پیشنهادهای مجتبی عیوض صحرا (١,٤٨٠)
یادآوری از واژه " اَهلَو، اَهلاو"! این واژه انگلیسی و به مانند "درود" همان معنای درستی و راستی را می رساند و از واژه آلمانی باستانی برگرفته شده است ...
دو گونه سرماخوردگی ( آنفولانزا ) در پهلوی هست: 1. هَمریت 2. پَتریت . 1. هَمریت: واژه فارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ ) هم: با، به همراه - پیشوند همراه ...
هَمگَرزه، هَمگَرزِگی: واژه فارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ ) هم: با، به همراه - پیشوند همراهی و وابستگی . گَرزه ( گَرزِگی ) : گَزیدن، گاز گرفتن، نیش ز ...
واژه انگلیسی "grippe" هم از "grift" فارسی میانه ( پهلوی ) می آید! کارنامه اردشیر بابکان، فَرگَرد ( فصل ) 8، بند6: spāh ī kerm az pas ī ardaxšīr awišt ...
مَرزَنده: مَرزی، مَرزَد، مَرزَند، مَرزَنده، مَرزیدن - واژه پارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ ) . ( ( آن را با واژه مُرزَنده یکسان ندانید: آمُرزش، بخشش ...
هُما: واژه اوستایی و فارسی میانه ( پارسیک ) این واژه کوتاه شده واژه اوستایی و پهلوی است! . اوستا: هامو تَخمه ( hāmō - taxme ) یا هَمای ( hamay ) ه ...
فرانسوی: āllo یادآوری از واژه " اَهلَو، اَهلاو"! به مانند "درود" همان معنای درستی و راستی را می رساند و این واژه از آلمانی باستانی برگرفته شده است ...
یادآوری از واژه ارنواز! اَرِنَه ( arena ) : اَرِن - واژه انگلیسی "arena" از این واژه وام گرفته است! مانند: ارنواز! ستم، آزار، بیداد، زورگویی - میدان ...
واژه مُرواگ ( murwāg ) و هومُرواک ( مُرواش ) ، وابستگی با هُما دارد! ( ( هَمِستار ( خلاف ) این واژه به فَرنود ( دلیل ) تنبلی و کاهِلی مُرغ: مُرغوا! ...
واژه اوستایی، نام پسرانه - راونیز ( انگلیسی: راونیس، rāvnis ) رونیز ( انگلیسی: رونیس، ronis ) ریونیز ( انگلیسی: ریونیس، ryonis ) . شهر باستانی د ...
شَهرناز، شَهناز، شَهرنَواز، شَهنَواز - نام دخترانه در اوستا به این گونه آمده است: شَنگ هَواک ( sanghavāči ) شَنگ ( sang ) : پیشکش، هدیه، رَهاوَرد، ...
هُما: واژه اوستایی و فارسی میانه ( پارسیک ) این واژه کوتاه شده واژه اوستایی و پهلوی است! . اوستا: هامو تَخمه ( hāmō - taxme ) یا هَمای ( hamay ) ه ...
جانِوَر - یادآوری از واژه میش: در اوستا: اَنومایا ( anumaya ) اَنو: پیشوند منفی ساز مایا: از ریشه مَشی ( mašya: مَرد، انسان ) معنی: نا انسان ( غی ...
زَهره میغ از دَریا گُشادَن - کنایه از صعود بخار و ابر دریاخیز ، کنایه از به منصه ظهور درآمدن، دیده شدن مثالی از شعر نظامی در کتاب مخزن الاسرار: زَهر ...
هَمگَرزه، هَمگَرزِگی: واژه فارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ ) هم: با، به همراه - پیشوند همراهی و وابستگی . گَرزه ( گَرزِگی ) : گَزیدن، گاز گرفتن، نیش ز ...
هله لو: خدا را شکر، ایول ( ای ولله ) ، باریکلا ( بارک الله ) این واژه انگلیسی است و درست همان معنیِ واژه " اَهلَو، اَهلاو" را می دهد و از آن وام گرف ...
طُوق سَرِ چَرخ - طوق: خطی سیاه یا سفید مانند حلقه دورِ گردن کبوتر و. . . - عِقد، مَخنَقه، قَلّاده، گردن بند - غُل و زنجیر کنایه از بندگی و سَرسپُردگ ...
واژه ایرانی - یونانی با ریشه ی ترکی - اسم پسرانه قاش: واژه ترکی - دو، دویدن - سریع و با شتاب رفتن - موهای بالای چشم، اَبرو معنی: اسب تندرو، اسب رعدآس ...
