ( بَرسام ) ! بَرسام، اَبَرسام، بَرسا - نام پسرانه - واژه فارسی میانه ساسانی ( پارسیگ، پارسیک ) نام درست و بُوَنده ( کامل ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

واژه آشوری ( بابِلی ) - نام پسرانه راب: پدر، بابا - بزرگ، سَروَر، والا، شامخ، بلندپایه سین: پسوند نسبت و دارندگی معنی: خدای بزرگ ماه در فرهنگ آشور ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

یادآوری از واژه " اَهلَو، اَهلاو"! این واژه انگلیسی و به مانند "درود" همان معنای درستی و راستی را می رساند و از واژه آلمانی باستانی برگرفته شده است ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جِماع - واژه عربی چندی درباره واژگان پارسی آن: مَرزَنده: مَرزی، مَرزَد، مَرزَند، مَرزَنده، مَرزیدن - واژه پارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ ) . ( ( آن ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تَجریش - واژه فارسی باستان و پهلوی فَرگَشت واژه: فارسی باستان: تَچَریش >>> پهلوی: تَگریش >>> عربی: طَجرِشت ( مکان سرد ) >>> امروزه: تَجریش . با این ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دو گونه سرماخوردگی ( آنفولانزا ) در پهلوی هست: 1. هَمریت 2. پَتریت . 1. هَمریت: واژه فارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ ) هم: با، به همراه - پیشوند همراه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

یادآوری از واژه نیرمان! می توان به جای واژه انرژی زا که سَرهَمی ( ترکیبی ) از واژه انگلیسی و سِتاک ( بُن فعل ) زاینده یا افزاینده هست >>> از واژه پا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دستلاف ( دست لاف ) - واژه پارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ ) " لاف" در معنای کهن ( قدیم ) : ستاینده و پرستنده، دست خوش و نازِ شست دادن! کسی که برای دس ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دو گونه سرماخوردگی ( آنفولانزا ) در پهلوی هست: 1. هَمریت 2. پَتریت . 1. هَمریت: واژه فارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ ) هم: با، به همراه - پیشوند همراه ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وَرکار - واژه فارسی بوته ای که میوه می دهد مانند: خیار، هندوانه، خربزه و. . . گفتار اندر سیاوش بخش24: بباید شدن تا وراکار چیست نباید که بر رفته با ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وَراکار - واژه فارسی بوته ای که میوه می دهد مانند: خیار، هندوانه، خربزه و. . . گفتار اندر سیاوش بخش24: بباید شدن تا وراکار چیست نباید که بر رفته ب ...

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد

پایتابه و پاتابه دو املایی هستند!

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد

بازجای - به مانند: بازگو، بازپرس، بازدید و. . . برگرد، بایست، فرارنکن!

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد

واژه اَوِستایی - ساختمان، عمارت، بنا، خانه، سٓرا، منزل، اتاق، حُجره - پرستشگاه، مَعبَد، صومعه، دَِیر

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد

comedian - دهخدا: خنداننده >>> خند ( بن مضارع ) ، ان ( در اینجا پسوند حالت و چگونگی ) ، نده ( پسوند فاعلی ) شیخ بهایی: طنزو >>> طنز ( اسم ) ، او ( ...

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد

معادل فرانسوی: کمیسیون!

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد

در ماه مبارک رمضان کنایه از کسانی که اولین بار است روزه می گیرند، روزه اولی!

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد

یاغی!

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد

لَت و پار - مجروح ، آسیب، صدمه و. . .