پیشنهاد‌های جلیل جعفری (١,٨٨٩)

بازدید
٣,٥٦٤
تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

If you say that someone is in clover, you mean that they are living a luxurious and comfortable life. زندگی راحت و تجملی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Explain or argue ( an idea ) in terms of one's philosophical theories. توضیح دادن یا استدلال کردن نظرهای فلسفی .

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"sit in jail" is a correct and usable expression in written English. You can use it to refer to someone being incarcerated in a jail or prison. زند ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

Such as a story. بنابر روایتی/بنابر قولی/بنابر گفته ای/

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به دانشگاه های اروپا در قرون وسطی schools می گفتند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

افزون بر این/به علاوه/همچنین/

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

1. easy to see or understand; evident. 2. exhibiting motives, feelings, intentions, etc, بدیهی/مسلم/متداول/رایج/

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

1. principally; to a great extent. 2. on a large scale or in a large manner. تا اندازه زیادی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

An institution is a humanly devised structure of rules and poster norms that shape and constrain social behavior. نهاد اجتماعی که گاهی مؤسسه یا سازم ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مخلص کلام اینکه/کوتاه اینکه/

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

in the middle of. در میانه/درگیرودار/

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Self - reflection is the ability to witness and evaluate one's own cognitive, emotional, and behavioural processes. خویشتن اندیشی: توانایی مشاهده و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

حین اینکه/ ضمن اینکه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مسالمت جو

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کسر شأن/دور از شأن/درخورد/

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

معدود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

A person trading or selling whisky, especially as an illicit business, to the Indians. فروشنده قاچاقی و غیرقانونی ویسکی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

A desperado is someone who does illegal, violent things without worrying about the danger. کله خر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دلال املاک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

To criticize someone or something severely. انتقاد تند/شدید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

قطعه موسیقایی بزرگ برای اجرا با ارکستر، گروه کر و تکنوازان. متن ارتوریو بیشتر بر پایه متون کتاب مقدس است و روایت لازم برای حرکت از صحنه ای به صحنه دی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

قفل کشویی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مترادف است با: front passenger side به معنی سمت شاگرد/بغل دست راننده/

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خود را به جای دیگری جا زدن/در نقش کس دیگری ظاهر شدن/

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Sticky keys is an accessibility feature of some graphical user interfaces which assists users who have physical disabilities or helps users reduce re ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

صاحب مرده/لعنتی/ بی صاحب/ مثال: Give me the stinking keys. اون کلیدهای صاحب مرده رو بده به من.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

A woman who has many casual sexual partners. لگوری فرهنگ دهخدا: لگوری . [ ل َ ] ( ص نسبی ) منسوب به لگور. || زن بدکاره ٔ حقیر و بی اعتبار. عنوانی ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آدم هیکلی/تنومند/ ستبر/

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کدر/ تار/ چرک مرده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

An autograph book ( also known as an autograph album, a memory album or friendship album ) [1] is a book for collecting the autographs of others. دف ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

خلاف آمدعادت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Ask authoritatively or brusquely. رک و راست پرسیدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آزرده و خشمگین شدن/بر آشفتن/از ناملایمی یا طنز و کنایه ای به خشم آمدن و آزرده شدن/بور شدن.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

To make all the necessary plans or arrangements that you need to achieve something, and show that you are determined to achieve it. به هر دری زدن/به ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Fussy and hard to please. ناز کردن/سرسختی کردن/

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کپ کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

قافیه را باختن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گرخیدن

پیشنهاد
٠

Sexually promiscuous or of doubtful moral character. از نظر جنسی فاسد یا دارای خصوصیات اخلاقی مشکوک.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

In ancient times, exposition ( from the Latin expositus, "exposed" ) was a method of infanticide or child abandonment in which infants were left in a ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Giving a lot of attention to what you are doing so that you do not have an accident, make a mistake, or . . . . رفتار حساب شده /اقدام احتیاط آمیز/ م ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

It is certain : certainly. بدون شک/به طور قطع

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Used to complain about the large number of bad or unfortunate events that happen to someone. بدبیاری پشت سر هم/قوز بالا قوز

پیشنهاد
٠

I want you to understand completely —usually used to express anger. به هنگام خشم: بذار روشنت کنم.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

A new release is a new CD, DVD, or movie that has just become available for people to buy or see. انتشار نسخه جدید از سی دی، دی وی دی یا فیلم که به ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

To continue, especially starting after somebody/something else has finished. ادامه دادن کاری که دیگری دست از انجام آن برداشته است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Long ago. مدتها قبل/دیرزمان/خیلی قدیم/.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دربازگشت، هنگام برگشتن، هر چیزی که قابل چرخیدن یا برگشتن باشد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سینمای قدیمی/کلنگی/

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

چرک و چیل، فکسنی، زهواردررفته، درب و داغان، آشغالدانی.