پیشنهاد‌های مـجـتـبـی عـیـوض صـحـرا (١,٥٨٣)

بازدید
٧,١١٥
تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
١١٦

دستِت درد نکنه، دستِت درست، ایول داری، کارِت درسته، حرف نداری، گُل کاشتی، کارِستون کردی، دست خوش، دمت گرم - شاباش ( شادباش ) ، زِهازه ( زِه زِه ) ، ...

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

واژه ترکی - اسم پسرانه ساختار دستوری: یاش: واژه ترکی و ا: پسوند اسم ساز و شاخص فارسی پس واژه فارسی با ریشه ترکی یاشا:سرزنده، سردماغ، شاداب، بانشاط، ...

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
٢٣٦

یاشیاسان - واژه مشتق ترکی - ترکیبی از: یاشا:سرزنده، سردماغ، شاداب، بانشاط، سرحال، دلخوش، سرخوش، مشعوف، شادمان، خوشحال، خرسند، خشنود، بَشاش - خجسته، ...

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
٧

این واژه نفرینی ( راندنی ) است که پدر و مادر بچه های بدخواب و شر و شلوغ و سرتق، برای خواباندن بچه های موزمار خود می گفتند. کاربرد: هنگامی بکار می ر ...

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
٦٩

واژه ای فرانسوی، یونانی - ترکیبی از: تله: دور، فاصله دار پاتی: راه، مسیر - می رسد، وقوع می گیرد معنی: دو هم اندیشی، همپا انگاری - با هم اندیشی، همذات ...

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
٥٥

از این واژه دو گونه برداشت می شود: 1. مانی ( اندیشمند، دانا - بینشمند، روشن بین، بیدار دل! ) پیامبری ایرانی بوده و از زرتشت و بودا پیروی می کرده است ...

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
٥٤

از این واژه دو گونه برداشت می شود: 1. مانی ( اندیشمند، دانا - بینشمند، روشن بین، بیدار دل! ) پیامبری ایرانی بوده و از زرتشت و بودا پیروی می کرده است ...

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

فرق زبان، گویش و لهجه: هر کشوری واسه خودش یک زبان رسمی دارد، هر زبان دارای گویش های منطقه ای متفاوت و هر گویش متناسب با نوع شهر دارای لهجه های خاصی ه ...

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
٥

شَبتَک - دواملایی است با شپتک - نوعی بازی که یک پا را روی هوا نگهدارند و دست به سینه قرار گیرند و با جَست و خیز کردن و ضربه زدن به سینه، پُشت و پهلو ...

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
-١٦٣

داو!

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
-١٢

داو!

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
-٧٧

داو!

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
١٠

در لهجه اصفهانی - جوریدن! جُستن، تجسس، پژوهیدن، جست و جو کردن، تفحص کردن، تفتیش کردن، کندوکاو کردن - طلب کردن، پرسیدن - یافتن، پیدا کردن مثال: دادا ...

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
١٢

روشن شد، معلوم شد، آشکار شد، نمایان گشت، پدیدار گشت، واضح است، هویدا هست، تابلو شد! ولی فرق دارد با صورت بستن:تصوّر یا فکر کردن، نمودن - ممکن شدن، م ...

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
٢١

دَست بَرنه ( دَست بَر نَهادن ) - کنایه از: کمک کن، همراهی ده، یاری بده - عنایتی کن، بزرگواری کن، مرحمت و بخشایشی ده، مهرورزی و مهربانی نشان بده، لط ...

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
١

سختی، مرارت، مشقّت، ممارست، ریاضت

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
١٠

کنایه از: فروتن، متواضع، خاضع، افتاده، خاکسار، سربه زیر - مطیع، فرمانبردار، گوش به حرف، حلقه به گوش!

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
٥

واژه مرکّب - ترکیبی از دو کلمه: گُنگ: لال، بی زبان - نامفهوم، نامعلوم، مبهم، پیچیده لاج: کمی، مقداری، اندکی، پاره ای و. . . معنی: شخصی که هنگام سخن ...

