مجتبی

/mojtabA/

فرهنگ اسم ها

اسم: مجتبی (پسر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: mojtabā) (فارسی: مجتبي) (انگلیسی: mojtaba)
معنی: برگزیده، پسندیده، لقب امام دوم شیعیان، ( در قدیم ) برگزیده شده، انتخاب شده، ( اَعلام ) لقب حسن ابن علی امام دوم شیعیان ( امام حسن مجتبی ) ( ع )، حسن، انتخاب شده ( در اعلام ) لقب حسن بن علی امام دوم شیعیان ( امام حسن مجتبی ) ( ع )، لقب امام حسن ( ع )
برچسب ها: اسم، اسم با م، اسم پسر، اسم عربی، اسم مذهبی و قرآنی

لغت نامه دهخدا

مجتبی. [ م ُ ت َ با ] ( ع ص ) برگزیده. ( دهار ). برگزیده شده. ( آنندراج ) ( غیاث ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). برگزیده و پسندیده. ( ناظم الاطباء ). ج ، مجتبین و مجتبون. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) :
هم موسی از دلالت او گشته مصطفی
هم آدم از شفاعت او گشته مجتبی.
خاقانی.
هر دو رکن جهان مردمی اند
آدمی مجتبی و عیسی یار.
خاقانی.
تو بمانی چون گدای بینوا
دولت خود هم توباش ای مجتبی.
مولوی.
مرحبا یا مجتبی یا مرتضی
ان تغب جاء القضا ضاق الفضا.
مولوی.

مجتبی. [ م ُ ت َ ] ( ع ص ) برگزیننده چیزی را. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). پسند کننده. ( ناظم الاطباء ). || بگیرنده مال از جاهای آن. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ) ( از ذیل اقرب الموارد ). || جمع کننده و فراهم آورنده. ( ناظم الاطباء ).

مجتبی. [ م ُ ت َ با ] ( اِخ ) از القاب امام حسن علیه السلام. ( ناظم الاطباء ). لقب حسن بن علی بن ابیطالب ( ع ). و رجوع به حسن بن علی شود.

فرهنگ فارسی

برگزیده و پسندیده
( اسم ) ۱ - برگزیده شده : هم موسی از دلالت او گشته مصطنع هم آدم از شفاعت او بوده مجتبی ( مجتبا ) . ( خاقانی ) ۲ - نام مردان از جمله لقب حسن ع ابن علی ع .
برگزیننده چیزی را

فرهنگ معین

(مُ تَ با ) [ ع . ] (اِمف . ) برگزیده ، پسندیده .

فرهنگ عمید

برگزیده.

پیشنهاد کاربران

مجتبی یعنی دلبر بنده
اسم شوهر من مجتبی خیلی خون سرد با محبت و عشق
مجتبی یعنی منحصر به فرد. منتخب❤️
دلسوز، فداکار، به معنای کلمه کسی که ازجان ومال و. . . بگذردبرای خانواده برای اقوام برای رفقابرای هموطنش و درآخربرای انسانیت. این وظیفه و ماموریت همه مجتبی ها ازجمله خودم.
مجتبی یعنی برادر عزیزم خیلی دوسش دارم
پاک و دلسوز ، مهربان،
مجتبی ها همه زرنگ و باهوش و با تعامل و دست بگیر و دلسوز بیشترشون عصبی هستند ولی دلای پاک دارن تو بیشتر کارهاشون موفق و سربلند میان بیرون و از چیزی بیم و ترسی ندارن و خیلی خیلی عاشق خانواده و دوستاش هست هر کی موافق هست لایک کنه.
انتخاب شده و برگزیده
مجتبی یعنی برگزیده شده و. .
ولی در کل حالا از تو جَو اسم در بیاین و برای اون هدفی که براش برگزیده شدید تلاش کنید
به عمل کار برآید به اسم خوب داشتن نی
من خودم مجتبی ایم برا خودم
اسم مجتبى معناه لطیف ، اسم أخی جمیل حقًا
مجتبی یعنی تمام عشق ونفسم تاابد
هرکی مجتبی داره قدرشوبدونه همه ی اسم ها قشنگن
اما مجتبی تکـــــــــ
هرکی مجتبی داره قدرشوبدونه
همه ی اسم ها قشنگن اما مجتبی تکــــــــــــــــ
هرکی مجتبی داره قدرشوبدونه
تازن همه ی اسم ها قشنگن اما مجتبی تکــــــــــ
مجتبا یعنی برگزیده ای شایسته برای بیداری.
مجتبی یعنی کسی که دوسش دارم و همیشه بهش نیاز خواهم داشت
مجتبی یعنی کسی که قراره با ارتی ایکس و بازی هاش ارواج کنه
مجتبی یعنی سید زشت😅
مجتبی یعنی کسی که همیشه اعصبانیم میکنه
مجتبی یعنی من
مجتبی یعنی کسی که عاشق کائنات و تمام مخلوفاتشه
مجتبی؛ یعنی؛ کسی که انتخاب شده تا کارهای زیادی رو انجام بده، مجتبی، یعنی: دلسوز،
مجتبی، یعنی: آچارفرانسه
مجتبی، یعنی: کسی که عاشق اطلاعاته.
کسی که دوست داره به واسطه ی اطلاعات قوی ای که داره، قدرت مانور بالای داشته باشه.
...
[مشاهده متن کامل]

