پیشنهاد‌های مجتبی عیوض صحرا (١,٤٨٠)

بازدید
١,٠١٥
پیشنهاد
٠

دَر نُطق جوش کردن - کنایه از علاقه ای برای سخن گفتن نشان دادن، هیجانی برای صحبت کردن داشتن، میل و اشتیاقی برای حرف زدن و سخنوری داشتن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کالین!

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٠

مُهره کِشیدَن - کنایه از صاف کردن، راست کردن، درست شدن - کنایه از میزان و تنظیم کردن، ساماندهی و مرتب کردن - کنایه از جلا دادن و پالایش کردن! مثالی ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دو گونه سرماخوردگی ( آنفولانزا ) در پهلوی هست: 1. هَمریت 2. پَتریت . 1. هَمریت: واژه فارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ ) هم: با، به همراه - پیشوند همراه ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این واژه از هَمپُرسِگی می آید! هَمپُرسِگی، هَمپُرسی - واژه اوستایی ( apərəse ) یَسن های 9 تا 11 به گفتگو میان اهورامزدا و زرتشت می پردازد! پُرسیدن د ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یادآوری از واژه هی! هِی - در چکامه ها ( شعرها ) به گونه "هین" کاربرد دارد! در اوستا: "hadha" ( ( این واژه بیشتر با زوهر بکار می رود: zaothrō - barāi ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دو گونه سرماخوردگی ( آنفولانزا ) در پهلوی هست: 1. هَمریت 2. پَتریت . 1. هَمریت: واژه فارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ ) هم: با، به همراه - پیشوند همراه ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٠

آماده دستور باش، برای فرمان حاضر باش، مطیع امر باش، فرمانبر باش، لبیک گو، گوش به زنگ باش!

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٠

سر بر خط فرمان باش، گوش به فرمان باش

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٠

آتش به فرمان!

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد

طیف!

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دو گونه سرماخوردگی ( آنفولانزا ) در پهلوی هست: 1. هَمریت 2. پَتریت . 1. هَمریت: واژه فارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ ) هم: با، به همراه - پیشوند همراه ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٠

چالیک!

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رُهبان، روهان، رُهان ( rōhān ) - نام پسرانه واژه فارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ ) - ( ( پس واژه رُهبان از رَه ( راه ) نمیاد و پارسی است: روه، پسوند ن ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد

comedian - دهخدا: خنداننده >>> خند ( بن مضارع ) ، ان ( در اینجا پسوند حالت و چگونگی ) ، نده ( پسوند فاعلی ) شیخ بهایی: طنزو >>> طنز ( اسم ) ، او ( ...

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد

پایتابه و پاتابه دو املایی هستند!

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد

واژه اَوِستایی - ساختمان، عمارت، بنا، خانه، سٓرا، منزل، اتاق، حُجره - پرستشگاه، مَعبَد، صومعه، دَِیر

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد

لَت و پار - مجروح ، آسیب، صدمه و. . .

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد

مُتَّهَم گردانید - کنایه از به شک و تردید افتادن، گمان کردن، پِنداشتن و. . .

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد

مُقَشَّر - پوسته پوسته، ورقه ورقه، پولک شده، فلس ( واژه ای فرانسوی ) شده!

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد

آماده و حاضر، مهیّا و فراهم کردن. مثال: زه کردن کمان >>>> یعنی آماده کردن کمان

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد

لهجه گیلکی - به سوی و به طرف و به جهت و. . . میدان.

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد

در ماه مبارک رمضان کنایه از کسانی که اولین بار است روزه می گیرند، روزه اولی!

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد

یاغی!

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد

معادل فرانسوی: کمیسیون!

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد

آدمِ کسیِ - خدمتگار کسی، در خدمت و مُطیع کسی، پاچه خوار و چاپلوس کسی - اجیر، مُزدور، دست نشانده

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد

تاقال، موزمار!

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٠

معادل فرانسوی: کمیسیون!

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٠

معادل فرانسوی ویزیت هم هست!

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد

طناز!

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دَهِش - واژه پارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ ) : "dahišn" دَشت، داشت ( داشتن! ) ، داشن ( دَشن، دَهِش به مانند: پاداشن! ) - ( ( آن را با واژه "دَهشَت" ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

فیرتان، فیرتین - واژه ترکی - نام پسرانه فیر: چرخش، گردش، به دور خود چرخیدن، دور زدن تان: پسوند نسبت و دارندگی معنی: طوفان، تندباد، گِردباد - تماش ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

وال: گل سرخ گونه: رنگ یعنی: سُرخ رنگ، قرمز!