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد

آلو - پسوند ترکی نسبت ( لیاقت ) - مثل: ژیگولّو، تپلّو، خپلّو، کپلّو، کوچولّو، شاملو - چاقالو، گامبالو، پشمالو، خرمالو، خوابالو و. . . >>> مشتق ولی ...

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
١٠٠

نام یکی ( واسپوهَران، واسپوران ) از هفت خاندان برتر ( سرآمد ) اشکانی ( پارتی ) که در سَجِستان ( سیستان ) فرمانروایی می کردند! اسم پسرانه - سورِن: تا ...

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
١٢٦

اسم پسرانه - ساختار دستوری: صفت با پسوند اسم ساز >>> اسم فَرنام ( لقب ) پهلوان اشکانی ( پارتی ) سَجِستان ( سیستان ) - نام بُوَنده ( کامل ) : رُستم س ...

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
٣١

ترکیبی از دو کلمه: آب و جی: واژه ترکی - پاک و زلال، گوارا - روان، جاری - درخشان و طلایی و. . . یعنی: آب شفاف و زلالی که در مزرعه وکشتزار و. . . جاری ...

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
٧

سرتق!

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
٩

تی تیش!

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

طیف!

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
١٠٩

طیف!

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
٧

معادل فارسی برای: تیپ ( type ) ، رِنج ( range )

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

فارسی آن هم می شود: بزن و بکوب ( بزن بکوب ) !، دادار دودور!

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
١١

دوستدار، هواه خواه، هوادار، طرفدار، حامی - در تصوف: ساقی، مُشَوِّق - مُرشد، پیر کامل، انسان کامل، همه چی تموم! - اکسیر، کیمیا، کمیاب، نادر و. . .

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد

مأموریت، نقش - پاکار، آمادگی، حاضری، پایه!

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
٢

حق شناسی، نصیحتوری - ادای دین، تعهد، وظیفه شناسی، خویشکاری، مسؤلیت ( مسئولیت ) ، پاسخگویی - سرپرستی، نظارتی، پایش!

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
١١

بَستَر: بالین!

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
١٢

مطیع، حلقه به گوش!

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
٦

آبدیده!

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
١٧

حرفه ای، ماهر، این کاره، آزموده، مجرب، زبده، کاربلد، کارکُشته! - مثلِ کنایه: گرگ باران ( بالان! ) دیده، چند پیرهن بیشتر پاره کرده همچنین فرق دارد با ...

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد

خوش الحان!

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
٤

خوش الحان!

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
١

چهچه ( چهچهه ) ، گُلبانگ!

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
٠

چالیک!

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
٢

پاپی شدن!

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
٥

پافشاری، الحاح!

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
٤١

واژه روسی که در فارسی به شکل گوگولی مگولی استفاده می شود که با گوگوری مگوری ( مرکب اتباعی ) دواملایی است - در انگلیسی: gigil ( به فارسی: گیگیل ) د ...

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

خوش خوشون! - این واژه از آرایه تکرار بهره برده و در جایی بکار میرود که کسی زیاد راحته یاخیلی داره حال می کنه و اوضاع خیلی به وِفق مُرادشه و برای تلنگ ...

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
٣١

گُتره ای - این واژه به جای حرفِ نادخِ "گاییدن" هم استفاده می شود. این واژه از ضرب المثل ( ترپند ) : گُتره ای کاری را انجام دادن آمده است! معنی: اَلَ ...

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
٧

دو دوزه! - چاچول گری، زیر و رو کشیدن، ریو ( ریب ) ، خَُِدعه، مکر و حیله، نیرنگ، فریب، تزویر، کَلَک، حقّه - اشتباه، تردید، شک، دودلی - موزمار!

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
٠

آتش به فرمان!

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد

آتش به اختیار!

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
٠

سر بر خط فرمان باش، گوش به فرمان باش

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد

نوسفر!

تاریخ
٨ سال پیش
پیشنهاد
١٠

دَرِپیت - زپرتی!