پیشنهاد‌های جلیل جعفری (١,٥٤١)

بازدید
١,٤٣٢
تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Used when introducing the next activity, performer etc. هنگامی که می خواهید به کار دیگری برسید به طرف مقابل خود می گویید: خب دیگه. . . من برم. . . ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٥

دیده شدن به چشم آمدن آفتابی شدن به منصه ظهور رسیدن وجود داشتن

پیشنهاد
٠

The phrase "at some time in the past" is correct and usable in written English. You can use this phrase to refer to something that happened or existe ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد

برای خالی نبودن عریضه

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد

برای خالی نبودن عریضه

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

To deal with and attempt to overcome problems and difficulties. برای رفع و رجوع مشکل و معضلی فکری کردن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

A medical note documents a patient's healthcare visit and comprises part of his or her secure electronic health record ( EHR ) chart. خلاصه پرونده پ ...

پیشنهاد

از موضوع قدرت برخوردن کردن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Incapable of clear thought; confused. مبهم مه آلود مغشوش درهم و برهم

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بدون دریافت وثیقه بدون ضمانت بدون گرفتن هزینه

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

An amount of people or things that can be carried in one van. خودروی ون پر از سرنشین

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اهالی تئاتر

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

مانع تراشی در کاری جلوگیری از پیشرفت در کاری ایجاد مشکل چوب لای چرخ گذاشتن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

We define business frustrations as a series of specific recurring events in your business over which you feel you have little or no control. Every bu ...

پیشنهاد
٠

The consequences of something are the results or effects of it. دور از شتر بخواب خواب آشفته نبین.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رضا به داده بده وز جبین گره بگشای

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

To be resilient and adaptable to harsh events or adversity in life, like the way a tree that can bend is better able to withstand heavy winds. منعطف ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

It means loving and respecting your skin. It means asking questions and sharing concerns. It means feeling strong and confident, and recognizing both ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Diplomatic rank is a system of professional and social rank used in the world of diplomacy and international relations. مقام سیاسی عنوان سیاسی سمت س ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Involving diplomats or the management of the relationships. سیاستمدار فرد دارای مدیریت روابط دارای نفوذ سیاسی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The word itself, valor, can be defined as personal bravery—when I think of valor I think of someone who not only speaks, but also acts with a just in ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جگرآور شیردل

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد

ندید بدید

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مشهور شدن قهرمان شدن اسطوره شدن بر سر زبان ها افتادن در یادها/خاطره ها ماندن محبوب قلب ها شدن

پیشنهاد
٠

بیش از حد تصور

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

If you are swamped by things or people, you have more of them than you can deal with. حریف کسی نشدن پیش کسی کم آوردن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حدسی یا تخمینی دانستن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٣

در کل در مجموع

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یادآور تداعی کننده

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

بیشتر از هر چیز

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

A “Social Call” can be an in - person visit or a phone conversation. با شخص خاصی دیدار کردن یا تماس تلفنی گرفتن.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The first dipped candles were made by the Romans from rendered animal fat called tallow. شمع پیه سوز

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٣

مدتی است مثال: We haven’t seen you in a while. مدتی است تو را ندیده ایم.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

سر آمد بودن سر بودن بهتر بودن لنگه نداشتن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد

someone or something that is not important or appealing. کسی یا چیزی را به تخم نگرفتن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

If you say that you are pressed for time or pressed for money, you mean that you do not have enough time or money at the moment. وقت زیادی نداشتن کم ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Certainly, without doubt; emphatically. به طور قطع به یقین بی شک به حتم حتما

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فکر همه جا را کردن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

بچه ننه سوسول مامانی اواخواهر

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٤

مثل مرد

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

بخشی از یک آهنگ یا سخن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

To become quiet or quieter : to become calmer or less noisy. ساکت تر آرام تر خلوت تر

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

To become quiet or quieter : to become calmer or less noisy. ساکت تر آرام تر خلوت تر

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

A railway network is the total of all railway lines in a given area. شبکه راه آهن شبکه ریلی خط ریلی شبکه حمل و نقل ریلی سچه

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

در حاشیه. . . نزدیک به. . .

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به حرکت کردن واداشتن انگیزه دادن شیرک کردن دلیر کردن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

اعیانی نظرگیر برازنده به روز آلامد روزآمد شکوهمند

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عقلی کردن چاره اندیشی کردن چاره کار را در. . . دیدن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

To annoy someone. باعث عصبانیت شدن کفری کردن کسی کفر کسی را درآوردن What really grinds my gears is when people talk behind your back. وقتی مردم پشت ...

پیشنهاد
٠

To try to hit someone or something. زدن کسی یا چیزی با کتک زدن از خجالت کسی درآمدن