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

یادآوری از واژه ایرمان! ( ( ایرمان سَرا، در شاهنامه فردوسی بزرگ و دیگر شاعران: مهمان خانه، مهمانسرا، مسافرخانه پس به جای واژه فرانسوی هُتِل ( hotel ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

یادآوری از واژه کوس! کوسیدن: kōsīdan، کوسید، کوستَن - واژه فارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ ) معنی: زور زدن، فشار آوردن، کوفتن ( کوبیدن ) - آسیب، صدم ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

این واژه دیرینگی بسیار دارد! در اوستا به این گونه بکار رفته است: اَنومایا ( anumaya ) داستان آن به دو اساطیر ایران بازمی گردد: کیومرث: نطفه ( تخمه ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

هوژان، هوزان - واژه اوستایی - نام دخترانه امروزه واژه ای کردی است! هو: فطرت، سرشت پروردگار، نشانه اهورامزدایی ( سَروَر راستی، بزرگِ دانایی ) ، رنگ ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

هوسر، هوسرَو، هوسَراو - نام پسرانه واژه اوستایی: هَئوسرَوَنگهه ( haosravanghahe ) هوسر ( hosr ) : نام اوستایی کَسرا یا کِیخسرو یا خسرو کیانی! هر دو ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

آرناک، اَرناک - نام پسرانه واژه اوستایی: ( اَرِناک ) اَرِنَه ( arena ) : اَرِن - واژه انگلیسی "arena" از این واژه وام گرفته است! مانند: ارنواز! ستم، ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

اوشا، اوشَه ( uaah ) ، اوشاه ( usha ) ، اُشَهین، اُشَهن ( اوشَهینا، ushahina ) ، هوشبام ( اوشبامه، hošbama ) - نام دخترانه، واژه اوستایی از نیمه شب ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

شیزان ( šizān ) - واژه فارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ ) در کردی به گونه "شیلان، چیلان" کاربرد دارد! شیز: شیل - اوستایی: یَو ( yao ) گندم، جو - کاشت ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

نومان، نومَن - نام پسرانه یا دخترانه - واژه اوستایی که به فرهنگ های رومی و اروپایی هم راه پیدا کرده است و به کسانی که از این آیین پیروی می کنند، "نو ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

تاسه: تاسیان ( تاسیَن ) ! - تاسیا، تاسا، تاسَنده، تاسیدن، تَلواسه! در گویش مازندرانی ( لهجه گیلکی ) در اوستا هم آمده است: تَنَسیَه، تَنَسگیه ( tān ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

تاسه: تاسیان ( تاسیَن ) ! - تاسیا، تاسَنده، تاسیدن، تاسانیدن، تَلواسه! در گویش مازندرانی ( لهجه گیلکی ) در اوستا هم آمده است: تَنَسیَه، تَنَسگیه ( ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

بِشکار - واژه فارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ ) یادآوری از واژه بِشکاری: بِش: خوشرو، خوش برخورد - خوشمزه، لذیذ، گوارا به مانند: خوش و بِش! معنی: قدردا ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

"دیگر" در فارسی میانه پهلوی ساسانی ( پارسیگ، پارسیک ) : اَباریگ ( abārīg ) در نوشته های چیده ( چکیده ) اندرز پوریوت کیشان ( پوریوتکیشان ) ، اندرز 5 ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

یادآوری از واژه کوس! کوسیدن: kōsīdan، کوسید، کوستَن - واژه فارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ ) معنی: زور زدن، فشار آوردن، کوفتن ( کوبیدن ) - آسیب، صدم ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

هَنگ دِرام ( Hang drum ) یا هَند پَن ( Handpan ) یادآوری از واژه کوس! کوس: kōs - کوست - واژه فارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ ) از آیین مانی ( مانوی ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

ریمَن: واژه فارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ ) اوستایی: رَئِوَ ( raēva ) پهلوی: ریمَن ( rēman ) ری: ریو ( ریب ) - چاچول گری، دو دوزه بازی، زیر و رو کش ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

دو گونه سرماخوردگی ( آنفولانزا ) در پهلوی هست: 1. هَمریت 2. پَتریت . 1. هَمریت: واژه فارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ ) هم: با، به همراه - پیشوند همراه ...