پیشنهاد‌های جلیل جعفری (١,٥٤١)

بازدید
١,٤١٣
تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زهوار در رفته، کرک و پر ریخته، قمصور شده.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

A violent attempt to overthrow a government; a coup. تلاش خشونت آمیز با هدف براندازی دولت یا حکومت، کودتا.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

An occasion when police form lines around a crowd of people and prevent them from leaving a particular area. سد پلیس، در محاصره پلیس، جلوگیری پلیس ا ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

بعید نیست، احتمالش هست، می تواند بشود/باشد.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

ابقا کردن، تثبیت کردن.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در پریشان حالی و درماندگی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

To continue doing what you usually do: In spite of last night's terrorist attack, most people seem to be going about their business as if nothing had ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Official portraits are photographs of important personalities, such as kings, politicians, or business executives. The portrait is usually decorated ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

return to a normal state of health, mind, or strength. بهبود حالت جسمی، روحی و قدرت بدنی.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Imagine the face as a 3D sculpture with multiple surfaces—these are your facial planes. The forehead, cheeks, and chin are all examples of facial pla ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حقه جلب اعتماد

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. : the act of refreshing : the state of being refreshed. سرحال شدن 2. a. : something ( such as food or drink ) that refreshes. گلویی تازه کردن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. : the act of refreshing : the state of being refreshed. سرحال شدن 2. a. : something ( such as food or drink ) that refreshes. گلویی تازه کردن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مترادف است با: to see someone's soul: A way of looking past shapes, sizes, attitudes, and behavior to see the real individual that lies beneath the ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مترادف است با: keenly. steadily. fixedly. searchingly. موشکافانه، هدفمندانه، کنجکاوانه.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

At high speed; quickly. Without delay; after a very short time. بی درنگ، شتابان، بی معطلی، در چشم بر هم زدنی، به طرفه العینی.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

باشنده، مستقر.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دستگاه تلکس/تلگراف

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

از مدتی پیش

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

If people or things line a road, room, or other place, they are present in large numbers along its edges or sides. تعیین مسیر کردن.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

You can use it when there is something else that could be said, but it is unimportant or insignificant compared to what has already been discussed. ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

A place where a number of shops are connected together under one roof. It also incorporates a shopping arcade with 250 shops. تیمچه، بازارچه، سرای خ ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

a. to refuse to admit defeat. عدم پذیرش شکست b. to declare openly one's opinions or allegiances. عقاید یا وفاداری خود را علنی کردن.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

To be extremely funny. بی نهایت خنده دار و مسخره. مرغ پخته خنده اش می گیره

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Due process and proper procedure are constant themes. لب کلام، حرف اصلی، حالت روتین، چیز ثابت, پایه ثابت. مثال: Snow is the constant theme of Chris ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پانجاندرام: سلاحی شامل تعدادی راکت مکه روی دو چرخ بزرگ نصب شده و توسط یک محور پر از مواد منفجره به هم متصل می شدند. ایده این بود که پس از روشن شدن را ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

A “grand design” refers to any kind of deliberate plan of action. In politics, the term is usually used to mean an overarching strategy or a long - t ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

It is typically used to introduce a possible reason or explanation for something that has been mentioned previously in the sentence. شاید به دلیل ای ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

It generally means that you have had a very busy days work, or a very hard workday, or a boring workday, or a combination of all these things. روز ( ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

It's a mild exclamation of surprise, alarm, dismay, annoyance, or exasperation. It is not common and mainly associated with older women who sometimes ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Used to say in a forceful and angry way that one does not care about someone or something. کون لقت، قبر پدرت، برو به درک.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

A really good person. آدم کار درست، کارت درسته.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. ( idiomatic ) I vehemently disagree with you; I will not obey you. 2. ( idiomatic ) What you are saying is unbelievable; it cannot be true. 3. ( ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

To hell with ( love! ) : Forget ( love! ) I am no longer interested in ( love! ) idiom. عشق یه چیزی مثه کشک و دوغه هر کی میگه دوستت دارم دروغه

پیشنهاد
٠

Someone who keeps their promises. کسی به قول و عهد خود پایبند و وفادار است.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

A film adaptation is the transfer of a work or story, in whole or in part, to a feature film. فیلم اقتباسی, فیلمی که از روی کتاب داستان مشهوری ساخته ...

پیشنهاد
٠

A conversation pit is an architectural feature that incorporates built - in seating into a depressed section of flooring within a larger room. This a ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( slang ) A very tiny thing or distance; a whit; a jot; something of no consequence. مورچه چیه که کله پاچش باشه: یه توک پا یه ریزه یه نقطه چیز بیخود

پیشنهاد
٠

If you smoke out an animal or person that is hiding, you force them to leave the place where they are by filling it with smoke. کسی یا چیزی از مخفی ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سکس مرگی، کسی که دارد از نکردن می میرد، تشنه سکس، کسی که مدتی است سکس نکرده، تمایل قوی به ارضای جنسی.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد

توی کف شهوت بودن.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

To depart or walk away with long steps, especially in a hasty, vigorous, or determined manner. راهی شدت یا قدم برداشتن با قدم های بلند به خصوص باعجل ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کوکتل روسی این نوشیدنی با ریختن ودکا و لیکور قهوه بر روی تکه های یخ در لیوان شیشه ای ساده و هم زدن درست می شود. طرز تهیه: ۵۰ میلی ودکا ۲۰ میلی لیکو ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

An occasion when a few people are invited to see a show of paintings before the rest of the public. تماشای اختصاصی آثار نمایشگاه نقاشی بدون حضور عام ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

To think about and consider so that a decision can be made : to study. تحقیق/مطالعه/ پژوهش کردن.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خدا به داد برسه!

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

In a way that seems to be dishonest or shows that you are guilty about something synonym furtively. محیلانه، شیادانه.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

If you describe someone or something as marvelous, you are emphasizing that they are very good. تاکید گذاشتن بر خیلی خوب بودن کسی.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلاه جنگی فلزی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لحن سرزنش آمیز یا ملامتگر.