پیشنهاد‌های مجتبی عیوض صحرا (١,٤٨٠)

بازدید
١,٠١١
تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٤

ریمَن: واژه فارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ ) اوستایی: رَئِوَ ( raēva ) پهلوی: ریمَن ( rēman ) ری: ریو ( ریب ) - چاچول گری، دو دوزه بازی، زیر و رو کش ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

می پَرَدِد یا پَرَدِد - در گویش بازاری و تهرانی ( کوچه بازاری ) معنی: پرتت می کنه بیرون، میندازه بیرون، رمیدن و پروندن!

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٤

این واژه درستش: "سَهِش" هست! ( ( زِنهار: آن را با واژه عربی "سُهی یا سُها" یکسان ندانید: نام کوچکترین ستاره دب اکبر، در زمانِ کهن برای بینایی سنجی ب ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٤

ایوار - در فارسی میانه پهلوی ساسانی ( پارسیگ، پارسیک ) : اِبارَگ ( ēbārag و ēwbārag ) واژه evening هم از ایوار گرفته شده است! در نوشته های چیده ( چ ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٤

نام اوستایی " الموت" است: اِرِزیفیه ( erezifyāt ) یاد آوری از واژه آناهیتا: کیکاوُوس ( کاوا اوسا، کی کاوُوس ) : بر فراز کوه اِرِزیفیَه ( Erezifya، ک ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٤

داشن، داشاد واژه اوستایی - نام پسرانه دَشت: داشت ( داشتن! ) ، داشن ( دَشن، دَهِش به مانند: پاداشن! ) - واژه پارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ ) واژه ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٤

گُستاخ: واژه پارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ ) پهلوی: ویستاخ ( wistāx ) وی: ویهیستن - نمو، رشد کردن، روییدن، حرکت کردن، رواندن، بالِش ( بالندگی ) ، پ ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٤

پَتیاره: واژه اوستایی و پارسی میانه ( پارسیک ) اوستا: پَئیتی اِرِتَه ( paiti - ereta ) پهلوی: پِتیارَگ ( petyārag ) . پَت: پَئیتی ( paiti ) - بی ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٤

هومُرواک - واژه مُرواگ ( murwāg ) و هومُرواک ( مُرواش ) ، وابستگی با هُما دارد! ( ( هَمِستار ( خلاف ) این واژه به فَرنود ( دلیل ) تنبلی و کاهِلی مُ ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٤

واژه مُرواگ ( murwāg ) و هومُرواک ( مُرواش ) ، وابستگی با هُما دارد! ( ( هَمِستار ( خلاف ) این واژه به فَرنود ( دلیل ) تنبلی و کاهِلی مُرغ: مُرغوا! ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٤

هَمگَرزه، هَمگَرزِگی: واژه فارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ ) هم: با، به همراه - پیشوند همراهی و وابستگی . گَرزه ( گَرزِگی ) : گَزیدن، گاز گرفتن، نیش ز ...

پیشنهاد
٤

هُما: واژه اوستایی و فارسی میانه ( پارسیک ) این واژه کوتاه شده واژه اوستایی و پهلوی است! . اوستا: هامو تَخمه ( hāmō - taxme ) یا هَمای ( hamay ) ه ...

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
١

عُقده - گره، پیچ، چین و شکن، پیوند - غده سرطانی - خفگی، گلو گرفتگی - حرص، حسادت، رَشک، تنگ چشمی، دیده تنگ، بَخیل، غِبطه!

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
١

لانتور!

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١

قلاسنگ، فلاخن، قلماسنگ!

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١

پسوند ( همانندی، شباهت ) - مانند: پسوند ( وَش ) در تنهاوَش! مثال: تندیس، سردیس، گلدیس، طاقدیس، ناودیس، مهدیس، پاکدیس، آبادیس! - توجه:پردیس ( فردیس ) ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢

پاپی شدن!

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢

معرکه!

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

بیلِر - واژه آشوری ( بابِلی ) - نام پسرانه نام خدای بزرگ ( بیل ) در فرهنگ آشوری معنی: فرزانه، خردمند، دانشمند، هوشمند، باهوش، زیرک، رند - آگاه، بید ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣

واژه مشتق و فارسی - این واژه ( شأن ) نیست! - اسم پسرانه - ترکیبی از: شان: شانه - خانه، سرا، اندرون - لانه، کندو، آشیان ( آشیانه ) - سرزمین، میهن، وطن ...

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٣

"تر" صفتِ اسم:تر و تازه، جدید، نو، نوین، به روز، روزآمد، امروزی ( انگلیسی و فرانسویش:آبدِیت، مُدرن، مُد ) "آوا" اسم: ندا، نوا، لحن، صدا، صوت، آواز، ...

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٣

برابری، مساوات، معادل - طبقه، ردیف، سطح، مرتبه مثل: معادل و هم طراز تراز: وسیله بنایی - زینت، آرایش - در فارسی امروزه معادل طراز است!

