پیشنهادهای جلیل جعفری (٩٠٩)
You are acting or progressing in a way that is likely to result in failure. راه ترکستان در پیش گرفتن راه ناکجاآباد مسیر اشتباه
شکلک درآوردن ریشخند کردن ادا درآوردن
To defend or support a particular idea or a person who is being criticized or attacked. دفاع یا حمایت کردن از ایده یا فردی خاص که مورد انتقاد یا تها ...
bring together ( forces ) again in order to continue fighting سازماندهی مجدد نیروها برای ادامه نبرد a mass meeting of people making a political prote ...
در ابتدای جمله: اینجا بود که. . . همان وقت. . . در این هنگام. . . افزون بر این. . .
کله گنده آدم با نفوذ مشهور متخصص
آدم: مأخوذ به حیا متواضع باحیا ساده افتاده سر به زیر
تکان دهنده دردسرآفرین رعب آور
مامور، کننده کار، مجری و اجرا کننده جنایت یا خشونت.
فونیاسوفوبیا For some, it's a real source of anxiety. In fact, it's called foniasophobia when one has a paralyzing fear of being murdered by a serial ...
To discuss, examine, describe, or explain something in a detailed or careful way. چیزی را با دقت و با جزییات بررسی و تشریح کردن و مورد مداق قرار داد ...
A person who wishes or pretends to be something. کسی که آرزو دارد یا تلاش می کند کسی یا چیزی بشود کسی که قرار است بعد از این در کاری به جایی برسد بر ...
لابد شاید احتمالا مثال: This would be Revolver Muzzle, back from Anhalter station, having collected E. R. این لابد ریولور موزل است که از ایستگاه آنه ...
یقین کردن مطمئن شدن خاطرجمع شدن
بخت بلند بخت یاری خوش اقبالی اقبال خوش
پیش کسی یا چیزی ایستادن پیش کسی یا چیزی رفتن
If you keep an eye on something or someone, you watch them carefully, for example to make sure that they are satisfactory or safe, or not causing tro ...
قر دادن قروغربیله
درجا فی الفور بی درنگ فوری بدون معطلی
همگی با هم همزمان با یکدیگر همه یک صدا به اتفاق دسته جمعی همه یکدست
شرحه شرحه کردن تکه و پاره کردن ریزریز کردن سلاخی کردن
خود را لوس کردن
بزرگترین کاخ در برلین آلمان است که در منطقه شارلوتنبرگ از ناحیه ( شارلوتنبورگ - ویلمرسدرف ) واقع شده است. این کاخ در اواخر قرن ۱۷ میلادی به دستور فرد ...
In a way that is annoying to someone. کاری که باعث رنجش و ناراحتی کسی شود They were late again, ( much ) to our annoyance. دوباره دیر کردند و کلی ب ...
راستی. . . واقعا. . . می گم. . . ببینم. . .
دیگران را کنار یا پس زدن
شک نکنید بله حتما
To provide somebody/something with something that they need or want, especially in large quantities. نیاز کسی را برطرف کردن خواسته کسی را اجابت کردن ...
A 180 - degree turn; a direct reversal of direction or orientation, as from front to back or left to right. نیم دور زدن 180 درجه چرخیدن عقب گرد کردن ...
چشم توی چشم شدن خیره شدن به نگاه کسی زل زدن به چشم های کسی
مشتاقانه حریصانه با شور و شوق با چابکی
یک ماده چرب، مومی یا بر پایه آب است که برای آراستن و حالت دادن مو به کار برده می شود. پماد به مو ظاهر براق و صاف داده و برخلاف واکس مو خشک نمی شود.
If a person's activities or judgment are unsound, they are not good enough, acceptable, or able to be trusted. جرم گناه کوتاهی تقصیر غیرقابل اعتماد
کاغذباز دیوان سالار ( این واژه معمولا برای اشاره به شخصی به کار می رود که درون نهاد حکومت است ) .
وادادن شانه خالی کردن تو زرد از آب درآمدن
Elite warriors seek the severest training, desiring to forge a “Kokoro Heart” and “Unbeatable Mind. ” They earn their “trident” of respect every day. ...
With the right perspective, our anxiety around sickness, old age, and death can be a "wholesome fear" - - a fear with a positive quality that ultimat ...
مصدر است از باب استفعال به معنای: استنطاق کردن سخن از کسی بیرون کشیدن سخن گفتن کسی را خواستن گویا گردانیدن با هم سخن کردن | سخن کردن خواستن
To put information into a computer by pressing the keys. وارد کردن اطلاعات در رایانه با استفاده از صفحه کلید داده دهی واردسازی داده ها دیتا اینتری و ...
از گوشه و کنار رفتن از بغل رفتن دزدکی جیم شدن
To do something as well as you can. کاری را به بهترین شکل انجام دادن سنگ تمام گذاشتن در کاری
To try to hit someone or something. زدن کسی یا چیزی با کتک زدن از خجالت کسی درآمدن
To annoy someone. باعث عصبانیت شدن کفری کردن کسی کفر کسی را درآوردن What really grinds my gears is when people talk behind your back. وقتی مردم پشت ...
عقلی کردن چاره اندیشی کردن چاره کار را در. . . دیدن
اعیانی نظرگیر برازنده به روز آلامد روزآمد شکوهمند
به حرکت کردن واداشتن انگیزه دادن شیرک کردن دلیر کردن
در حاشیه. . . نزدیک به. . .
A railway network is the total of all railway lines in a given area. شبکه راه آهن شبکه ریلی خط ریلی شبکه حمل و نقل ریلی سچه
To become quiet or quieter : to become calmer or less noisy. ساکت تر آرام تر خلوت تر
To become quiet or quieter : to become calmer or less noisy. ساکت تر آرام تر خلوت تر