مجتبی، یعنی: خانواده دوست
یعنی کسی که از خودش می گذره تا خونوادش در آسایش و آرامش باشن.
مجتبی، یعنی بهترین غمخوار و همدم
مجتبی، یعنی خدای رازداری
مجتبی، یعنی کسی که تمام غم هاشو در درون خودش می ریزه و تو تنهایی و خلوت خودش بهشون سر میزنه و دست نوازش بر سر روح و روان خوش می کشه.
خلاصه مجتبی یعنی فداکار.
به افتخار تمامی مجتباها که همشون ماموریت هایی در ذهن و زندگی خود دارند و برای انجام این ماموریت ها از خودشون میگذرن تا به هدفشون برسند.
مجتباهای عزیز، شما، همتون برگزیده شدید تا کار مهمی در زندگی تون انجام بدید.
موفق باشید هم نام های خودم. . . !😘😍🙏🙏🙏

مجتبی:یعنی مفعول، پیم پاره
مجتبی یعنی بهترین اتفاق توی زندگی
این واژه از واژه ای ایرانی مغ تبار به مینوی باهوش گرفته شده و به زبان ابری ( عبری ) راه یافته و شده مجتبا و هماکنون نیز ابریست نه اربی تنها اربان این واژه را با گویش ابری میگوند و از بن و پایه این واژه نمیتواند برای زبانهای سامی باشد چون زبانهای سامی برپایه ریشه های سه واکی و چهار واکی اند
...
[مشاهده متن کامل]

هال شما اگر میتوانید از این ریشه برای من نمونه ای دیگر در زبانهای سامی بیآورید

مجتبی یعنی یه پسر فوق العاده خوشکل وخوشتیپ وکاریزماتیک ، خوش صدا، وخستگی ناپزیر
مجتبی یعنی عشق واقعی، یعنی واقعا دوست داشتنی
مجتبی یعنی دل سوز
گویند که واژه ی " مُجتبی " باید برگرفته از واژه ی " مُغ تبار " باشد که کنایه ای است از برجسته بودن یا برگزیده بودن در ایرانِ باستان .
باوقار
سخاوتمند
بااستعداد
خانواده دوست
باگذشت ومهربان
روح و روان شهید پلیس راهور استان فارس
رئیس راهنمائی و رانندگی شهرستان استهبان
سروان《 مُجتبی فراغتی》 شاد باد که درآبانماه سال هشتادوهفت حین خدمت در سانحه تصادف رانندگی به درجه رفیع شهادت رسید.
مجتبی به معنی خوش اخلاق است
مجتبی به معنی باگذشت است
مجتبی به معنی مردبهشتی است
مجتبی به معنی هوشیار است
روح سروان مجتبی شاد.
پسندیده شده امام علی انتخاب شده خدا
لطفا به گوگل کروم رفته 14معصوم را جستجو نموده و معنی مجتبی را مناظره فرمائید.
مجتبی=برگزیده و مصطفی=برگزیده
نمی دونم اینا چرا باهم هممعنی اند؟

برگزیده مهربان رئوف و دستگیر
باهوش زیرک قوی

دلاور : شجا : استوار

یعنی کسی که خانوادشو به آینده خودش ترجعی داد و سوخت تا مادرش احساس تنهایی نکند
مجتبی یعنی عشق بی پایان، برگزیده شده در قلبم
دوست داشتنی و باهوش
مجتبی یعنی خوشگلترین و خوش رو ترین پسر دنیا
مجتبی یعنی صفحه اول کتاب یعنی گندم روی ساج مجتبییعنی خدا بیست مجتبی نوزده مجتبی یعنی امپراطور مجتبی یعنی نور چشم حضرت علی
عجابت کننده ی دعا
سخاوتمند و بخشنده
برگزیده . پسندیده. . . برگزیده یعنی انتخواب درست. . . . پسندیده اتفاق خوش آیند مورد قبول واقع شده
برگزیده پسندیده. برگزیده یعنی انتخواب درست. پسندیده مورد قبول واقع شده.
یعنی معشوقی که قلبش تمام و کمال خریده شده باشد.
مجتبی یعنی عشق بزرگ و برگزیده ی من که تا اخرین نفسم توی قلب و روح و خونمه
مجتبی یعنی با هوش دل سیر
بهترین همسر اینده دوست داشتنی زیبا
معنی مجتبی در زبان عربی یعنی معشوقه/کسی که همگان به شدت او را دوست دارند/پسندیده شده/برگزیده شده/
برگزیده. سخاوتمند. . . .
مجتبی یعنی بهترین همسر دنیا
مجتبی مانند کوه استوار
مجتبی به معنی برگزیده وپسندیده
امید پدر
سخاوت مند . دلسوز
مجتبی برگزیده و پسندیده
سخاوتمند، بخشنده، دلسوز، ساده زیست،
منتخب
مجتبی به معنی بزرگ به معنی دست گیردیگران. باوغاروسخواوت مند
مجتبی یعنی،
برجسته، بزرگ، نابغه و۰۰۰
شاخص، برجسته، ممتاز - رِند، زیرک، هوشیار، باهوش، نابغه، هوشمند
نُخبه، منتخب، سرآمد، برتر، با استعداد
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٦١)

بپرس