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٣

اِنطِباع - اداره ی نگارش، چاپخانه!

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤

آراستن!

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤

جیک تو جیک: صمیمی، خودمونی!، رابطه کاملاً دوستانه - وابسته، پابند، نیازمند

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤

جیک و بوک ( جیک و پیک ) - این واژه از بازی سه قاپ اومده - یکیه!، متناسب، هماهنگ، سازگار، سنخیت، منطبق، به هم میان یا میخورن! - همه چیز، تمام و کمال ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤

قلاسنگ، قلماسنگ، تیرکمان!

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
-١٦

دِین واژه فارسی است و deign برگرفته شده از فارسی است! معنی: قرض، وام، بدهی - بزرگواری، لطف، بخشندگی، دست و دل بازی، بزرگ دستی!

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥

اِشت - پسوند اسم ساز و شاخص فارسی یا پسوند چشمگیر، بزرگ کننده و برتری دهنده فارسی - پسوند نسبت، مالکیت، دارندگی و همراهی فارسی اَوِستایی مانند: خورشت ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥

هَلالوش - واژه فارسی میانه ( پهلوی ) فِتنه، آشوب، بَلوا، هِنگامه، وِلوِله، هَمهَمه، هَیاهو، اَلَم شَنگه، جَنجال، شُورِش - اغتشاش، آشفتگی، تشنج، تَنِ ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

ولگرد واژه فارسی است و vagrant برگرفته شده از فارسی است! معنی: پاپَتی، پابرهنه، یک ( یه ) لاقبا، فقیر، دریوزه، گره گوری، آسمان جُل - آواره، در به در ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥

واژه ترکی - اسم پسرانه معنی: قِبراق، چُست و چابُک، چالاک، شاطِر، فِرز، سرزنده، سردِماغ، سرحال، شاداب، بانشاط، دلخوش، سرخوش - زبر و زرنگ، زبردست، تَ ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٥

مُروارید: نام دخترانه - واژه فارسی میانه ( پارسیک، پارسیک ) پهلوی: مُروارید ( murwārīd ) . مُر: هو، نیک ( نیکو ) ، خوب، خوش، بهتر، شایسته، پسندیده ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥

شَبتَک - دواملایی است با شپتک - نوعی بازی که یک پا را روی هوا نگهدارند و دست به سینه قرار گیرند و با جَست و خیز کردن و ضربه زدن به سینه، پُشت و پهلو ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥

واژه مرکّب - ترکیبی از دو کلمه: گُنگ: لال، بی زبان - نامفهوم، نامعلوم، مبهم، پیچیده لاج: کمی، مقداری، اندکی، پاره ای و. . . معنی: شخصی که هنگام سخن ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٥

آن را با واژه زیما یکسان ندانید! "زمستان" در اوستا به این گونه آمده است: اوستایی: زَیَنِم ( zayanem ) >>> پهلوی: زَئم ( جَئم ) >>> سانسکریت: هیمه ( ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥

قُلُپی!

پیشنهاد
٥

تحمّل رنج بسیار کشیدن، کنایه از خسته و فرسوده و درمانده شدن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥

پافشاری، الحاح!

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٥

واژه فارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ ) و سانسکریت - امروزه کردی و لری - نام دخترانه کال: قهوه ای، خُرمایی، حَنایی، خُماهَنی! - ژولیده پولیده، آشفته، ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٥

روح ( روه - در واژه روهان! ) واژه ای عربی و وام گرفته شده از فارسی است! در فارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ ) : هولس ( hols ) در اوستا: آسِن ( در واژه آ ...

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٥

دِل شِکَر - صفت فاعلی مرکّب مرّخم - شِکَردن: شکار کردن، گرفتن، به چنگ آوردن - یَغما، غارت، تاراج، چَپاوُل، چاپیدن، رُبودن، قاپیدن، هاپولی! معنی: شک ...

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٥

جِبهه: پیشانی، جَبین ولی جُبّه:جامه ( لباس، پیراهن ) گشاد و بلند که روی لباس های دیگر پوشند و به هم نویسه ی خوبی اشاره کردی که من تا حالا نمی دونستم ...

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٥

نَبازَند - توجه نکنند، نمی پردازند، مشغول و سرگرم نشوند!

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٥

اوشا، اوشَه ( uaah ) ، اوشاه ( usha ) ، اُشَهین، اُشَهن ( اوشَهینا، ushahina ) ، هوشبام ( اوشبامه، hošbama ) - نام دخترانه، واژه اوستایی از نیمه شب ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥

هَمپا - همراه، در کنار، یاور، پشتیبان، پا به پا، همگام که فرق می کند با پابه رکاب!

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥

جینگیل - جقل!

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٥

ورپریده!

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥

قُپّی!

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

پریملاک: واژه سانسکریت - نام دخترانه پریم: آغاز جوانی، شروع بهار و تازگی، نوروز لاک: اِشگ ( عشق ) ، دلدادگی، دل بُردگی، شیدایی، والِگی - علاقه، دل ...