دست مایه!
دقرنوش!
زِپِرتی!
مَرگ - در اوستا به این گونه آمده است: مَهرکَه ( mahrkā ) ، مَرَکَه ( marakā ) ، مَرشَه ( marša ) پهلوی: مرگیه ( margīh ) - اُوش ( ōš ) . مَر ( ma ...
دو گونه سرماخوردگی ( آنفولانزا ) در پهلوی هست: 1. هَمریت 2. پَتریت . 1. هَمریت: واژه فارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ ) هم: با، به همراه - پیشوند همراه ...
هوژان، هوزان - واژه اوستایی - نام دخترانه امروزه واژه ای کردی است! هو: فطرت، سرشت پروردگار، نشانه اهورامزدایی ( سَروَر راستی، بزرگِ دانایی ) ، رنگ ...
به جای واژه ی فرانسوی پارازیت!
خاک انداز، جا کلیدی ( جا سوئیچی ) !
تِیه - بَرَهُوت! بیابان بی آب و علف که در آن سرگردان شوند.
کاریزما!
دِراز به دِراز - پُشتِ سَرِ هَم خوابیده یا دراز کشیده، پی در پی، پیاپی، یک روند، متوالی، پیوسته، سِری ( که با سرّی فرق می کند )
دمادم، یک ریز، رگباری - مُتِواتِر، مُتِناوِب
برای روستایی های عزیز هم واژه ( آبادین ) استفاده می شود: آبادی: قریه، ده، روستا، دهکده ن: پسوند دارندگی، مالکیت و همراهی>>> مانند پسوند ( وانه ) در خ ...
نوسفر!
شهروَند - ساختار دستوری: شهر ( اسم ) ، وند ( پسوند نسبت، مالکیت، دارندگی و همراهی ) >>> مشتق - ساکن، مُقیم - پسوند وَند مانند: پسوند ( وانه ) در خند ...
دقرنوش!
تنبوشه!
اُرت!
اَفشین - نام پسرانه از واژه اوستایی آخشین، آخشید: xšyd اِخشود ( xšūd ) : شنیدن، گوش کردن، نیوش! معنی: شنیدنی، گوش نواز، آهنگین، موزون، ریتم دار ( م ...
واژه ای فارسی است - رجوع به لانتور شود!
تابلو!
سِل: پسوند ترکی شباهت ( همانندی ) و معادل فارسی آن ( دیس ) مثل: آبادیس! مثل: ایرانسِل، آیسِل!
چارچوب، محدوده، بازه، گستره!
معادلی برای واژه ی فرانسوی: شیک!
در اوستا به این گونه آمده است: کائو ( kao ) کائو: تاریک، سیاه - کور، نابینا، روشندل در زمان باستان بر این باور بودند، هر چشمی دارای یک جهان ( دنیا ...
درشکه: این واژه گرچه روسی شناخته شده است ولی در اوستا به چند گونه آمده است: درَزهَه ( drazha ) : در دست گیرنده و داشتن چیزی وَشِم ( vāšem ) : از بن و ...
هاله ( halo ) : این واژه یونانی است ولی از پارسی وام گرفته است! واژه "هاله، halo" پیامبران و بزرگان: از واژه "اَهلَو، اَهلا" وام گرفته است و درست هما ...
اَشه، اَشا - این نوشته ستایشی ( سپاسی ) است که زرتشت به اهورامزدا می فرستد! در نوشته های زیر آمده است: 1. ویسپَرَد، کرده24، بند3 2. یَسنا، در پایان ...
یادآوری از واژه بیمار! پهلوی: ویمار ( wēmār ) وی: همان معنای "بیش" را می دهد با اندکی دگرش ( تغییر ) آسیب، صدمه، گزند، زخم، خسارت، زیان، انگره! - ...
فیرتانا، فیرتینا - واژه ترکی - نام پسرانه فیر: چرخش، گردش، به دور خود چرخیدن، دور زدن تان: پسوند نسبت و دارندگی ا: پسوند اسم ساز، چشمگیری و برتری ...
اود: اودن - پسوند نسبت و دارندگی اوستایی و صفت فاعلی ( کُنایی ) مانند: نمود، شنود، آلود، آسود، افزود، فرمود، درود! و. . .
تَلواسه ( تالواسه ) - از واژه تاسیان ( تاسه ) گرفته شده است! - تاسیا، تاسا، تاسَنده، تاسیدن، تاسانیدن، تَلواسه! در گویش مازندرانی ( لهجه گیلکی ) در ...