پیشنهادهای حیدری (١٠٠)
گروهک کوچک سری با مقاصد سیاسی و توطئه گری
غذا یا محیط سالم و تمیز
1 - برای اشیاء: بد حمل 2 - برای شرکت یا سازمان یا قوانین: ناکارآمد و دست و پا گیر
1 - بیمارگونه 2 - مرگ اندیشانه
اقامتگاه، مسکن
غامض، درک نشده
معنی واژه: غیراخلاقی، هر عمل غیر اخلاقی برای پیشبرد اهداف ریشه واژه: این واژه از اسم "نیکولو ماکیاولی" فیلسوف ایتالیایی قرن 14 گرفته شده است. ماکیاول ...
وارد آوردن ( صدمه، جراحت، تلفات )
بیرون کشیدن اطلاعات یا پاسخ
طفره رفتن
تند و خصمانه، پر از خشم دوستان جنجالی معنی نمیده چون یک چیز ممکنه جنجالی باشه ولی الزاما منفی نباشه. . .
آلوده کردن، خدشه دار کردن
چرخش، چرخه
هر چیز بزرگ و یکپارچه که تغییر در آن یا ممکن نیست یا خیلی به سختی و کندی صورت می گیرد.
رفتار نمایشی و اغراق آمیز
1 - ستایش کردن، تعریف و تمجید کردن 2 - سپردن، واگذار کردن
1 - دست و بال کسی را بستن 2 - صعب العبور کردن
حمله لفظی شدید و تلخ
این واژه صفت هست نه اسم به معنی "بی احتیاط"
تک و توک
طنز آمیز
چاپلوس، بله قربان گو
1 - درباره صدا: گوش خراش 2 - درباره انسان: بی ملاحظه در گفتار کسی که در بیان افکار و ابراز احساسش جسور، رک و بی پرواست و هیچ ترس و ملاحظه ای ندارد ا ...
موجد، زمینه ساز
توجه کنید که اصلا معنی درونگرا را نمی دهد. در روانشناسی درونگرا ( Introverted ) و در مقابل برونگرا ( Extroverted ) است. اما واژه ( Introspection ) ...
1 - درباره اشخاص: اهل بحث و مشاجره 2 - درباره موضوعات: بحث برانگیز
خطای قابل بخشش
1 - متخاصم 2 - طرف مخاصمه
ابطال کردن
مذمت کردن، نفرت نشان دادن
1 - اگر به صورت condescend to do something بیاید: یعنی با انجام کاری که دون شان خود می دانید موافقت کنید. 2 - اگر به صورت condescend to someone بیای ...
بازجویی کردن
بطور علنی از یک عقیده یا روش برای همیشه روی گردان شدن
1 - کنجکاوی، تمایل به دانستن 2 - چیز عجیب و نادر
بنظر می رسد اصل واژه طوفانیدن باشد، یعنی مانند طوفان در جایی هرج و مرج و خرابی ببار آوردن
با آرامش
جویای مقام ( کاری یا سیاسی )
عقیده ای که به نظر اکثر مردم نادرست است زیرا خلاف باورهای رایج عموم است.
بطرز باورپذیری
جسارت بخشیدن
1 - با تاخیر مواجه کردن 2 - واپسگرا، امل
سفر طولانی معمولا به صورت پیاده به منظور سیاحت یا جهانگردی
منفعل
مرتکب شدن
قابل دفاع، موجه
توجه: به هیچ عنوان معنی رضایت بخش و قابل قبول نمی دهد، لطفا اطلاعات غلط ارسال نکنید. معنی مجاز را دارد، یعنی چیزی که هیچ قاعده و قانونی را نقض نمی کن ...
1 - ( از نظر اخلاقی ) رو به انحطاط و در پی لذت جویی 2 - ( درباره غذا ) لذیذ، لذت بخش
درگیری، درگیر شدن
علامت چیزی بودن نشان دادن
1 - اسم: سرمایه گذاری یا فعالیت پر ریسک 2 - فعل: رفتن ( به یک جای پر خطر )