پیشنهادهای جلیل جعفری (١,٥٤١)
Used when introducing the next activity, performer etc. هنگامی که می خواهید به کار دیگری برسید به طرف مقابل خود می گویید: خب دیگه. . . من برم. . . ...
دیده شدن به چشم آمدن آفتابی شدن به منصه ظهور رسیدن وجود داشتن
The phrase "at some time in the past" is correct and usable in written English. You can use this phrase to refer to something that happened or existe ...
برای خالی نبودن عریضه
برای خالی نبودن عریضه
To deal with and attempt to overcome problems and difficulties. برای رفع و رجوع مشکل و معضلی فکری کردن
A medical note documents a patient's healthcare visit and comprises part of his or her secure electronic health record ( EHR ) chart. خلاصه پرونده پ ...
از موضوع قدرت برخوردن کردن
Incapable of clear thought; confused. مبهم مه آلود مغشوش درهم و برهم
بدون دریافت وثیقه بدون ضمانت بدون گرفتن هزینه
An amount of people or things that can be carried in one van. خودروی ون پر از سرنشین
اهالی تئاتر
مانع تراشی در کاری جلوگیری از پیشرفت در کاری ایجاد مشکل چوب لای چرخ گذاشتن
We define business frustrations as a series of specific recurring events in your business over which you feel you have little or no control. Every bu ...
The consequences of something are the results or effects of it. دور از شتر بخواب خواب آشفته نبین.
رضا به داده بده وز جبین گره بگشای
To be resilient and adaptable to harsh events or adversity in life, like the way a tree that can bend is better able to withstand heavy winds. منعطف ...
It means loving and respecting your skin. It means asking questions and sharing concerns. It means feeling strong and confident, and recognizing both ...
Diplomatic rank is a system of professional and social rank used in the world of diplomacy and international relations. مقام سیاسی عنوان سیاسی سمت س ...
Involving diplomats or the management of the relationships. سیاستمدار فرد دارای مدیریت روابط دارای نفوذ سیاسی
The word itself, valor, can be defined as personal bravery—when I think of valor I think of someone who not only speaks, but also acts with a just in ...
جگرآور شیردل
ندید بدید
مشهور شدن قهرمان شدن اسطوره شدن بر سر زبان ها افتادن در یادها/خاطره ها ماندن محبوب قلب ها شدن
بیش از حد تصور
If you are swamped by things or people, you have more of them than you can deal with. حریف کسی نشدن پیش کسی کم آوردن
حدسی یا تخمینی دانستن
در کل در مجموع
یادآور تداعی کننده
بیشتر از هر چیز
A “Social Call” can be an in - person visit or a phone conversation. با شخص خاصی دیدار کردن یا تماس تلفنی گرفتن.
The first dipped candles were made by the Romans from rendered animal fat called tallow. شمع پیه سوز
مدتی است مثال: We haven’t seen you in a while. مدتی است تو را ندیده ایم.
سر آمد بودن سر بودن بهتر بودن لنگه نداشتن
someone or something that is not important or appealing. کسی یا چیزی را به تخم نگرفتن
If you say that you are pressed for time or pressed for money, you mean that you do not have enough time or money at the moment. وقت زیادی نداشتن کم ...
Certainly, without doubt; emphatically. به طور قطع به یقین بی شک به حتم حتما
فکر همه جا را کردن
بچه ننه سوسول مامانی اواخواهر
مثل مرد
بخشی از یک آهنگ یا سخن
To become quiet or quieter : to become calmer or less noisy. ساکت تر آرام تر خلوت تر
To become quiet or quieter : to become calmer or less noisy. ساکت تر آرام تر خلوت تر
A railway network is the total of all railway lines in a given area. شبکه راه آهن شبکه ریلی خط ریلی شبکه حمل و نقل ریلی سچه
در حاشیه. . . نزدیک به. . .
به حرکت کردن واداشتن انگیزه دادن شیرک کردن دلیر کردن
اعیانی نظرگیر برازنده به روز آلامد روزآمد شکوهمند
عقلی کردن چاره اندیشی کردن چاره کار را در. . . دیدن
To annoy someone. باعث عصبانیت شدن کفری کردن کسی کفر کسی را درآوردن What really grinds my gears is when people talk behind your back. وقتی مردم پشت ...
To try to hit someone or something. زدن کسی یا چیزی با کتک زدن از خجالت کسی درآمدن