پیشنهادهای جلیل جعفری (٨٧٨)
عجولانه، زود، بی درنگ، فی الفور،
ای بمیری!
لباس بیرونی
قدیم ها به همچین لباسی می گفتند: �ماکسی�.
سوای این، وانگهی، تازه. . . ،
این ره که تو می روی به ترکستان است. به شکل That way lies madness نیز مصطلح است.
تاکید بر وقوع یک رویداد، اتفاق یا قول و قرار.
همبرگر مخصوص ( شامل گوشت گوساله، کاهو، پیاز، گوجه فرنگی، سس مایونز، سس خردل، ترشی و گزک )
کسی که پدرش از کار زیاد درآمده!
قریب الوقوع
A classic refers to something nostalgic and popular from the past so the sentence means “It was popular in the past for a reason”.
آرام، خونسرد، راحت.
پر شر و شور
شتاب کن!
_ How’s Nina’s car running? - Barely. ماشین نینا در چه وضعیه؟_ جون می کنه_
1. "Surprise me" is an idiomatic expression that means to present something new or unexpected. 2. A phrase used when you are surprised and impressed ...
بگو دست مریزاد!، بگو ایول!،
تا تنور داغه بچسبون
ایوان، سایه بان، هشتی.
That's/It's a plus means it is a good/positive quality of whatever the thing is that you're talking about.
سکس تفننی Casual sex is sexual activity that takes place outside a romantic relationship and implies an absence of commitment, emotional attachment, ...
برق لب ( لوازم آرایشی )
در پاسخ به نیما: به سخره گرفتن یعنی به بیگاری گرفتن، بی مزد از کسی کار کشیدن، در زبان عوام به اشتباه به معنای مسخره کردن استفاده می شود در حالی که سخ ...
در پاسخ به سونیک: بستگی به متن داره.
بی خیالی طی کردن
nدر پاسخ به سلام: Market Street refers to two one - way roads within the central business district. بازار یا مرکز شهر.
It means looking at the level of risk to the public and identifying the most proportionate means to counter that risk.
اجرای بهتر مقرارت
در رستوران معمولا منظور چنین جایی است و در زبان فارسی معادل خاصی برایش نداریم.
سنبله
سبزی خوردن
عینک شاخی
بزن قدش!
وارفتن
حوالی 10 صبح ( طبق تعریف بریتانیکا )
خودتو به کوچه علی چپ نزن!
آشنا شدن، عادی شدن.
این جوری نمی مونه، این نیز بگذرد، چنان نماند چنین نیز هم نخواهد ماند.
A bathroom break is when you and your significant other, usually bae, dating or not, go into the hallway by the bathroom where there are NO cameras a ...
Used to indicate a final thing that happened that was even better, worse, etc. , than what happened before.
رابط
هر جایی، هرزه،
آدم راحت، کسی که سختگیر نیست.
The act of forcing someone to leave a position or place: The mayor is likely to get the bum's rush in next year's election. They gave him the bum's r ...
جایی را به قصد پیدا کردن چیزی زیرورو کردن
نه خود خورد نه کس دهد گنده کند به سگ دهد
چرخیدن، دور زدن.
درک اشتباه از چیزی
در حکم
با اینکه، هرچند، اگرچه، درست است که. . . ،